• چهار شنبه 27 فروردین 1404
  • الأرْبِعَاء 17 شوال 1446
  • 2025 Apr 16
سه شنبه 26 فروردین 1404
کد مطلب : 252850
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/oYNBB
+
-

تهران آسیاب دارد

در جست‌وجوی نشانه‌های خرد‌شده آسیاب‌های قدیمی تهران

زندگی
تهران آسیاب دارد

سحر جعفریان‌عصر-  ‌روزنامه نگار

از آن همه طاق ضربی و صحن و دالان و پله‌های مارپیچ و تنوره‌های چال آس یا آسیای آبی، بادی و سُتور (چهارپا) که روزگاری دور، میانشان خرمن خرمن، گندم و غلات، خرد و گرد می‌شد تا کیسه‌کیسه نَرمه و آرد حاصل شود بقایایی جز چند برجک خشتی و سنگ‌ زیرین و رویین، چیزی باقی ‌نمانده‌ است؛ بقایایی از آسیاب‌های گوشه و کنار شهر که در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن یا به‌عنوان اثر ملی، شماره شده‌اند و یا در بدترین حالت، متروک و واگذاشته‌اند. گوش به خشت و گل‌شان اگر بخوابانیم، قصه و داستان‌های بسیار خواهند خواند: «نان نباشد انگار قشون، سلاح ندارد... همین‌جا پای تپه‌های عباس‌آباد، آسیابی بنا کنید»، «آسیاب به نوبت...اول گندم‌های حاج فتح‌الله، دوم میرزاحسن‌خان، سوم...»، «مزد آسیابان در گروی قیمت گندم است»، «سنگ آسیاب را خوب تیشه کن تا گندم، زیر آن لِه نشود...حواست باشد، سنگ کهنه باشد گندم زیر آن می‌سوزد»، «دور بعدی آسیاب، آرد خیرات میرزاباشی ا‌ست» و «موی سر و ریشم را در آسیاب سفید نکردم که به‌خاطر قحطی گندم، آب را از آسیاب بیندازم».

تهران و همه آسیاب‌های شمال و جنوبش
اغلب آسیاب های تهران از سر آب‌های روان و جوشان چاه و قنات و نیز پهنه طلایی مزارع گندم، آبی و آسیاب بوده‌اند که تاریخ قدیمی‌ترین آنها به‌ویژه در محدوده باستانی ری به حدود دوران ساسانی بازمی‌گردد. برخی‌شان هم صفویه و زندیه و قاجار. از جست‌وجو در منابع معتبر جغرافیای تاریخی پایتخت چنین برمی‌آید:«تعداد آسیاب‌های شمیران بیش از 40سازه از حصارک در شمالی‌ترین نقطه تا مجیدیه در جنوبی‌ترین حدود آن بوده و در ری نیز بیشتر از 50آسیاب از دولت‌آباد در بالادست تا منصورآباد در پایین‌دست آن، هر چه از غلات بود را آرد می‌کردند.» زمان گذشت و گذشت تا بدانجا که تهران،
کش‌و‌قوس آمد و بسیاری از آن آسیاب‌های خاطره‌انگیز زیر سازه‌های نو و مدرن، دفن شدند. به جز 6آسیاب که خوش‌اقبال بودند و نامشان (والی، یوسف‌آباد، کهک، رباط‌کریم، محمدیه‌وری) در لیست آثار ملی ثبت شد.

مهرنوش‌خانم؛ واقف آسیاب نان‌ گِرده
آسیاب کهُک، یک راه به ده طرشت داشت و یک راه به باغ انار. بزرگ و شلوغ؛ آنقدر که صدها خرمن گندم میانش جای می‌گرفت و اگر خوب چشم می‌چرخاندی حتما جای خالی برای خرمن‌های بیشتر در آن می‌یافتی. به آسیاب نان«گِرده»، آسیاب وقفی و تغار رستم هم شهرت داشت. شهرت نان گرده از سر آردهای اعلایی بود که از میان سنگ‌هایش حاصل می‌شد، آوازه وقفی نیز به موقوف بودن آن اشاره دارد که مالک آخر یعنی مهرنوش‌خانم (خواهر لطفعلی‌خان فراش‌باشی) خط و سند نوشت تا همه عرصه و اعیان سازه از حیاط و طویله و تا آردانداز و حجره فروش غلات وقف نیازمندان سادات و غیرسادات شود و بالاخره عنوان تغار رستم که گویا از مخروط تنوره عمیق آن برمی‌آید. بلوار مرزداران، خیابان لادن نشانی فعلی بقایای این آسیاب است.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید