مهمانی در خانههای 3 هزار ساله
روستای میمند از توابع بخش مرکزی شهر بابک کرمان است که در تیرماه ۹۴ به ثبت میراث جهانی یونسکو رسید
مریم ورشوئی| خبرنگار:
تصاویر مختلفی از میمند در شهر بابک کرمان دیده بودم. همیشه دلم میخواست این روستای صخرهای و دستکند را که گفته میشود نزدیک به 3 هزار سال قدمت دارد، ببینم. روستایی که به عنوان نوزدهمین اثر جهانی ایران در فهرست یونسکو به ثبت رسیده است و از آن به عنوان قدیمیترین روستای صخرهای جهان یاد میکنند. بار و بنهام را میبندم و با همسفرم راهی میمند میشوم.
ورود به تاریخ
وقتی وارد میمند میشویم احساس میکنم مانند فیلمهای تخیلی از یک زمان وارد زمان دیگری شدهام. آنقدر که خودم را در یک پیراهن چیت گلدار با یک چارقد سفید تصور میکنم. بعد دست همسفرم را میگیرم تا میان خانههای صخرهای سههزار ساله میمند گشتی بزنیم. گشت و گذار در این روستا و دیدن «کیچهها» یعنی خانههای صخرهای، حال خوشی دارد. در معماری این خانهها نشانی از آجر و سیمان نیست. خانههایی که برای ورود به آنها باید متواضع باشی و سرت را خم کنی تا وارد شوی.
کلیدون و دیدون
ابتدا باید «کلیدون» را که روی دیوار کنار در نصب است، باز کنی و وارد اتاقهای تودرتوی سنگی شوی که ارتفاع سقف آنها تا زمین چندان زیاد نیست. فضای کیچهها وادارم میکنند چشمهایم را ببندم و خیالپردازی کنم. حالا من زنی هستم در دل تاریخ که در گوشهای از خانه سنگیام نمد پهن و در گوشه دیگر زیر «دیدون» را روشن کردهام.
با صدای همسفرم دوباره به خود برمیگردم. میبینم سقف آشپزخانه بیشتر کیچهها سیاه است. علت را از یکی از اهالی میپرسم که میگوید: در گذشته میمندیها اجاق یا همون دیدون را با هیزم روشن میکردند تا پخت و پز کنند؛ بنابراین به مرور زمان رنگ سقف آشپزخانه کیچهها سیاه شده است. در هر یک از اتاقها، طاقچههایی برای جای رختخواب یا ظروف نیز کنده شده است.
کمی که بیشتر میگردیم میبینیم بیشتر کیچهها خالی هستند. اهالی بهویژه جوانترها از روستا رفتهاند و آنهایی هم که ماندهاند بیشتر سالمند هستند.
برخی در همین کیچهها صنایع دستی خود را مانند نمد و گلیم میفروشند و برخی دیگر نیز محصولات کشاورزی و فراوردههای آن، زیرا میمندیها بیشتر کشاورز و دامدارند.
ستونهای سنگی مسجد
در راه سری به مسجد میمند میزنیم. مسجدی با سقفی کوتاه که در آن نمدها و قالیهای دستبافت زیبایی پهن است. طاقچهای هم در کنج مسجد است که روی آن قرآنهای کوچکی چیده شده است. در این مسجد محراب و یک منبر سنگی با ستونهای دیدنی قرار دارد.
در خانه «سلما»
در حالی که به دقت میمند را ورانداز میکنم ناگهان بانوی مهربانی با لهجه شیرینش حواسم را به خود جلب میکند. به من میگوید: «ننه بیا تو، خونه من رو قابل بدون.»
اسمش «سلما» است. از دستان چروکیده و چهره آفتابسوختهاش میفهمم چقدر در جوانی زحمت کشیده است. به جای گردنبند کلیدی بر گردنش آویخته است. وارد خانهاش میشویم. کیچه او کوچک است و فقط یک اتاق و یک آشپزخانه دارد. در گوشهای از خانهاش صندوقچهای قدیمی قرار دارد که بساط پذیراییاش را از آن بیرون میآورد. سلما میگوید فرزندانش از کمبود امکانات و کمآبی به شهر بابک کوچ کردهاند و فقط آخر هفته برای دیدارش به میمند باز میگردند. آنقدر مهماننواز است که دوشابی را که خود تهیه کرده است، به اصرار به ما سوغات میدهد.
وقت خداحافظی از او پیرزن همسایهاش نیز به ما خوشامد میگوید. همسفرم میپرسد چرا همراه فرزندانت به شهر نرفتی؟ و او جواب میدهد «ننه خدا یکیه و جایی هم که توش زندگی میکنیم باید یکی باشه.»
قبل از خداحافظی با آنها و میمند دوباره نگاهی به کیچهها میاندازم و به تلاش انسانهایی فکر میکنم که دل سنگها را شکافتند تا این یادگاری قابل تحسین امروز به ما برسد.
ساخت اقامتگاههای سنتی برای اسکان گردشگران
میمند برعکس کندوان تبریز که یک هتل سنگی دارد، جای مناسبی برای اقامت مسافران ندارد.
به گفته مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان «غلامرضا فرخی» ساخت هتل در روستای دستکند میمند و حتی در مجاورت آن در دستور کار این اداره کل قرار ندارد و قرار است اقامتگاههای سنتی برای اسکان گردشگران بدون ایجاد هرگونه تغییر در ساختار و بافت تاریخی، در این روستا راهاندازی شود.
وی معتقد است اقامتگاهها باید متناسب با موقعیت جغرافیایی و اقلیمی منطقه و به شکل کاملاً سنتی در این روستا راهاندازی شود.
فرخی با تاکید بر اینکه میمند یک روستای ثبت جهانی است، افزود: هرگونه تغییرات و ایجاد زیرساخت در این روستا تابع ضوابط و مقررات مرتبط است.