سلام دوچرخه، خداحافظ ترافیک
یک راهنمای جمع و جور برای آنهایی که میخواهند بدانند برای شروع تغییر رفتارها به خصوص در حوزه فرهنگ ترافیکی چه کار باید کرد؟
کامران بارنجی/خبرنگار
احتمالا بارها و بارها شده که شما هم تصمیم گرفتهاید برای رهایی از این ترافیک سرسامآور شهرهای بزرگ بهخصوص تهران، از ماشین شخصیتان کمتر استفاده کنید، روی خط عابر پارک نکنید و به حقوق ترافیکی سایر شهروندان احترام بگذارید اما هر بار به دلایل مختلف نشده؛ مثلا آنقدر شبها بهخاطر همین ترافیک دیر رسیدهاید که صبح با خستگی و کوفتگی همه قول و قرارهای گذشتهتان یادتان رفته یا وقتی دیدهاید هیچکسی به فکر دود و دم و ترافیک شهر نیست شما هم همراه با آنها شدهاید و فکر کردهاید که به تنهایی نمیتوان فرهنگ یک شهر را تغییر داد. ولی باید به شما بگوییم فرهنگهای مختلف ازجمله فرهنگ ترافیکی با همین انتقال سینهبهسینه تغییر پیدا میکند. از یک نفر شروع میشود و به 2، 3 و سالها بعد به هزاران نفر تسری پیدا میکند. اصلا گاهی وقتها لازم است در بوق و کرنا کنیم که «آی مردم! همه ببینید که من از خودم شروع کردهام.» شما هم از خودتان شروع کنید تا جمع همه اینها با هم، شهرمان را گلستان کند. اگر بهدنبال تأثیر این رفتار در جامعه هستیم، باید بیشتر از همیشه به تبلیغ این رفتارها بپردازیم و آن را به دور و اطرافیانمان گوشزد و یادآوری کنیم. حالا دیگر با این گوشیهای باکیفیتی که دستمان هست، میشود پا را فراتر از ارتباط رودررو گذاشت و خیلی راحتتر از همیشه میشود به همه خبر داد که در راه اصلاح فرهنگ ترافیک، قدمبردارند. آن وقت دیگر ماموریتمان را کامل انجام دادهایم؛ هم از خودمان شروع کردهایم و هم یکنفر دیگر را به شروع کردن اصلاح فرهنگ ترافیک از خودش ترغیب کردهایم. اما برای شروع تغییر رفتارها بهخصوص در حوزه فرهنگ ترافیکی چهکار باید کرد؟
ازخودگذشتگی داشته باشیم
اول از همه باید هدفمان معلوم شود. اگر واقعا بهدنبال تأثیرگذاری و تغییر در جامعه هستیم، باید گاهی انقلابیتر عمل کنیم. خیلی اوقات شرایط برای استفاده نکردن از ماشین شخصی، دوچرخهسواری، پیادهروی و مسائلی شبیه به این فراهم نیست و باید برخلاف علاقه قلبیمان، کار دیگری انجام دهیم اما ممکن است درست در چنین مواقعی، هزاران چشم ما را ببینند و اتفاقا منتظر کوچکترین حرکت یا حتی اشتباهی باشند که بعد از آن بگویند خودش هم که اینقدر به ما میگوید، رعایت نمیکند. برای همین بهتر است گاهی اوقات، برای یک هدف بزرگتر، منافع شخصی را کمتر از همیشه درنظر بگیریم و در آن موقعیت، کاری را انجام دهیم که میدانیم تأثیرگذار خواهد بود؛ مثل وقتهایی که عجله داریم ولی میدانیم که دقیقا همین امروز، استفاده کردن از وسیله نقلیه عمومی بیشتر از هر روز دیگر به چشم اطرافیانمان که احتمال تأثیرپذیری دارند میآید؛ فقط به کمی آیندهنگری و از خودگذشتگی نیاز داریم.
در شبکههای اجتماعی موبایلی فعال باشیم
این روزها شاید تعداد کسانی که در هیچ شبکه اجتماعی موبایلی عضو نیستند، انگشتشمار باشد. در بدترین حالت، کسانی که فعالیتی هم ندارند،خواننده مطالب باقی همگروهیهایشان هستند. بهتر است کمی از این سکوت فاصله بگیریم و بخشی از مطالبمان را به قوانین ترافیکی اختصاص دهیم. میتوانیم از حرکت مثبتی که خودمان انجام دادهایم عکس بگیریم و در این شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذاریم و دربارهاش حرف بزنیم. مطمئنا دوستان و آشنایان شما با دیدن عکسی از شما سوار بر دوچرخه یا ایستادن پشت خط عابر پیاده، بیتفاوت نمیگذرند و درباره آن سؤال و پرسوجو میکنند. بهنظر میرسد که این بهترین روش برای باز کردن حرف باشد. حتما شما هم میدانید که خیلی وقت است شبکههای اجتماعی جنبههایی بسیار جدی در همه عرصهها پیدا کردهاند؛ آنقدر که اشتراکگذاری یک عکس و یک اتفاق، خیلی میتواند افکار عمومی را تحتتأثیر قرار دهد و همه مردم جامعه را خوشحال یا غمگین کند. حتی آنقدر جدی شده است که خیلیها بهعنوان شغل روی آن حساب کردهاند و از این راه درآمد دارند. با این اوصاف، قاعدتا همین شبکهها به راحتی میتوانند راه و روش یک فرهنگ را به سمتوسوی مختلف سوق دهند. در واقع اشتراکگذاری یک عکس میتواند مردم را بیشتر از همیشه به یک موضوع خاص کنجکاو کند. مطمئنا چنین کاری میتواند دایره آدمهای این کار را بزرگتر و آنها را به دانستن چون و چرای آن بیشتر از قبل مشتاق کند.
تشویق به ادامه کنیم
دلسرد شدن پدیدهای است که ممکن است هرکسی را گرفتار کند. کافی است احساس کنیم که کارمان دیده نمیشود، نتیجهای ندارد و تنها خودمان را اذیت میکنیم، آنوقت است که قید همهچیز را میزنیم و دوباره روز از نو و روزی از نو؛ مثلا آن کسی که صبحها زودتر راه میافتد تا به وسایل نقلیه عمومی برسد، ممکن است یک روز بزند زیر همهچیز و دیر بلند شود و ماشین شخصیاش را روشن کند و بدون درنظر گرفتن ترافیک، آلودگی و مسیر راه بیفتد. احتمالا این آدمها نتیجه کارشان را ندیدهاند و در این راه به کسانی نیاز دارند که این نتیجه مثبت را به آنها یادآوری کند و حتی تأثیرات آن را بهعینه به آنها نشان دهد. اگر با چنین افرادی روبهرو شدید، از نقش مهمشان در اصلاح این روند بگویید و خودتان را با دغدغهها و فکرهایشان همراه کنید.
حرفش را در اجتماع پیش بکشیم
همیشه هم نباید تابع جمع بود و دنبال آنها حرکت کرد؛ میتوانیم خودمان تعیینکننده موضوع صحبت در جمعهای فامیلی یا دوستانه باشیم. اگر همیشه ما حرف میزنیم و توجه دیگران را بهخود جلب میکنیم، اختیار عمل بیشتری داریم و اینبار میتوانیم موضوع را به سمت از خود شروع کردن بکشیم؛ مثلا میتوانیم از خاطره احترام به عابران پیاده یا دوچرخهسواریهایمان در سهشنبههای بدون خودرو صحبت کنیم.
اگر هم همیشه شنونده بودهایم که باز هم برگ برنده دست ماست؛ در واقع سنتشکنی و صحبت کردن درباره یک موضوع خاص، حتما بیشتر از بقیه میتواند توجه اطرافیانمان را به ما جلب کند.
به اشتراک بگذاریم
نهایت همه این حرفها، به اشتراک گذاشتن تمام تجربههایمان با دیگران است که میتواند از کاری که انجام میدهیم هم مهمتر باشد. سهیم شدن در تجربههای خوبمان با دیگران علاوه بر خوب کردن حال آدمها، امید به زندگی بهتر و تغییر یک روند اشتباه و یکنواخت، میتواند تلنگر کوچکی باشد برای کسی که احساس مسئولیت میکند اما از چیزی خبر ندارد و فکرش را نمیکند که او هم میتواند در این راه، سهم و نقشی داشته باشد. کافی است ما به آنها نشان بدهیم که همهچیز برای از خود شروع کردن مهیاست؛ فقط به کمی همت نیاز دارد.
بیشتر از قبل دیده شویم
شما دوچرخهسوار هستید اما تا دیروز سعی میکردید با مسیرهای میانبر و کوچهپسکوچه مسیرتان را کوتاهتر کنید؛ اما واقعیت این است که بهتر است این روزها بیشتر از همیشه در دید قرار بگیرید و آدمهای بیشتری شما را ببینند. شاید همین اتفاق باعث شود یک نفر دیگر بهخودش جرأت بدهد و کاری بکند که دلش میخواسته اما قدرت انجامش را نداشته است. سعی کنید در جاهایی حرکت کنید که آدمهای بیشتری شما را میبینند و احتمال میدهید که این حرکتتان میتواند تأثیرگذار باشد. شاید در چنین جنبشی، این دیده شدن بیشتر از انجام یک حرکت مثبت ولی به تنهایی ارزش داشته باشد.
موقعیتها را یادآوری کنیم
تعداد آدمهایی که اصلا در جریان به راه افتادن یک جریان نیستند، کم نیست؛ میتوانیم در جمع آنها بنشینیم و از خاطرههای تلخ مشترکمان هنگام عبور از خیابان و ترسهایمان صحبت کنیم و آن را به احترام به حقوق عابران و کمکردن این ترسها بکشیم. میتوانیم دوچرخههای افتاده و خاک خورده همدیگر را به هم نشان دهیم و بگوییم که حیف نیست از دوچرخهات استفاده نمیکنی؟ میتوانیم از حضورمان در وسایل نقلیه عمومی و امکاناتش و میزان رضایتمان تعریف کنیم، میتوانیم وسایل نقلیه مسیر موردنظر طرفمان را برای رفتوآمد به محل کار یا تحصیلش به او یادآوری کنیم و میتوانیم همدیگر را به یک پیادهروی جانانه برای رسیدن به یک مقصد نهچندان دور دعوت کنیم.