موج اکران فیلمهای کمدی بیمحتوا باعث سرگردانی خانوادهها پای گیشه شده است
حمله« شانه تخممرغیها»
نیلوفر ذوالفقاری
اگر پای گیشه خرید بلیت سینما ایستاده باشید یا سایتهای خرید اینترنتی بلیت روبهرویتان باز باشد، حتما از اینکه همزمان این تعداد فیلم کمدی برای انتخاب پیشرویتان گذاشته شده شگفتزده میشوید. این روزها با رسیدن فیلمهای جدید به جدول اکران، همزمان 7فیلم کمدی روی پرده سینماهاست. نظرات منفی مخاطبان در صفحههای مجازی کارگردانان و بازیگران فیلمهای کمدی، واکنشهای منتقدان و سالنهایی که با اعتراض و نارضایتی خالی میشوند، نشان میدهد که حتی ژانر همیشه محبوب کمدی هم این روزها آن طور که باید بینندگان سینما را راضی نمیکند. حالا دیگر خانوادهها برای انتخاب فیلم و رفتن به سینما هم، با اما و اگرهای زیادی مواجه هستند. این هفته سیر اکران فیلمهای کمدی را در پاییز امسال مرور کردهایم. از شاهین شجریکهن، منتقد سینما و آرش معیریان، کارگردانی که در کارنامه خود تجربه ساخت چندین فیلم کمدی را دارد درباره این فیلمها پرسیدهایم.
کمدیهای خالی از خنده
اینکه تماشاگران سینما براساس چه الگویی دست به انتخاب فیلم میزنند حتما به عوامل مختلفی بستگی دارد، اما بدون هیچ بررسی، با یک نگاه ساده به جدول فیلمهای پرفروش سال، میتوانیم بهراحتی متوجه شویم که فیلمهای کمدی هنوز هم انتخاب اول سینماروها هستند. جز مخاطبان حرفهای سینما که برای انتخاب، ویژگیهای مختلفی را درنظر میگیرند، گروه دیگری از تماشاگران هم هستند که سینما رفتن برایشان یک تفریح خانوادگی است. شاهین شجریکهن معتقد است: «هرچند فیلمهای کمدی همیشه موردتوجه بوده اما ساخت بعضی کمدیهای ضعیف باعث شده که دیگر این مخاطبان هم این فیلمها را نپسندند». او میگوید: «در بالای جدول فروش نام فیلمهای کمدی دیده میشود اما در انتهای جدول هم، میتوان ردپای کمدیهایی را دید که برای سود بردن از توجه عمومی به کمدی، سرهمبندی شدهاند و با این توجیه که مردم کمدی دوست دارند، شانس خود را برای بهره بردن از این فضا امتحان کردهاند». کمدیهایی مثل «اجارهنشینها» یا «مارمولک» در همین سینما با هدف خنداندن مردم ساخته شدند، اما حالا کمدیهایی روی پرده میروند که هرچند توجیه سازندگان آنها تلاش برای خنداندن مخاطبان است، اما حتی همین یک ویژگی را هم ندارند و رضایت تماشاگران را جلب نمیکنند.
سوار بر موج فیلمهای کمدی
شجریکهن معتقد است اکران همزمان فیلمهای کمدی که بحث درباره آنها را دوباره به بحث داغ سینما تبدیل کرده، اتفاق جدیدی نیست؛ «در کشور ما همیشه این جریان وجود داشته که یک ژانر یا الگوی فیلمسازی، موفقیت چشمگیری بهدست بیاورد و بعد ناگهان بهنوعی مد شود. حالا هم این اتفاق برای ژانر کمدی افتاده است.» این منتقد سینما میگوید: «از آنجا که ما کمپانی فیلمسازی با اتاق فکر و ایده نداریم، همه تصمیمها در دفاتر کوچک فیلمسازی گرفته میشوند که معمولا خودشان صاحب سینما هستند و ترجیح میدهند سراغ تکرار الگوهایی بروند که امتحان خود را پس دادهاند». شجریکهن میگوید: «اوایل دهه 60 بعد از موفقیت ملودرامهایی مثل «گلهای داوودی»، فیلمسازها سراغ این ژانر رفتند چون مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود. مدتی بعد سینمای کودک رونق گرفت و فیلمسازها سراغ آن رفتند. همین اتفاق در سالهای اخیر هم تکرار شده؛ مثلا بعد از «جدایی نادر از سیمین»، ملودرامسازهایی که سالها الگوی دیگری داشتند، سعی کردند ویژگیهایی مثل غافلگیری را به فیلم جدید خود اضافه کنند و در همان فضایی فیلم بسازند که میدانند مخاطب آن را پسندیده است. این چرخه در سینمای ایران مدام تکرار میشود و حالا به فیلمهای کمدی رسیده است».
فیلمهای ارزشمند در قرنطینه
اکران همزمان فیلمهای کمدی اصلا به این معنا نیست که تعداد فیلمهای جدی سینما کم است. جز فیلمهای اجتماعی که روی پرده هستند و بعضی از آنها بعد از موفقیت در جشنواره فیلم فجر، در اکران هم مورد توجه تماشاگران قرار میگیرند، گروه دیگری از فیلمهای جدی وجود دارند که این سالها با عنوان سینمای هنر و تجربه روی پرده رفتهاند. شجریکهن میگوید: «این به نوعی قرنطینهکردن فیلمهای جدی و ارزشمند است. همه فیلمهای قابل تامل با ساختار سینمایی ارزشمند با برچسب هنر و تجربه جدا و بهنوعی قرنطینه شدهاند. این فیلمها هر ویژگی که داشته باشند، چه فیلم اول یک کارگردان باشند و چه فیلمی پرستاره از کارگردانی مطرح، درنهایت با محدودیتهای این گروه سینمایی روی پرده میروند». فیلمهای سینمای هنر و تجربه در سینماهای مشخص، با سانسها و ظرفیت محدود اکران میشوند و این دلیلی است که شجریکهن معتقد است با تأثیر آن، سینمای مردمی از فیلمهای ارزشمند خالی شده است. شجریکهن میگوید: «وقتی فیلمهای جدی و خوشساخت با این برچسب تبعید میشوند، طبیعی است که پرده سینماها جولانگاه کمدیها شود».
نگاهها به گیشه است
هرچقدر از ضعیف بودن یا افتادن در دایره ابتذال درباره فیلمهای کمدی حرف بزنیم، باز هم جدول فروش میگوید که این فیلمها، خوب یا بد، میفروشند. سازندگان هم با همین توجیه سراغ ساخت کمدی میروند. شجریکهن میگوید: «شاید فکر کنیم کمدیهای سخیف بیننده ندارند پس ضرر میکنند، اما سازندگان هیچوقت کاری نمیکنند که برایشان سود نداشته باشد. هزینه تولید بسیاری از این کمدیها اصلا زیاد نیست و با فروش اکران شهرستان و شبکه نمایش خانگی، بهراحتی سرمایه و سود سازندگان تأمین میشود. این کار مثل قماری است که سازندگان مطمئن هستند ضرری در آن وجود ندارد». این منتقد سینما میگوید: «مولفههای اقتصادی تأثیر اساسی بر تعیین الگوی فیلمسازی در سینمای ما دارند و با فرمولهای ریاضی، اینکه سینما روزبهروز به طرف ساخت بیشتر چنین فیلمهای برود، کاملا پذیرفتنی است».
مردم کمدی میبینند پس کمدی میسازیم
در کارنامه آرش معیریان بهعنوان یک کارگردان، نام چندین فیلم کمدی مثل «خالتور»، «آس و پاس»، «آپاچی» و... به چشم میخورد؛ فیلمهایی که به اعتقاد منتقدان، گیشهپسند هستند. معیریان میگوید که مدتهاست از اظهارنظر درباره سینمای ایران کناره گرفته چون معتقد است اظهارنظرهای غیرکارشناسی، فقط به مشکلات پرتعداد این سینما دامن میزند؛ «هر بار موجی از انتقاد و اظهارنظر درباره سینما راه میافتد که پشتوانه کارشناسی ندارد، در نتیجه فقط به سینمای نحیف ما ضربه میزند. بنابراین من ترجیح دادهام در این سالها از قضاوتکردن و نظردادن درباره فیلمهای همکارانم خودداری کنم.» با این حال معیریان در پاسخ به این سؤال که در آینده کدام ژانر را برای فیلمسازی انتخاب میکند؟ میگوید: «من فیلمسازم، کسی که این کار را با عشق بهعنوان حرفه قبول کرده، هر نوع فیلمی میسازد. در کارنامه من هم تجربه ساخت انواع فیلمها وجود دارد. طبیعی است که وقتی کمدی باب میشود فیلمساز هم تصمیم میگیرد سراغ ساخت فیلم در این ژانر برود». او معتقد است: «وقتی مردم کمدی میپسندند، فیلمساز هم فیلم کمدی میسازد و این اصلا عجیب نیست».
کمدی سطحی بد نیست
البته حتی منتقدان هم معتقدند کمدی ساختن هیچ ایرادی ندارد، اما موج اعتراضها در واکنش به فیلمهایی راه افتاده که از شوخیهای مبتذل و سخیف برای خنداندن مردم استفاده میکنند. معیریان میگوید که معتقد نیست کمدی حتما باید عمیق باشد تا بتوان گفت کمدی خوبی است؛ «کمدی، هم قوی، هم ضعیف و زیرشاخههای مختلفی دارد که هر کدام میتواند با توجه به سلیقه مخاطب طرفدار داشته باشد. من معتقد نیستم که کمدیهای سطحی بد هستند. باید بپذیریم که در سینمای ما کمدی هجو یا به تعبیری روحوضی طرفدار دارد و این دلیل نمیشود آن را بد بدانیم. شاید همان کمدیای که در یک محدوده از پایتخت طرفدار ندارد، در شهرستانها بسیار مورد استقبال قرار گیرد.» این کارگردان سینما میگوید وقتی تولید فیلم در سینمای ایران مبتنی بر چرخه مادی است، فیلمسازان نمیتوانند خلاف جریان آب شنا کنند؛ «سینمای هر کشور متاثر از سلیقه مخاطبان سینمارو آن جامعه است. واقعیت این است که سینماروها کمدی میپسندند و آنها که سینما نمیروند، فیلمهای این سینما را قبول ندارند. اینکه بعضی کمدیها ضعیف هستند دلیل نمیشود که چوب برداریم و سینما را با یک ژانر مهم آن بکوبیم.»
خانوادهها چه فیلمی ببینند؟
شجریکهن معتقد است که جداکردن فیلمهای جدی و سپردن اکران به فیلمهای کمدی با همه ضعیف بودن آنها، باعث شده که خانوادهها هم برای انتخاب فیلم با مشکل مواجه شوند، چرا که فیلمهای مبتنی بر ارزشهای فرهنگی در دسترس مخاطب قرار نمیگیرد. او میگوید: «سهم سینمای تجاری با تمام وقاحت و پرمدعایی پررنگ شده و طبیعی است که خانوادهها هم آزرده شدهاند. خیلی از خانوادهها از سینما فاصله میگیرند چون دوست ندارند با فرزندشان به تماشای فیلمی بنشینند که شوخیهای نامناسب دارد». اما معیریان معتقد است که در همه جای دنیا کارگردان و بازیگر فیلمهای کمدی شأنیت دارند و سلیقه مخاطبان سینمای ما هم هنوز به طرف فیلمهای کمدی بیشتر جذب میشود.
واکنشها به فیلمهای کمدیای که این روزها روی پرده میروند
ابوالحسن داوودی: الان نیاز داریم که کمدی خوب و استاندارد بسازیم؛ استاندارد در حد بضاعت اقتصادی و محدودیتهای کنونی سینما و درک جامعهشناسانه از نیاز جامعه. یک جامعه بیامید، بیش از هر چیز دیگر بهدنبال سرگرمی است و اگر استانداردهای ژانر کمدی جدی گرفته نشود، سینما عاملی برای به هرز بردن سلیقه عمومی جامعه خواهد شد.
سیروس الوند: سال آینده میتواند سال درام اجتماعی در سینمای ایران و پایانی بر کمدی مبتذل باشد. ما در سینمای ایران گرفتار فیلمهای کمدی نیستیم بلکه گرفتار سینمای مبتذل هستیم وگرنه کمدیهای خیلی خوبی مثل «اجارهنشینها»، «لیلی با من است»، «مارمولک» و «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» را قبلا هم داشتهایم که با استقبال خوبی روبهرو شدهاند.
خسرو معصومی: اگر قرار باشد فیلمی پُر از جوک و شوخیهای ناجور داشته باشیم که تماشاچی را فقط بخنداند و بعد اینطور برداشت شود که از همه اینها استفاده شده است تا فقط از تماشاچی خنده گرفته شود، خوب نیست. انگار منتقدان ما خوابشان برده و فقط اگر کیانوش عیاری فیلم کمدی بسازد او را بیچاره میکنند اما به بقیه کاری ندارند. درحالیکه آنها باید نقدی بنویسند که وقتی کارگردانهای چنین فیلمهای کمدیای درباره کار خودشان میخوانند، خجالت بکشند.
رامبد جوان: سینما در شرایطی قرار گرفته که مسئله مالی نکته مهم و پررنگی در آن شده است.
وقتی اوضاع به این شکل پیش میرود آن وقت است که فیلمساز سراغ ذائقه مردم و بازار میرود و میبیند فیلم کمدی خوب میفروشد؛ آن هم کمدی پایینتنهای، پس او هم سراغ کمدی میرود. ولی با وجود همین بازار و ذائقه، اینکه چهکسی یک فیلمنامه کمدی را بنویسد و بسازد و حتی کدام بازیگران در آن بازی کنند، مرزهای سخیف بودن یا متر و معیار داشتن آن فیلم را رقم میزنند.
انیمیشن
مهمانی در باغ
انیمیشن «مهمانی در باغ» یکی از نامزدهای جایزه بهترین انیمیشن کوتاه از اسکار 2018 است که از لحاظ جلوههای بصری، خیرهکننده ظاهر میشود. داستان این انیمیشن کوتاه در عمارتی باشکوه اما خالی از سکنه جریان دارد. در این عمارت که انواع و اقسام وسایل تجملاتی و غذاهای گرانقیمت وجود دارد، تنها قورباغههای کوچک و بزرگ حضور دارند. این امکانات باعث شده که قورباغهها از عمارت استفاده کنند و برای خود جشن بگیرند. در این انیمیشن مشاهده میکنیم که تمام آنچه از طبیعت گرفتهایم، روزی به آن برخواهد گشت. این اتفاق برای همه یکسان پیش آمده و تفاوتی نمیکند که میلیاردر باشید یا فردی عادی، در هر 2حالت سرنوشتی مشابه خواهید داشت. استفاده از قورباغهها و قراردادن آنها در موقعیتهایی که عمدا طنزآمیز نبوده و تنها رفتارهای عادی حیوانات است، باعث شده که هم ابعاد واقعگرایانه انیمیشن حفظ شود و هم سکانسهایش سرگرمکنندگی لازم را داشته باشد. با وجود سادگی داستان، سازندگان بهخوبی توانستهاند حس تعلیق و غافلگیری را در بیننده ایجاد کنند. مهمانی در باغ را میتوانید روی آپارات تماشا کنید.
تئاتر کودک
به بچهها جواب بدهیم
محمد عاقبتی در بعدازظهرهای پاییزی امسال نمایشی را روی صحنه برده که برای کودکان ساخته شده و این روزها سخت مورد توجه خانوادههایی که فرزندان خردسال دارند قرار گرفته است. «از کجا آمدیم؟» نام نمایشی است که در آن برای جلب توجه کودکان، هم از بازیگر و هم از عروسکها استفاده شده است. سازندگان این نمایش میگویند در زمانهای که بچههای خردسال مدام با کنجکاوی مشغول پرسیدن سؤالهای مختلف هستند، آنها سعی کردهاند به بعضی سؤالات همیشگی بچهها در قالب شعر و نمایش عروسکی پاسخ دهند. محمدهادی عطایی و الکا، هدایت بازیگری و بازیدادن عروسکهای نمایش را برعهده دارند. این نمایش 55دقیقهای هر روز ساعت 18در تالار هنر فرهنگسرای نیاوران روی صحنه میرود. سازندگان توصیه کردهاند که کودکان بالای 4سال برای تماشای این نمایش به فرهنگسرای نیاوران بروند. بهای بلیت از کجا آمدیم؟ 20هزار تومان است و اجرای آن تا 20آذر ادامه دارد.
نمایش خانگی
فیلشاه به خانهها رسید
نسخه نمایش در شبکه خانگی انیمیشن سینمایی «فیلشاه» به مناسبت میلاد رسولاکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) توسط مؤسسه هنرهای تصویری سوره، به خانهها آمده است. فیلشاه، انیمیشن پرطرفداری که هادی محمدیان آن را کارگردانی کرده با قصهای کودکانه، ماجرایی تاریخی را روایت میکند که درنهایت به میلاد پیامبر(ص) ختم میشود. انیمیشن سینمایی فیلشاه در اکران نوروزی ۹۷ با شعار «فرزندانتان را آسودهخاطر به سینما بیاورید» روی پرده سینماها رفت و توانست با فروش بیش از 5/8 میلیارد تومانی، پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران شود؛ عنوانی که پیش از آن در اختیار «شاهزاده روم» بود. طرفداران تماشای فیلم در خانه این هفته میتوانند کمدی «به وقت خماری» ساخته محمدحسین لطیفی را هم انتخاب کنند. این کمدی پربازیگر داستان خواستگاری یک افسر پلیس و پدر روحانیاش از دختری را روایت میکند که خانوادهای شلوغ و پرحاشیه دارد. مهدی فخیمزاده، هنگامه قاضیانی، ابوالفضل پورعرب، پوریا پورسرخ، هومن برقنورد، هادی کاظمی، سیما تیرانداز، شهره لرستانی، مجید یاسر، علی سلیمانی، بهروز بقایی، شیرین یزدانبخش و رعنا آزادیور از جمله بازیگران این کمدی هستند.
سینما
آستیگمات روی پرده
با شروع دور جدید اکرانها، این روزها فیلم سینمایی «آستیگمات» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی روی پرده سینماها رفته است. آستیگمات با بازی محسن کیایی، مهتاب نصیرپور، باران کوثری، هادی حجازیفر، حسین پاکدل، سیامک صفری و بهنوش بختیاری روایتگر داستان روابط انسانی پیچیده آدمهای این زمانه است. در خلاصه فیلم آمده: مردی بعد از جدایی چندساله از خانواده برگشته و میخواهد خانهاش را از زن و پسر و عروس و نوهاش پس بگیرد. پسرش که در زیرزمین خانه زالو پرورش میدهد و میخواهد از این راه ثروتی بههم بزند، سعی میکند زن و مرد را آشتی دهد تا در خانه بمانند اما مادرش میخواهد با مردی دیگر ازدواج کند. در این بین نوه زن هم در مدرسه برای معلمش مشکلاتی بهوجود میآورد که کل زندگی اعضای خانواده را تحتتأثیر قرار میدهد. موسیقی این فیلم 85دقیقهای را سهراب پورناظری ساخته است. فراموش نکنید که شنبهها و سهشنبهها بلیت همه سینماها نیمبها فروخته میشود.