• پنج شنبه 25 اردیبهشت 1404
  • الْخَمِيس 17 ذی القعده 1446
  • 2025 May 15
یکشنبه 8 مهر 1397
کد مطلب : 32290
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/kj4Y
+
-

گفت‌وگو با امتیازآورترین بازیکن تیم‌ملی کبدی درباره امکانات ورزشی پایتخت

جنوب و شمال شهر نداریم

جنوب و شمال شهر نداریم

مریم قاسمی| خبرنگار:

منطقه2


«غزال خلج» متولد شهریور 1369 سال‌هاست در محله سعادت‌آباد و محدوده منطقه2 زندگی می‌کند. از 5 سالگی به ورزش علاقه‌مند شده و همزمان در رشته‌های ورزشی تکواندو و فوتبال تمرین و مهارت کسب کرده است. 4 سال به‌طور حرفه‌ای تکواندو و بعد از آن زندگی‌ او را در مسیر دیگری قرار داده است. 15 ساله بود که به واسطه یکی از دوستان همسن‌و سالش با ورزش کبدی آشنا می‌شود و مدتی با هم به باشگاه ورزشی حجاب می‌روند. وقتی به عضویت تیم‌ملی کبدی درآمد، بیشتر وقتش را برای تمرینات آمادگی در یکی از باشگاه‌های ورزشی جنوب تهران، واقع در بزرگراه بعثت می‌گذراند که البته چندان دل خوشی از امکانات آنجا ندارد، با این حال هر روز شال و کلاه می‌کند تا سر تمرینات حاضر باشد. خودش درباره دلیل تحمل این سختی‌ها می‌گوید: «پس از 15 سال، در مسابقات آسیایی 2018 جاکارتا با اقتدار عنوان قهرمانی و مدال طلا را به دست آوردیم، بنابراین من و اعضای تیم کبدی باید برای حفظ و ارتقای این عنوان و نشان بیشتر از این تلاش کنیم.» بازیکن تأثیرگذار و امتیازآورترین بازیکن تیم‌ملی کبدی که بیش از 12 سال از عمرش را در این رشته گذرانده از کمبود امکانات ورزشی در شهر گلایه می‌کند و می‌گوید: «متأسفانه در دورترین نقطه این شهر بزرگ، تنها یک باشگاه کبدی وجود دارد که آن هم بدون امکانات مناسب و شایسته ورزشکاران تیم ملی کبدی است. 



همراه غزال، عضو تیم ملی کبدی که سابقه کاپیتانی در تیم‌ملی را نیز در کارنامه کاری‌اش دارد، در سعادت‌آباد و در خیابان علامه قدم می‌زدیم که نگاهم به اتوبوس‌های تندرو می‌افتد. از او می‌پرسم: «آیا در سفرهای درون‌شهری، برای رفتن به دانشگاه یا باشگاه از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنی یا خیر؟‌» قهرمان ملی کشورمان با کمی تأمل می‌گوید: «خیر. تا به حال اتفاق نیفتاده که از اتوبوس یا مترو و تاکسی استفاده کنم. ترجیح می‌دهم از خودرو شخصی استفاده کنم تا زودتر به محل کار و تمرینم برسم.» همین‌طور که با او گرم صحبت هستیم از بانوی جوانی که همراه فرزندش از کنارمان رد می‌شود، می‌پرسم: «آیا این خانم را می‌شناسید؟‌» او کمی به چهره خندان غزال نگاه می‌اندازد و می‌گوید: «نه متأسفانه! به جا نمی‌آورم.» هیچ یک از رهگذران این قهرمان را نمی‌شناسند. خلج می‌گوید: «تیم‌ملی کبدی دختران آنقدر ناشناخته است که انتظاری جز این نباید داشت. اصلاً خیلی‌ها رشته کبدی را نمی‌شناسند. حتی بعضی‌ها از مسابقات جاکارتا که دختران ایران توانستند پس از 15 سال عنوان قهرمانی را تصاحب کند، باخبر نشدند، چه برسد به اینکه اعضای تیم‌ملی را بشناسند.»

مدیون خانواده و دوستانم هستم

مدتی است خلج همراه یکی از دوستانش باشگاه ورزشی راه‌اندازی کرده تا بتواند حداقل درآمدی داشته باشد و بقیه ساعت‌هایش را در اردوهای تیم‌ملی و باشگاه ورزشی بعثت صرف تمرین و آمادگی بدنی و شرکت در مسابقات دوستانه کند. او هر روز از سعادت‌آباد تا بزرگراه بعثت می‌رود و وقتی از او می‌پرسم که آیا رانندگی‌ات مثل بازی‌ات خوب است؟ لبخندی می‌زند و می‌گوید: «همه می‌گویند که من خیلی با سرعت رانندگی می‌کنم و برای همین ترجیح می‌دهند که سوار ماشینم نشوند. خودتان قضاوت کنید با ترافیک و شلوغی که در خیابان‌های تهران وجود دارد، آیـــا می‌تـوان بـا سرعت رانندگی کرد؟ من برای طی این مسیر حدود 2 ساعت رانندگی می‌کنم در صورتی که اگر ترافیک نباشد و با سرعت مطمئن و قانونی هم حرکت کنم، نهایتاً 45 دقیقه‌ای باید به آنجا برسم. از چهره ورزشی محله سعادت‌آباد درباره افراد یا کسانی که در موفقیتش نقش داشته‌اند می‌پرسم که جواب می‌دهد: «انگیزه و هیجان این رشته ورزشی را دوستانم «وفا موسوی» و «مریم ابطحی» در من به وجود آوردند و حتی باعث شدند که راهی مسابقات آسیایی جاکارتا شوم. البته خواهرم ملیکا و خانواده‌ام هم نقش زیادی در موفقیت‌های من داشتند و این افتخار قهرمانی را اول از همه مدیون آنها هستم.»

همه خواسته‌های یک قهرمان

غزال خلج همه هم‌وغمش این است که روزی برسد که امکانات ورزشی بانوان و تعداد باشگاه‌های ورزشی اختصاصی این قشر در شهر با آقایان برابری ‌کند. او پیشنهادی هم می‌دهد: «در مجموعه ورزشی انقلاب زمین بی‌استفاده‌ای وجود دارد که قبلاً برای تمرین تکواندو از آن استفاده می‌شــد، اگـر بتوان این زمین را به خانه ورزش کبـدی تبدیل کرد، بسیاری از مشکلات علاقه‌مندان این رشته برطرف می‌شود و قادر خواهیم بود از عنوان قهرمانی‌مان دفاع کنیم. باید با امکاناتی تمرین کنیم که در ‌شأن ملی‌پوشان و قهرمانان آسیایی باشد.» وی به‌عنوان یکی از چهره‌های ورزشی از مسئولان می‌خواهد که به قهرمانان ورزشی اهمیت بیشتری دهند. او بیشتر توضیح می‌دهد: «اعضای تیم کبدی که در باشگاه بعثت ورزش می‌کنند با کمبودهایی مواجه‌اند که از جمله آن می‌توان به وضعیت نامناسب سرویس بهداشتی و تشک تاتامی اشاره کرد.» خلج می‌گوید: «خیلی از بچه‌های شمال و غرب تهران دلشان می‌خواهد در این رشته ثبت‌نام کنند، اما به دلیل دوری راه از خیر آن می‌گذرند. به باور من اگر ورزشکاران تیم ملی حمایت شوند و همچنین باشگاه مناسب با امکانات استاندارد برای رشته کبدی ایجاد شود، سال‌های سال می‌توانند در مسابقات آسیایی و حتی جهانی بدرخشند و پرچم مقدس ایران را بالا ببرند.» 

فاصله طبقاتی کاهش پیدا کرده

«در منطقه ما همسایه‌ها با یکدیگر ارتباط کمرنگی دارند و اینجا مثل مناطق جنوبی شهر نیست که همه اهل محل یکدیگر را بشناسند.» خلج با بیان این مطلب می‌گوید: «در یکی از برج‌های مسکونی پرجمعیت منطقه2 زندگی می‌کنم و بیشتر همسایه‌ها یکدیگر را نمی‌شناسند و با هم رفت‌وآمد ندارند. بعضی از ساکنان به‌طور اتفاقی مرا در آسانسور یا پاگرد ساختمان می‌بینند و سلام و احوالپرسی می‌کنند. البته بیشتر آنها هم نمی‌دانند که یکی از اعضای تیم‌ملی کبدی هستم که به تازگی قهرمان آسیا شده‌ایم. شاید به خاطر پوشش ورزشی‌ام هست که باعث می‌شود با من احوالپرسی کنند.» او اضافه می‌کند: «اکنون تمام زمان و وقتم در اردوهای ورزشی و تمرین می‌گذرد. به همین دلیل بیشتر اوقات در خانه نیستم و نمی‌توانم با همسایه‌ها ارتباط برقرار کنم. بنابراین دور از انتظار نیست که آنها هم مرا نشناسند.» وقتی از او درباره تفاوت محله سعادت‌آباد و منطقه16 می‌پرسم که برای تمرین به آنجا می‌رود، می‌گوید: «وضع جنوب شهر از بعضی جهات از سعادت‌آباد هم بهتر شده است. مثلاً همین باشگاه بعثت با وجود امکانات کم برای تیم‌ملی کبدی، برای ساکنان محله‌های اطراف آن نعمت بزرگی است. امکانات ورزشی آقایان در این قسمت از شهر هم نسبت به بانوان بیشتر است.»
 

این خبر را به اشتراک بگذارید