قیام طبیعت علیه بتن
فاطمه عباسی |روزنامهنگار
عصر ستایش آسمانخراشهای شیشهای و اتوبانهای چندطبقه به پایان رسیده است. امروز، متر و معیار توسعهیافتگی در جهان تغییر کرده و دیگر «بتن» نشانه تمدن نیست، بلکه «درخت» نماد پیشرفت است. از شمال یخزده اروپا تا سواحل گرم
اقیانوس آرام، جنبشی آرام اما انقلابی در حال شکلگیری است. ۱۰شهر جهان، پرچمدار این تغییر شدهاند و نشان دادهاند که «شهرنشینی» و «طبیعت» دشمنان خونی نیستند، بلکه میتوانند دوقلوهای افسانهای آینده باشند.
سردمدار این انقلاب سبز، اسلو، پایتخت نروژ است. شهری که لقب «سبزترین پایتخت جهان» را یدک میکشد، عملا یک پارک بزرگ است که در آن چند خانه هم ساخته شده! تصور کنید ۷۴درصد مساحت یک پایتخت را جنگل و فضای سبز پوشانده باشد. اینجا خودروهای برقی پادشاه خیابان هستند و هدفگذاری شهر برای کاهش ۹۵درصدی کربن تا سال ۲۰۳۰، بیشتر شبیه یک معجزه است تا برنامه شهری. کمی آنطرفتر، کپنهاگ دانمارک ایستاده که «هوشمندی اقلیمی» را به سبک زندگی تبدیل کرده است؛ جایی که دوچرخهها بر ماشینها فرمانروایی میکنند و بامهای سبز و دیوارهای زنده، جزوی از معماری روزمرهاند. همسایه فنلاندی آنها، هلسینکی نیز با اختصاص ۶۲درصد از خاکش به طبیعت، ثابت کرده که میتوان پایتخت بود، اما استرس نداشت؛ شهری که جنگلهایش تنها چند قدم با مرکز شهر فاصله دارند.
اما این موج فقط مختص اسکاندیناوی نیست. در قلب اروپای شلوغ، پاریس در حال یک جراحی بزرگ است؛ شهری که به بلوارهای سنگفرشش مینازید، حالا میخواهد ۱۷۰هزار درخت جدید بکارد و دور برج ایفل را جنگلکاری کند. هامبورگ آلمان نیز در حال بافتن یک شبکه سبز به هم پیوسته است تا ۴۰درصد شهر را به پارک تبدیل کند. در جنوب اروپا، بارسلون با پروژه جسورانه «سوپربلاکها»، خیابانها را از ماشینها پس گرفته و به عابران و درختان بخشیده و لیوبلیانا در اسلونی، مرز بین روستا و شهر را چنان محو کرده که نمیدانید در یک کلانشهر هستید یا یک باغشهر بزرگ.در آن سوی اقیانوس اطلس، ونکوور کانادا با تکیه بر انرژیهای پاک، الگوی قاره آمریکاست؛ شهری که ۹۰ درصد برقش از منابع تجدیدپذیر میآید و اقتصادش با اکولوژی گره خورده است و در نیمکرهجنوبی، استرالیاییها با ملبورن و سیدنی به جنگ گرمایش زمین رفتهاند. آنها با سبز کردن کوچهها، دیوارهای زنده و باغهای عمودی، درواقع سیستم خنککننده طبیعی برای شهرهایشان ساختهاند. راز موفقیت این ۱۰ شهر یک فرمول ساده، اما حیاتی است: تبدیل زیرساختهای خاکستری به ششهای سبز. آنها بامها را به باغچه، دیوارها را به تصفیهخانه هوا و خیابانها را به مسیر پیاده تبدیل کردهاند. پیام این شهرها به جهان روشن است: در دنیای آینده، سبز بودن یک انتخاب لوکس نیست؛ تنها راه زنده ماندن است.