
پیروزی خندهدارها بر گریهدارها
آیا فروش درامهای اجتماعی موجی زودگذر است یا تداوم خواهدداشت؟

گروه 24
درست است که این روزها درامهای اجتماعی «پیرپسر» و «زنوبچه» گیشه پررونقی دارند و امیدها به استقبال تماشاگران از فیلمهای غیرکمدی را زنده کردهاند، اما نباید در میزان محبوبیت و اثرگذاری آنها اغراق کرد و قدرت کمدیها را دستکم گرفت.
با اینکه «پیرپسر» بیش از 142میلیارد تومان فروخته و بیش از یکمیلیونو586هزار نفر به تماشایش رفتهاند یا «زنوبچه» بیش از 62میلیارد تومان در گیشه فروش کرده و در یکماه حدود 708هزار تماشاگر داشته، اما واقعیت این است که کمدیها در معادلات سینمای ایران نقش انکارناپذیری دارند و تهیهکنندگان، سرمایهگذاران و پخشکنندگان سینما بهتر از هر کسی از این واقعیت آگاه هستند. شاید بیننده عام که از مناسبات سینمای ایران خبر ندارد، وقتی میشنود که پژمان جمشیدی، بهرام افشاری و رضا عطاران هنوز پشت سر هم برای بازی در کمدیها قرارداد میبندند، با توجه به فروش 2فیلم «پیرپسر» و «زنوبچه» این سؤال برایش پیش بیاید که آیا حالا که دوره کمدیها سر آمده و دور دور درامهای اجتماعی است، کمدیهای در دست ساخت با سر زمین نمیخورند؟دستاندرکاران تولید این فیلمها بهتر از هر کسی میدانند که فروش درامهای اجتماعی موجی زودگذر است و هر درامی «پیرپسر» نمیشود و هر کارگردانی سعید روستایی نیست که تماشاگران به دیدن آثارش علاقهمند باشند.
«مرد عینکی» از «زنوبچه» جلو افتاد
درام اجتماعی «زنوبچه» و کمدی «مرد عینکی» همزمان با هم در اول مرداد اکران شدند و افتتاحیه تقریبا نزدیکی داشتند. مرد عینکی 12میلیارد و600میلیون تومان در فروش 3روز نخستش در گیشه به دست آورد و «زنوبچه» درکمال شگفتی، با 11میلیاردو400میلیون تومان بهعنوان فیلمی اجتماعی افتتاحیهای نزدیک به «مرد عینکی» داشت. در روزهای بعد هم این رقابت ادامه داشت و «زنوبچه» شانهبهشانه «مرد عینکی» جلو رفت تا اینکه از ابتدای هفته سوم اکران فاصلهاش از رقیب کمدیاش بیشتر شد. در ابتدای هفته سوم اکران این 2فیلم، «مرد عینکی» 57میلیارد تومان و «زنوبچه» 45میلیارد تومان فروخته بودند. «مرد عینکی» نهتنها از «زنوبچه» که از «پیرپسر» هم بیشترفروخت و خودش را از «زنوبچه» جدا کرد و اینروزها در رده چهارم جدول فروش قرار گرفته است با حدود 86میلیارد تومان فروش؛ درحالیکه «زنوبچه» 62میلیارد تومان
فروخته است
.سود بیشتر کمدیهای ضررده
شاید سینما از پژمان جمشیدی، بهرام افشاری، رضا عطاران، امین حیایی و کمدیهای شبیه به همشان اشباع شده باشد، اما هنوز هم کمدیهای شکستخورده آنها در گیشه از بسیاری درامهای اجتماعی موفق فروش بیشتری دارند.
برای نمونه«کوکتلمولوتف» امین حیایی و پژمان جمشیدی 62میلیارد تومان در گیشه فروخت که پایینتر از انتظار بود، اما همین فیلم از درام اجتماعی «رها» که با 37میلیارد تومان فروش خوبی در گیشه داشت، بهتر فروخت. یا همین حالا، کمدی «جزایر قناری» پژمان جمشیدی که فروش خوبی در گیشه نداشته، از غیرکمدیهای پرریختوپاشی مثل «صیاد»، «اسفند» و «اتاقک گلی» بهتر فروخته؛ یعنی با خرجی احتمالا یکسوم یا نصف آن فیلمها فروشی بیش از دوبرابر آنها داشته. سود همینجوری بهدست میآید.
صاحبان سرمایه معمولا اشتباه نمیکنند؛آنها میدانند پولشان را کجا سرمایهگذاری کنند که سود بیشتری نصیبشان شود. خبرهایی که از انعقاد قرارداد بازیگران کمدی با پروژههای جدید منتشر میشود، نشان میدهد که در تحلیل سرمایهگذاران هنوز زمان افول ژانر کمدی نرسیده و البته شاید هیچوقت نرسد.