جواد عزیزی
سارقان عجیب، نقشههای عجیبی برای سرقت دارند. شاید باورتان نشود اما دزدانی هستند که برای انجام یک سرقت، ممکن است ماهها برنامهریزی کنند و در بسیاری از مواقع حاصل این برنامهریزی، سرقتی باورنکردنی خواهد بود. یکی از عجیبترین سرقتهایی که در طول سالها فعالیت در حوزه حوادث با آن روبهرو شدم، در استان گیلان رقم خورد. اواخر دهه 80 بود که مأموران پلیس آگاهی رشت در جریان سرقت 120سکه طلا از یکی از اهالی شهر قرار گرفتند. در ابتدا بهنظر میرسید که مالباخته قربانی سادهلوحی خود شده و بهراحتی فریب یک دزد حرفهای را خورده است اما با دستگیری سارق همه فرضیههای پلیس به هم خورد. ماجرا از این قرار بود که سارق گزارش ما، از ماهها قبل از سرقت، طعمه خود را که یکی از پولدارهای شهر بود شناسایی کرده بود. او که چند روزی این مرد را زیرنظر گرفته بود، در یک شب زمستانی، مخفیانه وارد باغ وی شد و زیر یک درخت کهنسال گودالی عمیق حفر کرد و داخل گودال جعبهای گذاشت؛ جعبهای که داخل آن پر بود از عتیقههای قلابی و البته یک تکه کاغذ. مرد سارق روی جعبه را پوشاند و گودال را پر کرد و منتظر ماند تا زمان اجرای مرحله دوم نقشهاش برسد. ماهها گذشت و در تابستان، زیر همان درخت کهنسال پر شده بود از علفها و سبزههای بلند. در همان روزها بود که مرد سارق، درحالیکه کاغذی قدیمی در دست داشت سراغ صاحب باغ رفت.« این کاغذ نقشه گنج است.»؛ مرد سارق این جمله را به صاحب باغ گفت و ادامه داد: «طبق این نقشه زیر یکی از درختهای کهنسالی که در باغ شماست، گنجی میلیاردی دفن است که اگر طلسمش را باطل کنیم، میتوانیم آن را بفروشیم و پول هنگفتی به جیب بزنیم».
حرفهای مرد سارق وسوسهکننده بود، تا جایی که صاحب باغ قبول کرد درصورت پیدا شدن گنج، آن را فروخته و پولش را با صاحب نقشه قسمت کنند. اینگونه بود که آنها بیل و نقشه بهدست سراغ درخت کهنسال باغ رفتند و شروع کردند به کندن زمین. دقایقی بعد بود که جعبهای قدیمی در دل زمین نمایان شد. یعنی آنها به گنج رسیده بودند؟ صاحب باغ که چشمانش از خوشحالی برق میزد جعبه را بیرون کشید و در آن را باز کرد. عتیقههای داخل جعبه نوید سودی هنگفت را میدادند اما علاوه بر عتیقهها کاغذی هم داخل جعبه بود؛ کاغذی قدیمی که با خطی عجیب، جملاتی روی آن نوشته شده بود. مرد سارق گفت: «این همان طلسم گنج است. اینجا نوشته که برای باطلکردن طلسم باید 120سکه طلا داخل جوراب زنانه بگذاریم و آن را توی ضریح امامزاده... بیندازیم و اگر این کار را نکنیم، زندگیمان نابود میشود». او ادامه داد: «اما حالا 120سکه را از کجا بیاوریم؟». صاحب باغ بلافاصله جواب داد که سکهها را تهیه میکند و پس از فروش گنج، پول آن را برمیدارد. او 120سکه طلا داخل جوراب زنانه گذاشت و همراه شریکش به سمت امامزاده حرکت کرد. مقابل در امامزاده، مرد سارق جوراب پر سکه را گرفت تا داخل ضریح بیندازد اما رفت و دیگر برنگشت. صاحب باغ پس از ساعتی انتظار بهدنبال شریکش رفت اما هر چه گشت او را پیدا نکرد. آنجا بود که به ماجرا مشکوک شد و به خانه برگشت و جعبه عتیقهها را نزد یک طلافروش برد و فهمید همه عتیقههای طلایی داخل جعبه قلابی است و هیچ ارزشی ندارد.
با اعترافات سارق سکهها راز این سرقت عجیب فاش شد و او بهرغم همه نبوغی که برای این سرقت بهخرج داده بود، به زندان افتاد.
دو شنبه 28 آبان 1397
کد مطلب :
37996
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qXqk
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved