ایرانی، با شناسنامه پرتغالی
این روزها بهنظر میرسد خلق و خوی مورایس از هر زمان دیگری به مربیان وطنی نزدیکتر شده است
بهروز رسایلی
الان که شما این مطلب را میخوانید، طبیعتا نتیجه بازی مس رفسنجان و سپاهان مشخص شده اما فارغ از اینکه طلاییپوشان اصفهانی در این بازی چه کردهاند، اظهارات بحثبرانگیز ژوزه مورایس در نشست خبری پیش از مسابقه از او چهرهای ناامیدکننده ساخت؛ مردی که اوایل دوران حضورش در ایران بهعنوان یک مربی جنتلمن شناخته میشد و رسانهها از بقیه میخواستند وقار و حرفهایگری او را سرمشق قرار بدهند اما هر چه جلوتر رفتیم وضع بدتر شد و حالا استاد عملا بسیاری از همکاران ایرانیاش را روسفید کرده است! به جرأت میتوان گفت هر چه مورایس در این نشست و چند مصاحبه اخیر دیگرش به زبان آورد، جای بحث داشت و هر جملهاش ازجمله قبلی بدتر بهنظر میرسید.
یک تیم بیستاره
این روزها و بعد از مسجل شدن خروج سپاهان از کورس قهرمانی، بخش قابلتوجهی از توان و انرژی ژوزه مورایس صرف اثبات این مسئله شده که تیم او آنقدرها هم که دیگران فکر میکنند ستاره ندارد یا لااقل در این زمینه منحصربهفرد نیست! در شرایطی که برخی تعابیر ژورنالیستی از سپاهان بهعنوان گرانترین تیم تاریخ لیگ برتر یاد میکنند، مورایس فاز دیگری برداشته و در مثالهایش هم بهطور مرتب مخاطبان را به پرسپولیس ارجاع میدهد. این بخشی از اظهارات مورایس پیش از بازی با مس رفسنجان است: «میگویند بازیکنان ما چون ستاره هستند باید قهرمان شوند. خوشحالم این همه ستاره داریم اما وقتی به تیمهای دیگر نگاه میکنم، میبینم کسی نمیگوید بیرانوند ستاره است اما میگویند نیازمند ستاره است، درحالیکه دروازهبان اول تیم ملی نیست. کنعانیزادگان ستاره نیست اما دانشگر، یزدانی و محمدی ستاره هستند! گولسیانی که از سپاهان به پرسپولیس رفته را ستاره صدا نمیکنند. سروش رفیعی ستاره نیست و محمد کریمی ستاره است. میتوانم تا آخر ادامه دهم. تیم ما یعنی این همه ستاره دارد؟ بقیه تیمها ستاره ندارند؟»
این سخنان به قدری عجیب است که بعید بهنظر میرسد حتی هواداران تیفوسی سپاهان و مورایس هم از آن دفاع کنند. سرمربی پرتغالی در این بخش از حرفهایش به وضوح صلاحیت و توانایی بازیکنان خودی را زیر سؤال میبرد و همتایان آنها در پرسپولیس را برتر میخواند؛ حتی اگر این حرفها منطقی باشد، آیا چنین رویهای درست است؟ شما فردا چطور باید از پیام نیازمند انتظار درخشش داشته باشی، وقتی به این وضوح علیرضا بیرانوند را برتر از او میدانی؟ دیگر بگذریم از اینکه مورایس مثلا سراغ مقایسه خط حمله تیمش با پرسپولیس نمیرود، چون آنگاه ناچار است در مقابل اسم عیسی آلکثیر که تازه او هم از سپاهان به پرسپولیس رفته، اسم چندین ستاره تیمش را ردیف کند؛ از شهریار مغانلو و رضا اسدی تا رضا شکاری و کاوه رضایی. در نهایت پرسش اینجاست که اگر واقعا مورایس از این تیم هم راضی نیست، چه تیمی باید برای او بسته شود تا رضایت این مربی را جلب کند؟ حقیقتا بعید است در ایران بضاعت مالی و مدیریتی برای جمع کردن ستارههایی بیش از این وجود داشته باشد!
تیر خلاص
از همه بدتر اما جایی است که مورایس ناکامی این فصل سپاهان را با قهرمان نشدن این تیم طی یک دهه گذشته توجیه میکند و آشکارا میگوید: «ما چیزی را از دست ندادهایم. پرسپولیس اگر قهرمان نشود چیزی را از دست داده است.» خب اینطوری برانکو ایوانکوویچ هم موقع حضور در ایران میتوانست بگوید پرسپولیس یک دهه قهرمان نشده و الان هم اگر جام نبرد مهم نیست! راستش این جمله، عملا دیگر تیر خلاص مورایس به آخرین امیدهای مخاطبان منطقی بود، کاملا پایینتر از سطح نقد.