• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
دو شنبه 15 بهمن 1397
کد مطلب : 47072
+
-

سفر به قلعه پرتغالی‌ها

سفر به قلعه پرتغالی‌ها

فیلم 93

سعید مروتی


در سینمای ایران معمولا از فیلم‌هایی به عنوان عجیب و غریب یاد می‌شود که کیفیت قابل قبولی ندارند و عموما بعد از این عنوان، انبوهی از صفات منفی پشت هم قطار می‌شوند تا اعجاب و غرابت، همنشین کلماتی چون ضعیف، سطحی، بی‌منطق، فاقد معنا و... شوند. حمید نعمت‌الله اما با «آرایش غلیظ» به شکلی کم‌سابقه در سینمای ایران، فیلم عجیب و غریبش را به اثری جذاب تبدیل کرده؛ فیلمی که حیرت و تحسین را به شکلی توأمان به همراه می‌آورد. آرایش غلیظ قصه پر و پیمانش را با مهارت تعریف می‌کند؛ مسعود ترابی (حامد بهداد) را به عنوان یکی از کلاش‌ترین کاراکترهای سینمای ایران به عنوان قهرمان اثرش برمی‌گزیند و پای آدم عجیب و غریبی به نام مستعار برقی (علی عمرانی) را هم به وسط می‌کشد که بدنش برق ولتاژ بالا تولید می‌کند! هومن جودکی (حبیب رضایی) و پزشکی معتاد (جمال اجلالی) جمع شخصیت‌های فیلم را تکمیل می‌کنند و میان کلی مرد بدطینت و بدجنس و آشفته و عزب و معذب، لادن بخشی (طناز طباطبایی) هم حضور دارد که سادگی‌اش به بلاهت پهلو می‌زند. 

آرایش غلیظ با این آدم‌ها قصه غریبش را بدون کمترین عنایت به الگوهای رایج و امتحان پس داده پیش می‌برد؛آدم‌هایی که مدام در حال کلاه گذاشتن سر یکدیگرند و با افیون ابداعی فیلمساز به قلعه پرتغالی‌ها به مثابه تجربه‌ای پرهیجان و لذت‌بخش سفر می‌کنند. نعمت‌الله پرهیزی از نمایش پلیدی و پشت هم‌اندازی آدم‌ها ندارد و هومن جودکی را آن‌قدر پست و نفرت‌انگیز از کار در می‌آورد که وقتی مسعود انتقام وحشتناکی از او می‌گیرد، دل تماشاگر برایش نمی‌سوزد. 

فیلم به عادت معمول سینمای ایران اعتنایی ندارد و هیچ تکیه‌گاه عاطفی‌ای برای تماشاگر باقی نمی‌گذارد. این آدم‌هایی که همگی یک چیزی‌شان می‌شود قابل همذات‌پنداری نیستند و لادن به عنوان تنها آدم زلال فیلم هم بیش از ساده‌بودن، ساده‌لوح ‌است و فیلم در نقطه ترک برداشتن اعتماد و اعتقاد دختر به مسعود به پایان می‌رسد؛ در لحظه ایستادن مقابل آیینه و آرایش غلیظی که نام فیلم از آنجا آمده. اطمینان داریم بعد از ماجرای مسعود، لادن هم دیگر به سادگی دل نخواهد بست و اعتماد نخواهد کرد. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید