پرویز در فصل بارانهای موسمی آمد
گپ و گفتی با مجید برزگر که در هفته گذشته 2فیلم او وارد شبکه نمایش خانگی شدهاند
مرتضی کاردر/روزنامهنگار
اگرچه بسیاری مجید برزگر را بهعنوان یکی از کارگردانان شناخته شده فیلم کوتاه در سینمای ایران میشناسند و سابقهای طولانی در ساختن فیلمهای کوتاه و مستند دارد، عموم مخاطبان او را با فیلم «پرویز» شناختهاند. فیلم درباره مرد تنهایی است به نام پرویز که در آستانه میانسالی خانواده و جامعه او را طرد میکنند و تنها میگذارند؛ فیلم در حقیقت روایت زندگی شخصی اوست و واکنشهایی که او به طردشدگی و رفتار جامعه نشان میدهد، با بازی درخشان زندهیاد لوون هفتوان. پرویز دورهای طولانی در سینما هنر و تجربه اکران شد و مخاطبان بسیاری به تماشایش نشستند. مخاطبانی که بسیاری از آنها طرفدار پر و پا قرص پرویز شدند. بازی زندهیاد لوون هفتوان نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت و گل کرد. به تازگی دیویدی فیلم پرویز برای نمایش خانگی منتشر شده است. همزمان با آن فیلم قبلی برزگر «فصل بارانهای موسمی» نیز منتشر شده است. با مجید برزگر درباره پرویز و فیلمهای قبل و بعد کارنامه او و سینمای مستقل ایران گفتوگو کردهایم.
چرا شخصیت پرویز اینقدر در بین مخاطبان ایرانی با استقبال مواجه شد؟
موقع نوشتن فیلمنامه بهعنوان یک فیلم اجتماعی صرف به پرویز نگاه نکردم و سعی کردم پرویز همزمان فیلمی شخصیتمحور نیز باشد. تلاش کردم مفهومی انسانی به فیلم بدهم و فیلم روایتی باشد از عقدهها و سرخوردگیها و تحقیرها و نادیده گرفتنها و شرایط برخورد اجتماع با یک انسان. اقبال پرویز جز خوششانسی من در انتخاب لوون هفتوان بهعنوان بازیگر، محصول وقتی است که صرف فیلمنامه شده است. من و فیلمنامهنویسان فیلم سعی کردیم همه جزئیات شخصیت و رفتارها و واکنشهای او در فیلمنامه دقیق دربیاید تا شخصیت ویژهای خلق شود. استقبال از فیلم در طول این سالها نشان داده که این فرصت، بیهوده صرف نشده است.
فیلم برخلاف موقعیتهای دیگر اینچنینی در رسانهها یا داستان یا سینما بهجای اینکه فرد را محکوم کند فرصتی به او میدهد که وضعیت خودش را تشریح کند. آنوقت شاید تماشاگر به این نتیجه برسد که واکنشهایی که پرویز نشان میدهد، واکنشهایی طبیعی است. بخشی از همذاتپنداری تماشاگران با فیلم شاید به این خاطر است که پرویز بخشی از ناخودآگاه آنهاست و هر کسی میتواند بخشی از خودش را در آن ببیند.
فکر میکنید چقدر از استقبالی که از پرویز صورت گرفته بهدلیل وجود شخصیتهایی شبیه به پرویز در اطراف ما باشد؛ یعنی طیف پسران پا به سن گذاشتهای که در آستانه میانسالی هستند و زندگیشان شبیه پرویز است.
از زمان ساخت تا زمان نمایش و در طول سالهای بعد از آن بسیاری به من گفتند که ما یک پرویز در خانهمان داریم. اما مسئله افرادی که در آستانه میانسالیاند و با تنهایی دست و پنجه نرم میکنند، فقط مختص ایران نیست. مثلاً وقتی فیلم در ژاپن هم اکران شد یک جامعهشناس ژاپنی در نقدی که درباره فیلم نوشته بود، به همین طیف اشاره کرد. یعنی همه کشورهای دنیا با چنین بحرانی مواجهند. اما شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ما سبب شده است در این سالها تعداد این آدمها زیاد شود یا شاید بیشتر به چشم بیایند.
نقدها و تحلیلهایی که درباره پرویز نوشته شد بیشتر از چه جنسی بود؟ نقدهای سینمایی که ارزش و اهمیت فیلم را در سینمای مستقل نشان میدهند یا نقدهای روانشناختی و جامعهشناختی؟
طیفهای مختلفی از تماشاگران فیلم را دیدند اما برای من جالب بود که مخاطبان فرهیختهای به فیلم واکنش نشان دادند. یعنی همانقدر که منتقدان سینما درباره فیلم نوشتند روانشناسان و جامعهشناسان و طیفهای فرهیخته دانشگاهی که معمولاً درباره سینما نمینویسند هم به تحلیل پرویز پرداختند و تحلیلهای بسیار خوبی درباره فیلم نوشتند که گزیدهای از این نقدها در کتاب پرویز که بهزودی منتشر میشود میآید.
فیلمهایی مثل پرویز و «ماهی و گربه» بهعنوان نمونههای سینمای هنر و تجربه شناخته میشوند که زمان نمایششان بسیار طولانی بود و طیف گستردهتری از مخاطبان به تماشای این فیلمها نشستند. اما در سالهای بعد به گمانم شمار فیلمهای شاخص در هنر و تجربه کمتر شد و به فیلمهایی معمولی تبدیل شدند.
همچنان فیلم خوب در هنر و تجربه به نمایش درمیآید اما من فکر میکنم که متأسفانه گروه هنر و تجربه برای مخاطبان عادی شده است. فیلمهای جریانسازی در سالهای اخیر در هنر و تجربه اکران شدهاند مثل «هجوم»، «خواب تلخ» یا اخیراً فیلم «در جستوجوی فریده» و فیلمهای دیگری که شاید الان به خاطرم نیاید. به هر حال هنر و تجربه، خودش تولیدکننده نیست، گروهی است که فیلمهای مستقل اکران میکند. اگر هم بهنظر عدهای، اتفاقی در هنر و تجربه نمیبینیم شاید به این خاطر است که در سینمای ما اتفاقی نمیافتد. اما اگر فیلمهای هنر و تجربه را با میزان تماشاگرشان بسنجیم اشتباه کردهایم. هنر و تجربه تلاش میکنند فیلمهای جریان مستقل را زنده نگه دارند و اگر مخاطبان واقعی این فیلمها بروند و این فیلمها را ببینند کافی است؛ یعنی کسانی که فیلم بر آنها تأثیر میگذارد که شاید بخشی از آنها منتقدان و تحلیلگران اجتماعی هستند یا فیلمسازان جوان که ببینند میتوان بدون امکانات فیلم ساخت. همین که یک بازیگر یا یک فیلمبردار از این فیلمها به سینمای ایران معرفی شود کافی است. از اول هم قرار بر این نبود که عموم تماشاگران فیلمهای هنر و تجربه را ببینند.
در سالهای اخیر تعبیر «فیلم کالت» درباره چهفیلمهایی بهکار میرود. فیلمهایی که بهمرور زمان طرفداران بسیار پیدا میکنند و مخاطبان بسیاری با شخصیت فیلم همذاتپنداری میکنند و فیلم به بخشی از زندگی آنها تبدیل میشود. فکر میکنید پرویز را میتوان فیلم کالت نامید؟
طبیعتاً من نباید به چنین پرسشی پاسخ بدهم. اما در سالهایی که از نمایش پرویز میگذرد فیلم محل بحثهای بسیار بوده و طرفداران زیادی پیدا کرده که نشان میدهد پرویز برای طیفی از تماشاگران تبدیل به فیلم کالت شده است.
توزیع پرویز در شبکه نمایش خانگی بسیار گسترده بود. معمولا فیلمهای اینچنینی در فروشگاههای خاص فرهنگی توزیع میشوند و پخشکننده فیلم را به همه جا نمیفرستد اما پرویز در این چند روز حتی در همه سوپرمارکتها توزیع شده است. با این حساب فکر میکنید که طیف تازهای از تماشاگران و طرفداران فیلم شکل بگیرد؟
یک هفته است که پرویز وارد شبکه نمایش خانگی شده و در همین یک هفته هم استقبال بسیار زیادی از آن صورت گرفته است. حتی فصل بارانهای موسمی که 2روز بیشتر از انتشارش نمیگذرد، بازدید اینترنتی زیادی داشته است. طبیعی است که خوشحال میشوم مخاطبان بیشتری این دو فیلم را ببینند و دوست داشته باشند.
اکران فیلم بعدیتان فصل بارانهای موسمی در چه وضعیتی است؟
2-3سال است که فیلم را به گروه هنر و تجربه دادهام اما فیلم مشکلی جدای از وزارت ارشاد و نمایش داشت و سوءتفاهمهایی پیش آمد که سبب شد نمایش فیلم به وقفه بیفتد. الان این مشکلات برطرف شده و امیدوارم فیلم بهزودی به نمایش دربیاید.