نیما بصیری تهرانی
نایبرئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران
تصمیمگیریها در ایران خلقالساعه است و همهچیز در لحظه برای وزرا و مسئولان ما اتفاق میافتد. نه استراتژی صنعتی داریم نه میخواهیم بپذیریم که نمیتوانیم همهچیز را خودمان تولید کنیم. نه تنها استراتژی صنعتی نداریم بلکه حتی متوجه استراتژی صنعتی نیستیم.
4سال پیش کتابچهای با این محتوا، در زمان وزیر صنعت دولت یازدهم، آقای نعمتزاده نوشته و منتشر شد. میتوانیم بگوییم که حداقل این جسارت و شهامت وجود داشت که این نداشتن استراتژی، بهشکل رسمی اعلام شود. البته این کتاب هم مورد استفاده کسی قرار نگرفت.
هر وزیری که میآید به شکل سلیقهای عمل میکند؛ برای خود سهمخواهی میکند و بدون فکرکردن به روزها و سالهای آینده، سالهای صدارت خود را پشت سر میگذارد. بارها گفته شده که برای رسیدن به خودکفایی واقعی به مشاوران خارجی نیاز داریم.
اگر برای وزارت صنعت داشتن یک استراتژی غیرممکن است، اتاق بازرگانی بیش از 4سال است که آمادگی خود را اعلام کرده. بماند که از آن استقبالی نشده است...
پیش از هرچیزی باید بدانیم که استراتژی کلانِ یک کشور فراتر از نگاه یا رویکرد یک وزارتخانه است. باید تمام وزارتخانهها، سازمانها، نهادها و ارگانها درگیر یک استراتژی کلان شوند؛ مثلا سازمان غذا و دارو باید تصمیم بگیرد در حیطه پزشکی و تهیه دارو تا کجا قرار است خودکفا باشد و از کجا به بعد نیاز به واردات پیدا میکند و تولید ملی آن مقدور نیست. داشتن یک استراتژی مشخص در دنیا مسئلهای تعریف شده است. کشورهای پیشرفته بهخوبی میدانند که برای خودکفاشدن در کدام حوزه باید برنامهریزی کنند و کدام حوزه را باید رها کنند. چنددرصد کدام صنعت را به پای تولید داخلی بگذارند و چنددرصد دیگر را تا چه حد و به کدام کشور وابسته باشند. ما برای پذیرش این حقیقت مقاومت میکنیم. ما علاقه داریم به جهان نشان بدهیم خودمان میتوانیم همه کارها را بکنیم.
برای رسیدن به استراتژی صنعتی در گام بعدی باید اهداف خود را مشخص کنیم. در رسیدن به این استراتژی دنبال چه هستیم؟
به کجا میخواهیم برویم؟ اشتغالزایی گسترده برایمان اولویت دارد یا بنا داریم تبدیل به ابرقدرت شویم. پس از تعیین هدف، یک نقشه راه مدون طراحی کنیم و صنعتهایی مانند نساجی را که از دیرباز در کشور ما شناخته شده و اشتغالزا بودند، شناسایی کرده و سرمایهگذاریهای لازم در این حوزه را انجام دهیم. صنعت خودروسازی مثالی برای درک بلبشوی موجود است. امروزه 17هزار نفر در ایرانخودرو کار میکنند. تا به این صنعت و کیفیت خروجی آن اعتراضی میشود موضوع نگرانی برای بیکارشدن این حجم از نیروی کار مطرح میشود. نتیجه هم که روشن است؛ ما محکوم شدهایم که به این صنعت باج دهیم. اما آیا فکر میکنید که ما خودروسازیم؟
ما از تعریف خودروی داخلی و تولید ملی فرسنگها فاصله داریم. هر خودروی پراید 1100دلار ارزبری و هر پژوی پارس 2800دلار ارزبری دارد. خودروی ملی بهخودرویی میگویند که یا همه قطعات آن در داخل تولید شود یا همه شهروندان قادر به خرید آن باشند. کدامیک از محصولات خودروسازان ما این ویژگی را دارند؟
سه شنبه 10 مهر 1397
کد مطلب :
32569
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/OXAE
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved