این پیرمرد هم میبازد
نگاهی به سهم شفر در ناکامی این روزهای استقلال
«این پیرمرد نمیبازد». برای مدتها، این امیدوارکنندهترین جمله ممکن برای هواداران باشگاه استقلال به شمار میرفت. آنها میدانستند که شفر، بهسادگی تسلیم نمیشود و برای شکستنخوردن، نقشههای موثر زیادی دارد. مرد آلمانی و تیمش، تقریبا شکستناپذیر به نظر میرسیدند اما شروع فصل جدید، بخشی از باورها را در مورد استقلال تغییر داد و حالا شکست سنگین خانگی در مقابل السد، ثابت کرد که آبیها در حال حاضر کاملا شکننده و آسیبپذیر هستند. وینفرد شفر هرگز در جایگاه «متهم ردیف اول» باخت به السد قرار نخواهد گرفت. مشکلات تابستانی باشگاه بر هیچکس پوشیده نیست و نابهسامانیهای استقلال، این تیم را به بنبست آسیایی کشانده است. مقصران اصلی این شکست را باید در میان مدیران سابق و برخی از مدیران فعلی باشگاه جستوجو کرد. نمایش فردی مهرههای تیم نیز در حد و اندازه همیشگی نبود اما تفاوتهای دو تیم آنقدر پررنگ بهنظر میرسیدند که بعید بود استقلال حتی در صورت نمایش فردی ایدهآلتر از بازیکنانش، شانسی برای رسیدن به یک نتیجه بهتر داشته باشد. در شعارهای هواداران ناراضی استقلال بعد از این شکست سنگین، همه تیرها بهطرف بازیکنان پرتاب شده و وینفرد شفر از انتقادهای تند و تیز مصون مانده است اما این مربی نیز به اندازه خودش، در این نتایج نگرانکننده سهیم است. او در همه ماههای گذشته باانگیزه، جاهطلبی، هوش و تصمیمهای درست شناخته شده اما مردی که این روزها با شالگردن آبی از کنار زمین به تماشای بازی استقلال مینشیند، هنوز با شفر فصل گذشته فاصله دارد.
تصور میشد بخش مهمی از مشکلات این فصل استقلال، با پیروزی پرگل در برابر تراکتورسازی به فراموشی سپرده شوند اما حقیقت، تنها یکهفته بعد در زمین پارسجنوبیجم روی دیگرش را به استقلالیها نشان داد. آنها نتیجه را به تیم مهدی تارتار واگذار کردند و ریسک شفر در این مسابقه ابدا جواب نداد. ترکیب عجیب سرمربی استقلال، نتیجهبخش بهنظر نمیرسید. نه دانشگر توانست با بازی در خط هافبک کنار بیاید و نه آرمین سهرابیان، بهترین گزینه ممکن برای بازی در سمت چپ خط دفاعی بود. شفر به اشتباهش پیبرد و اوضاع را عوض کرد اما دیگر شانسی برای جلوگیری از اولین شکست فصل تیمش نداشت. در مسابقه با السد نیز ردپایی از تصمیمهای ناموفق آقای سرمربی به چشم میآمد. بازی برای تیم میزبان، از لحظه بیرونکشیدن نویمایر و ورود دانشگر به ترکیب کاملا عوض شد. نویمایر با درد به بازی ادامه میداد و نمیتوانست در زمین بماند اما برای جایگزینی او، رضا آذری جوان که امتحانش را در لیگ پس داده بود نیز گزینه مطلوبتری بهنظر میرسید. درصورت ورود آذری، شفر دیگر ناچار نمیشد به ترکیب دفاعی تیمش دست بزند. با ورود دانشگر اما روزبه چشمی از مرکز دفاع جدا شد و به خط هافبک رفت. تغییری که ناگهان استحکام را از خط دفاعی تیم شفر گرفت. دانشگر روی صحنه به ثمررسیدن گل سوم، اضطراب و ناآمادگیاش را نشان داد. اصرار به استفاده از آرمین سهرابیان در سمت چپ خط دفاعی به جای زکیپور که در بیشتر هفتههای فصل گذشته عملکرد نسبتا خوبی داشت، در کنار اصرار مداوم برای بازیدادن به الحاجیگرو و پشتکردن به روحالله باقری که شروع بسیار خوبی در استقلال داشته است، بخشی از نقشههای ناموفق این روزهای وینفرد شفر
بهشمار میروند.
نمودار استقلال از زمان اضافهشدن وینفرد شفر به این باشگاه تا همین چند هفته قبل، همواره صعودی بوده اما روند پیشرفت این تیم حالا متوقف شده و سرمربی آلمانی کار دشواری برای بازگرداندن استقلال به مسیر موفقیت دارد. چند نتیجه ناامیدکننده، برای شروع پرسشها از او کافی بهنظر میرسند. تماشاگران استقلال دوست دارند بدانند که آیا جدایی ساناک، به تیم لطمه وارد نکرده است؟ آیا وینفرد شفر که در تابستان برای یک شبکه خارجی تحلیل جامجهانی انجام میداد، اردوی پیشفصل باشگاه را کمی دیر آغاز نکرد؟ آیا اصرار او برای حفظ تیام و جپاروف، در نهایت موجب ازدست رفتن زمان نشد؟ آیا دانشگر گزینه ایدهآلی برای جانشینی مجید حسینی است؟ آیا استقلال در خط دفاعی به خریدهای بزرگتری نیاز نداشت تا در اولین محک جدی فصل، به این اندازه آسیبپذیر نباشد؟ استقلالیها ترجیح میدهند پاسخ این پرسشها را، با نتایج تیم موردعلاقه در هفتههای بعدی بگیرند. راه رویاپردازی برای این فصل لیگ قهرمانان آسیا، حالا دیگر مسدود بهنظر میرسد اما شفر هنوز میتواند تیمش را ققنوسوار از خاکستر آسیایی، به زندگی دوباره در لیگ برگرداند. او از حالا زمان خواهد داشت تا دوباره از استقلال، تیمی شبیه نیمفصل دوم لیگ هفدهم بسازد. تیمی جذاب با یک هارمونی بینقص که به جز برندهشدن، فکر هر نتیجه دیگری را از ذهنش بیرون کرده بود.