• سه شنبه 28 مرداد 1404
  • الثُّلاثَاء 24 صفر 1447
  • 2025 Aug 19
سه شنبه 28 مرداد 1404
کد مطلب : 261618
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/E99qY
+
-

آخرین نگهبان آسیاب

بازمانده آسبان‌های شرق کشور آرزوی ثبت جهانی آسبادها را دارد

گزارش
آخرین نگهبان آسیاب

راحله عبدالحسینی| روزنامه‌نگار

   اگر سازگاری با اقلیم قرار بود یک تصویر باشد، آن هم در نوار شرقی، شکل آسباد می‌شد. آسیاب‌های بادی که از خواف در خراسان رضوی تا زابل در سیستان و بلوچستان در برابر بادهای 120روزه قدعلم کرده‌اند. از 3هزار سال پیش، سنگ‌های سنگین‌2تنی آسبادها با نیروی همین باد می‌چرخید و گندم را آرد می‌کرد. در رهگذر پرشتاب تکنولوژی و صنعت، آسبادها هم یکی پس از دیگری خاموش شدند، اما هنوز ولی محمد گندمی، آسبان 71ساله نشتیفان خواف، چراغ آسبانی را روشن نگه ‌داشته‌است.‌


7نسل آسبانی
از پدرش یاد گرفته است؛ پدرش هم از پدرش. برای همین هم نام خانوادگی‌شان گندمی است. تا 7نسل آسبان بوده‌اند.
 ولی محمد گندمی می‌گوید: «پدرم مسئول کندن سنگ آسخانه از کوه سینا بود. سنگ صاف چند تنی را با دیلم و کلنگ از کوه جدا می‌کرد و با کمک اهالی به نشتیفان می‌آورد.»  تنها میراث‌دار آسبادهای ایران با لهجه غلیظ خراسانی ادامه می‌دهد:
«از 32 آسباد روستا فقط یکی سرپاست که گاهی با آن برای خودمان و آشناها گندم آرد می‌کنیم. از سال 1365آسبادها دیگر کاملا تعطیل شدند. آسیاب‌های برقی جای آن را گرفت، اما آسباد برای من زندگی است.»

استاد مرمت به شیوه سنتی
نشتیفان یا نشتیفو، شهری کوچک در جنوب خراسان رضوی به همین آسبادها معروف است که حالا جنبه گردشگری دارند و مقصد تورهای خواف‌گردی شده‌اند. 
ولی محمد گندمی هم نه فقط در نشتیفان تنها آسبان باقیمانده است، بلکه در خطه شرق کشور تنها آسبانی است که هنوز دستار سفید بر سر می‌بندد و با لباس محلی سفیدش از پله‌های آسباد بالا می‌رود و بادهای 120روزه را برای آرد کردن گندم به خدمت می‌گیرد. همین آسبادهایی که مقصد تور گردشگری شده‌اند به دستان پینه‌بسته ولی محمد گندمی مرمت می‌شوند. او می‌گوید: «فوت و فن کار و شیوه سنتی مرمت را به 2نفر یاد داده‌ام. از من فیلم گرفتند که بعدها بدانند باید چه کنند.» 

آخرین آسبان هستم
در کتاب تاریخ مهندسی ایران، قدمت آسیاب‌های بادی در ایران ۳هزار سال ذکر شده است. آسبادها با بادهای 120روزه جان می‌گرفتند و از اردیبهشت تا اواخر شهریور فعال بودند؛ بعد هم برای اینکه بیهوده نچرخند و مستهلک نشوند، دریچه آسباد را می‌بستند. ولی محمد گندمی برای آسباد شعرها سروده و برایمان می‌خواند: «مرحبا با هم بچرخید و بنالید‌ ای آسباد/ از زمان و از کسان بسیار گویید ‌ای آسباد/ افتخاری بهر ما و اجدادمان‌ ای آسباد»  گندمی آرزوی خودش را اینطور می‌گوید: «ای کاش آسباد هیچ وقت خاموش نشود و بعد از من هم بچرخد.»‌

مکث
بازتاب جهانی شیوه زیست سنتی آخرین آسبان

مستند «میراث باد» از زندگی ولی محمد گندمی به نویسندگی و کارگردانی نسیم سهیلی توانسته جوایز بین‌المللی زیادی ازجمله جشنواره فیلم کوهستان در آمریکا، جشنواره قوم‌شناسی صربستان و همچنین جایزه بهترین مستند بخش بین‌الملل چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران را کسب کند.

پدرم مسئول کندن سنگ آسخانه از کوه سینا بود. سنگ صاف چند تنی را با دیلم و کلنگ از کوه جدا می‌کرد و با کمک اهالی به نشتیفان می‌آورد

از 32 آسباد روستا فقط یکی سرپاست که گاهی با آن برای خودمان و آشناها گندم آرد می‌کنیم. از سال 1365آسبادها دیگر کاملا تعطیل شدند. آسیاب‌های برقی جای آن را گرفت، اما آسباد برای من زندگی است

فوت و فن کار و شیوه سنتی مرمت را به 2نفر یاد داده‌ام. از من فیلم گرفتند که بعدها بدانند باید چه کنند

 

این خبر را به اشتراک بگذارید