همشهری همزمان با شروع روزهای سرد سال با تعدادی از کولبران درباره مشکلاتشان گفتوگو کرد
مرزهای بسته، سفرههایخالی
مهدیه تقوی راد/خبرنگار
از یکی دوسال گذشته موضوع ساماندهی مرزها و کولبران مطرح شده است اما تاکنون اقدام جدی و مهمی جز بسته ماندن مرزها و ادامه بیکاری کولبران کاری انجام نشده است. این در حالی است که اگر درخصوص ساماندهی کولبران صحبت میشود باید نهتنها به فکر ایجاد صنایع مادر و تبدیلی در منطقه بود بلکه باید سرمایههای اقتصادی را به سمت مرزها سوق داد و زمینههای کشاورزی را نیز در زمینهای مساعد گسترش داد اما تنها کاری که تاکنون انجام شده، بسته شدن مرزها، توزیع کارتهای پیلهوری، زیادتر شدن پاسگاههای مرزی و مراقبت از راههای فرعی برای مقابله با کولبری است. سازمانیافته نبودن و قدیمی بودن زیرساختهای مرزها باعث شده که نتوانیم در این مرزها از ظرفیتهای بالای بازرگانی استفاده کنیم و سرمایهگذاری اقتصادی در این مناطق ایجادنشود؛ در کنار اینها ساماندهی کولبران نیز در حد حرف باقی مانده است. کولبران که سالهای سال در مرزها با فقر و تنگدستی مشغول فعالیت بودند این روزها زیر بار بسته ماندن مرزها، بیتوجهی به معیشت و نبودن اشتغال با مشکلات بسیار زیادی روبهرو هستند و انگار هیچکس به فکر آنها و خانوادههایشان نیست. براساس تعریف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کولبری جزو مشاغل نیست اما سالهای سال است که به تنها راه گذران زندگی بخش عمدهای از اهالی مرزنشین کشور تبدیل شده است. کولبرانی که نهتنها هیچ تضمینی برای آینده شغلیشان وجود ندارد بلکه با بسته ماندن مرزها، آبباریکهای که از آن ارتزاق میکردند نیز خشک شده و بسیاری از آنها تنها راه درآمدشان یارانه 45هزار تومانی و قاچاق است.
درآمد زندگیمان از یارانه میگذرد
ابوبکر ابراهیمی، یکی از کولبران روستای کانیزرد (در سردشت) در چندکیلومتری مرز عراق است. وی که سالهای سال ارتزاق خود و خانوادهاش از طریق کولبری بوده حدود یکسال است با بسته شدن مرزها بیکار شده و جز یارانه دولتی درآمد دیگری ندارد. وی با اشاره به اینکه اشتغال در این نقطه مرزی تعطیل شده است، به همشهری گفت: بعد از بسته شدن بازارچه قاسمرش دیگر کاری نیست که انجام دهیم. بیکاری به مردم روستا فشار آورده، الان هرکدام از خانوادههای روستا چندصد هزار تومان به مغازهدارها بدهکار هستند و توانایی پرداخت بدهیشان را ندارند، شرمندگی ما نه برای دوستان مغازهدارمان که برای خانوادههایمان همیشگی است. سفرههایمان خالیتر از دستهایمان است و شرمندگی از زن و بچه امانمان را بریده و چارهای جز قاچاقبری نداریم. ابراهیمی میگوید: از پارسال تا الان تعداد زیادی از اهالی روستایمان به شهرهای اطراف یا حاشیه تهران مهاجرت کردهاند، شاید بتوانند در آنجا درآمدی داشته باشند. اگر وضع به همین منوال باشد بعید نیست تا سال آینده روستایمان متروکه شود. روستایی که جد اندر جد در آن بودهایم و امروز بهدلیل بیکاری، اکثر اهالی به فکر مهاجرت از آن افتادهاند. تعدادی هم به شهرهای عراق مهاجرت کردهاند و با کار کردن در مزارع و دامداریهای آنجا برای خانوادهایشان پول میفرستند، برخی هم با خانواده به عراق رفتهاند. وی با اشاره به اینکه بهدلیل کوهستانی بودن منطقه، امکان کشاورزی وجود ندارد، میگوید: تعدادی از همسایگانمان در فصول تابستان و پاییز برای کار در مزارع به شهرهای اطراف میروند و با پسانداز اندکی که در این مدت جمعآوری میکنند مابقی ایام سال را به سختی میگذرانند.
مهاجرت تنها راه پیش پای کولبران
مالک شیخی، دهیار روستای کانیزرد هم با بیان اینکه کولبرها مدت زیادی است که بیکار هستند و چارهای جز قاچاقبری و یا مهاجرت ندارند، میگوید: برای این موضوع به نمایندگان استان شکایت بردیم اما هنوز هیچ اتفاقی روی نداده و همچنان بازارچهها مسدود است، کولبران کار ندارند، کارتهای پیلهوری تقریبا بدون استفاده مانده و مهاجرت تنها راه پیش پای کولبران مرزنشین است. شیخی میگوید: برخی کولبران برای امرار معاششان قاچاق را انتخاب میکنند؛ البته نه کالای قاچاق و ممنوعه بلکه بنا به درخواست بازرگانان البسه، کفش و سیگار را قاچاق میکنند که اگر شانس با آنها یار باشد و گرفتار هنگها و پاسگاههای مرزی نشوند میتوانند چندرغاز درآمدی داشته باشند. وی با بیان اینکه راهاندازی دوباره بازارچههای مرزی میتواند تحول خوبی در شهرهای مرزی ایجاد کند، میگوید: این بازارچهها میتوانند محل خوبی برای دور زدن تحریمها باشند اما بهجای رونق بیشتر متروکه شدهاند. شیخی با اشاره به اینکه قرار بود در ازای کارتهای پیلهوری که 4نفر از اعضای خانواده را پوشش میدهد ماهانه 700هزار تومان به ازای هر نفر تخفیف گمرکی اعمال شود، میگوید: وقتی سرمایهای نداریم که بخواهیم از آن طرف مرز جنس وارد کنیم، وقتی مرزها بسته است، وقتی در زمان بازگشایی موقت مرزها فقط با پارتیبازی از کارتهای پیلهوری بعضی از مرزنشینها استفاده میشود، این کارتها عملا به هیچ دردمان نمیخورد. وی میگوید: وقتی کارتهای پیلهوری صادر شد، بازرگانان این کارتها را 3میلیون تومان از پیلهورها اجاره میکردند اما الان در ازای 50 تا 100هزار تومان این کارتها را اجاره میکنند که حتی برای خرج یک روز یک خانواده هم کفاف نمیدهد.
شیخی با اشاره به مهاجرت مردم از روستاها و شهرهای مرزی بهدلیل بیکاری میگوید: در سالهای قبل سالانه 18-17خانوار به روستایمان اضافه میشد چراکه شرایط برای کولبری مهیا بود و افراد میتوانستند با وجود همه مخاطرات کولبری درآمدی داشته باشند اما از سال گذشته که مرزها بسته شده و کنترل بر راههای فرعی زیادشده اهالی در حال مهاجرت هستند و من هم برای ادامه زندگی روستا را ترک کرده و به شهر آمدهام.
90درصد کولبران بیکار شدهاند
ملا احمد عظیمی از پیلهوران بازارچه مرزی قاسمرش است. وی با ابراز تأسف از بیکاری اکثر اهالی منطقه میگوید: هیچ کاری برای کولبران انجام نشده، مردم بیکار هستند و درآمدی ندارند، کارتهای پیلهوری برای برخی اهالی صادر شده اما وقتی باری برای جابهجا شدن وجود ندارد، این کارتها هم بلااستفاده ماندهاند. وی میگوید: در چندماه گذشته 2نفر از کولبران که از بیکاری به تنگ آمده بودند و از راههای فرعی تردد میکردند از کوه پرت شده و جان دادند؛ حالا 2خانواده بیسرپرست با چند بچه قد و نیمقد از آنها باقی مانده که درآمدی جز یارانهها ندارند. اگر مرزها باز بود شاید آنها هم الان زنده بودند.
کارتهای پیلهوری بیاستفاده است
محمد عظیمی نیز کولبر دیگری است که اجناس سفارشی را از مرز به بازارچه قاسمرش میآورده است. وی میگوید: بهعلت بارش برف، راهها صعبالعبورتر از قبل شده، نیروی انتظامی و مرزداری هم همه راههای فرعی و اصلی را قرق کردهاند و هر یک کیلومتر یک ایست بازرسی ایجاد کردهاند، با این کار دیگر کولبری از راههای فرعی و صعبالعبور هم نمیتوان انجام داد. یک مدت از پشت مرز قاسمرش میشد بهصورت پنهانی جنس وارد کرد اما راه صعبالعبور و سختی دارد، برای آوردن بار باید اجناس را با استفاده از طناب از یک صخره 80متری بالا میکشیدند، در همین مسیر یکی دونفر از کولبران از بالای صخره به پایین پرتاب شدند و جان دادند.
عظیمی میگوید: تعداد زیادی از کولبرها حتی پول کافی برای خریدن کفش مناسب برای تردد در زمستان را ندارند. بعضیهایشان با صندل و دمپایی تابستانی راههای پرپیچوخم کوهستانی را با بار سنگینی که بر دوش دارند طی میکنند و تعداد کمی از آنها برای تردد در زمستان چکمه و پوتین دارند؛ مابقی ترجیح میدهند درآمد ناچیزی که دارند را صرف خورد و خوراک خانوادهشان کنند تا اینکه برای خودشان کفش و اورکت بخرند. عظیمی درخصوص کارتهای پیلهوری هم میگوید: برای استفاده از کارتهای پیلهوری باندبازی شده، هرکس پارتی داشته باشد میتواند کار کند در غیراین صورت کارتها بیاستفاده باقی میماند. وی میگوید: بیکاری رنج اصلی زندگی کولبران است، سفرههای خالی، پدران شرمنده از خانواده، پیشانیهای شرمگین همه و همه نتیجه بسته شدن مرزهاست، کاش قبل از بستن مرزها فکری به حال کولبرانی میکردند که هیچ راه درآمدی جز کولبری ندارند.
بسته ماندن مرزها نارضایتی مرزنشینان را به همراه داشته است
سید احسن علوی نماینده مردم سنندج در مجلس
بیکاری باعث شده تا بخش زیادی از مردم در روستاهای مرزی کولبری را برای امرار معاش انتخاب کنند. کولبرهایی که به ناچار برای ادامه زندگی ناچارند تا اجناسی را که مدنظر بازرگانان است یا به شکل مخفیانه و از راههای صعبالعبور و مبادی غیرمجاز و یا از مبادی رسمی و بهصورت مجاز وارد کشور کنند اما از سال گذشته که موضوع ساماندهی بازارچههای مرزی و صدور کارتهای پیلهوری مطرح شد، با بسته شدن مرزها، همان درآمد ناچیزی هم که کولبران داشتند از سفرهشان بریده شد و زندگی روی سختتر خود را به آنها نشان داد. برای حل این مسئله دولت و مجلس باید در کنار هم وارد عمل شوند تا زندگی تعداد زیادی از مردم که زندگیشان از راه کولبری میگذرد کمی سر و سامان بگیرد. به نتیجه رسیدن طرح تبدیل بانه و مریوان به منطقه آزاد که کلیات آن در مجلس به تصویب رسیده، یکی از راههایی است که میتواند کمک خوبی به زندگی این افراد و متحول شدن معیشت آنها و منطقه کند. منطقه آزاد شدن باعث میشودکه نهتنها سرمایهگذاری در این مناطق سرعت بیشتری بگیرد بلکه آمار بالای بیکاری هم کاهش پیدا میکند و جوانان زیادی که بهرغم تحصیلات بالا به کولبری روی آوردهاند، در مشاغل صنعتی مشغول بهکار شوند.
متأسفانه بهرغم همه وعدههایی که تاکنون داده شده، کاری اساسی برای ساماندهی کولبران انجام نشده و شرایط نامساعد زندگی و کار در این مناطق همچنان جریان دارد و بحث بیمه و کارت تردد این افراد هنوز سر و سامان پیدا نکرده، که اگر این مسئله مشخص شود، سهمیه هر فرد و درآمد وی از راه کولبری مشخص میشود و دیگر شاهد بیکاری گسترده و یا کولبری قاچاق در منطقه نخواهیم بود.
الان یک سال از طرح ساماندهی بازارچههای مرزی میگذرد اما هنوز مرجعی که بتواند پاسخگوی مراجعان و کولبران در این زمینه باشد وجود ندارد، هیچکس نیست که بهصورت مشخص به این افراد پاسخ بدهد این در حالی است که مسئولان وزارت بهداشت باید مجاری قانونی و حقوقی برای این افراد ایجاد کنند تا براساس مجوزی که به آنها داده میشود فعالیت داشته باشند.
در بین کولبران تعداد زیادی از افراد تحصیلکرده و مقاطع بالای آموزش عالی وجود دارند که بهعلت بیکاری روی به کولبری آوردهاند و با درآمد ناچیز امرار معاش میکنند. اگر فکری به حال این مسئله نشود نارضایتیهایی که الان بهصورت زیرپوستی وجود دارد ممکن است نمود خارجی پیدا کنند پس قبل از بروز این حوادث باید فکری به حال آنها کرد. الان بیکاری باعث شده که مهاجرت در بین مرزنشینان زیاد شود، اقیم کردستان دم دستترین منطقه برای مهاجرت است که تعداد زیادی از مرزنشینان این منطقه را برای زندگی انتخاب کردهاند. گسترده شدن میزان مهاجرت باعث خالی شدن مناطق مرزی از مرزنشینانی میشود که سالهای سال از آنها بهعنوان مرزداران غیرنظامی نام برده میشد.
بعد از تیراندازیهایی که در سالهای گذشته به سوی کولبران شد، درخواست دادیم تا درصورت امکان تیراندازی به سمت این افراد متوقف شود اما در مقابل باید مقرراتی هم برای نحوه رفتوآمد کولبران در راههای اصلی و فرعی درنظر گرفته شود چرا که تاکنون دهها نفر در منطقه مرزی جان خود را از دست دادهاند که این نکات باید از منظر حقوق بشر نیز مدنظر مسئولان قرار بگیرد. از سوی دیگر وزارت کشور نیز باید با جدیت مسئله معیشت کولبران را پیگیری کرده و به استاندار اختیار تام دهد تا بهعنوان مرجع بتواند پناه و پاسخگوی مرزنشینان باشد و راه و رویهای برای حل مشکلات آنها داشته باشد چرا که در تهران نشستن وتصمیم گرفتن برای مناطق مرزی کاری از پیش نمیرود. ما هم تاکنون بارها وبارها در مجلس درخواست و تذکر دادهایم که تکلیف بازارچهها و مناطق مرزی روشن شود اما تاکنون هیچ اقدامی انجام نشده است.
مرزنشینان و کولبران بعضا با اندوختههای ناچیزی که دارند در حال گذران زندگی هستند، برخی نارضایتیهای بهوجود آمده نیز نتیجه بیتوجهی مسئولان به وظایفشان و نداشتن تدبیر در قبال رسیدگی به این افراد است. همین بیتوجهیها باعث میشود که بار مسئولیت و هزینه نیروهای مرزبانی و انتظامی برای کنترل مرزها و راههای صعبالعبور بیشتر شود و به جای ارائه راهحلهای اساسی و اصولی با سختگیری میخواهیم جلوی فعالیت این افراد را بگیریم درحالیکه با اتخاذ سیاستهای مدبرانه میتوان طوری برنامهریزی کرد که هم مرزنشینان بتوانند به راحتی ارتزاق کنند و هم راهی برای قاچاق کالا وجود نداشته باشد.