دکتر حسین آخانی/ استاد دانشگاه تهران:
رئیس محترم جمهوری در همایش حقوق شهروندی در تاریخ 28آذرماه سخنان بسیار مهمی ایراد کردند. ایشان به صراحت خواستار پایان دادن به تسلط بازنشستهها در مدیریتها، شوراها و پروژهها شدند.
بسیار لذت بردم که ایشان از اوضاع کشور آگاهند و بهرغم انتقادی که به عملکرد بعضی از وزرا و معاونان ایشان بهخصوص در زمینه محیطزیست دارم از رأی خود به آقای روحانی پشیمان نیستم. سالهاست که بازنشستههای ادارات رفتهاند شرکتهای خصوصی باز کرده یا خود مشاور شرکتهای خصوصی (یا خصولتی به تعبیر آقای روحانی) شدهاند. این افراد دارند همان کارهایی را انجام میدهند که زمانی در محل خدمت خود یا وظیفه انجامش را داشتند یا ناظر بر انجامش بودند؛ یعنی افراد یک حقوق بازنشستگی میگیرند (که شاید کم باشد) و یک یا چند حقوق بعد از بازنشستگی که گاهی ممکن است ارقام بالایی هم باشد عایدشان میشود.
بسیار معمول است که روسای ادارات از افراد بازنشسته بهعنوان مشاور استفاده میکنند و اجرای پروژهها را بهدست شرکتهای همان افراد یا دوستان آنها میدهند. این روالی است که سالهاست بر دستگاههای مختلف ازجمله سازمان حفاظت محیطزیست، شهرداری و سازمان جنگلها و مراتع حاکم بوده و این دستگاهها کموبیش مانند بسیاری از دستگاههای دولتی و عمومی از این بیماری رنج میبرند. روانش شاد، یادم میآید مرحوم مهندس گنجیزاده در زمان خدمتش در سالهای 67-66 برای من از کارشناسانی میگفت که هم ناظر و نماینده کارفرما در پروژهها بودند و هم همکار و مشاور پیمانکار. او بهعنوان رئیس میگفت زورش به این کارشناسان نمیرسد.
طبیعی است که بعد از 30سال این فساد در همه دستگاههای دولتی ریشه دوانده است و کشور را با بزرگترین چالشهای اقتصادی و امنیتی مواجه کرده است. به عقیده من اوضاع بحرانی محیطزیست و آب نتیجه تسلط همان نگاه انحصارگرایانه و رانتی است.
در تاریخ 12آذر من به دعوت کمیسیون محیطزیست شورای شهر برای شرکت در جلسه پارک طبیعت پردیسان دعوت شدم. جزئیات تخصصی آنچه در آن جلسه گذشت را به نوشته دیگری میگذارم. ریاست محترم جلسه سرکار خانم اعظم نوری و آقای آرش میلانی بر شفافسازی و استفاده از توان تخصصی دانشگاهها در پردیسان تأکید کردند و گفتند که شورا اجازه نمیدهد که طبیعت پردیسان تخریب شود.
در راستای سخنان ریاست محترم جمهوری درخصوص حقوق شهروندی میخواهم به ترکیب کمیتههای تخصصی پردیسان اشاره کنم. برای تصمیمگیری در مورد پارک طبیعت پردیسان، 2کمیته مشورتی تخصصی در شهرداری و سازمان حفاظت محیطزیست تشکیل شده است. اعضای این کمیتهها را من خوب میشناسم. بعضی از آنها از دوستان من هستند و بنده حتی در دو مورد افتخار شاگردی و همکاری را داشتهام اما همه این عزیزان بازنشسته هستند.
* وقتی نظرات در جلسه طرح شد جالب بود که نظرات اعضای کمیسیون محیطزیست شورای شهر و ریاست محترم ستاد محیطزیست و توسعه پایدار شهرداری کم و بیش با دیدگاه اکولوژیکی و بنده همسو بود. اما برخی مدیران و کارشناسان شهرداری هنوز دقیقا نمیدانند باید چهکار کنند. آنها بین دو طیف قرار میگیرند.
بعضی از آنها و بهخصوص جوانترهایشان دیدگاه محیطزیستی دارند ولی بخشی از افراد که دارای نگاه سازهای و مهندسی هستند ممکن است سودای تغییرات رادیکال در پردیسان را در سر بپرورانند. معمولا بیشتر بازنشستهها افراد محافظهکاری هستند و چندان علاقهای به درگیری و نگاه چالشی ندارند. آنها خوب میدانند که اگر اعتراض کنند دیگر به این جلسات دعوت نمیشوند و شرایط برای حاکمیت یک تفکر فراهم میشود. این روند برخلاف مبانی حقوق شهروندی دولت دوازدهم و سیاست شورای شهر مبنی بر شفافیت و استفاده از توان تخصصی متخصصان و دانشگاهیان است.
دانش و دیدگاه بازنشستگان – یعنی زمانی که درس خواندهاند – به 50سال پیش برمیگردد. چنین افرادی نمیتوانند با دیدگاه قرن 21به شهر نگاه کنند و طبیعی است برای پارکی که باید حداقل در 50سال آینده خدمات محیطزیستی به شهروندان ارائه دهد، یک قرن فاصله خواهیم داشت؛ البته این بدین معنی نیست که هر بازنشستهای الزاما چنین است ولی نگاه کهنه و کشت و کارانه سازمان جنگلها و مراتع به هیچ عنوان با نگاه طبیعتگرایانه و اکولوژیک امروز همخوانی ندارد.
کسانی که تأکید دارند پردیسان یک بوستان شهری است از همین حالا مشخص است چه برنامهای در ذهن دارند. سازمان پارکها و فضای سبز پیش از مدیریت جدید شهری، اشتباهات بزرگی در نگاه پیمانکارانه خود به فضای سبز شهر داشته است و به همین دلیل نباید سرنوشت پردیسان را بهدست همان نگاههای کهنه نیمقرن پیش بسپارد.
من نهتنها بهعنوان یک محقق دانشگاهی و فردی که از همه این آقایان با پارک پردیسان آشنایی بیشتری دارم و مقالات بینالمللی در مورد آن منتشر کرده، بلکه بهعنوان شهروندی که به لیست امید رأی دادهام ، میگویم که نگران این روند هستم و امیدوارم شورای شهر تهران و شهردار محترم هر چه زودتر برای اصلاح آن تدبیر کنند. برنامههای پردیسان نباید محلی برای رسوب تفکرات بازنشستهها یا کسانی باشد که در وضعیت خراب اقتصادی و محیطزیستی کشور سبب ریخت و پاش و تخریب تنها لکه باقیمانده طبیعت تهرانی شوند.
سازمان حفاظت محیطزیست هم باید وظیفه خود را در حفاظت از پردیسان بهدرستی انجام دهد و اجازه ندهد میراث طبیعی باقیمانده شهر قربانی تفکرات غیرمحیطزیستی و کاسبکارانه شود