
عبرتهای مذاکره روسیه و آمریکا
تحلیل مقایسهای راهبردهای کرملین و آموزههای آن برای مذاکرات تهران-واشنگتن

مهدی خورسند-کارشناس مسائل بینالملل
درسهایی که میتوان از مذاکرات روسیه و غرب بر سر اوکراین برای ایران در مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا آموخت، بسیار مهم و چندلایهاند. این درسها از منظر استراتژی، روانشناسی مذاکرات، قدرتنمایی و محاسبه هزینه -فایده قابل بررسی هستند. روسها که از ابتدا میدانستند در رویکرد نظامی با اوکراین، با کییف طرف نیستند و یک جبهه متشکل از کشورهای غربی اعم از آمریکا و بخش بزرگی از اروپا در مقابلشان حضور دارند، خود را برای یک هماوردی بزرگ آماده کردند؛ این آمادگی روسها اروپا را آچمز کرده و آمریکا را کلافه. در ادامه به نشانهها و ابزارهای اقتدار روسیه در مذاکره با اوکراین اشاره خواهیم داشت.
1. قدرت میدانی بهعنوان اهرم مذاکره
روسیه در بسیاری از دورههای جنگ، کنترل مناطقی از شرق و جنوب اوکراین را حفظ و این حضور میدانی را به برگ مذاکره تبدیل کرده است.
هرگونه عقبنشینی تاکتیکی نیز با هدف بازتنظیم خطوط تماس و حفظ وضعیت «یخزده» بوده است، نه شکست قطعی.
2. سیاست «فرسایش متقابل»
کرملین با تداوم جنگ، هزینههای اقتصادی و سیاسی را برای غرب افزایش دادهاست؛ از جمله کاهش ذخایر تسلیحاتی غرب، تورم و بحران انرژی اروپا
این وضعیت باعث شده روسیه از موقعیت برتر روانی در برخی مذاکرات برخوردار باشد.
3. ديپلماسی موازی و چندکاناله
روسيه علاوه بر جبهه نظامي، جبهه ديپلماتيک فعالي با چين، هند، آفريقا و آمريکاي لاتين باز کرده تا انزواي غربي را جبران و فشار تحريمها را مهار کند.
4. کنترل نسبی فضای داخلی
کنترل شديد رسانهها و سرکوب مخالفان داخلي باعث شده کرملين از فشار افکار عمومي رهايي يابد؛ برخلاف کشورهاي غربي که تحت فشار جامعه هستند.
نشانهها و دلایلی برای کلافگی آمریکا از تدابیر روسیه موجود است که در ادامه به آنها اشاره میشود:
1. طولانی شدن جنگ، فراتر از محاسبات اولیه
آمریکا در ابتدا تصور داشت حمایت نظامی– اطلاعاتی از اوکراین منجر به شکست سریع روسیه یا عقبنشینی راهبردی میشود، اما جنگ به مرحله فرسایشی رفت و هزینهبر شد.
2. اختلافات داخلی و خستگی افکار عمومی
در داخل آمریکا، بخشی از جمهوریخواهان به شدت با ادامه کمکها به اوکراین مخالفند و ترامپ با چالش حفظ اجماع حزبی و افکار عمومی مواجه شده است.
3. تضاد منافع با برخی متحدان اروپایی
برخی کشورهای اروپایی خواهان راهحل سیاسی سریعترند و از فشارهای انرژی و مهاجرت خسته شدهاند. این اختلافنظرها آمریکا را در مدیریت ائتلاف تضعیف کرده است.
4. بینتیجه بودن تحریمها
تحریمهای سنگین نتوانستند اقتصاد روسیه را فلج کنند. روسیه با چرخش به سمت شرق و کنترل صادرات انرژی توانست بخشی از تحریمها را دور بزند.
5. نگرانی از چرخش اوکراین به مذاکرات مستقیم
واشنگتن نگران است که کییف درصورت عدم حمایت غرب، بهصورت مستقل وارد مذاکره با روسیه شود و خط قرمزهای آمریکا را نادیده بگیرد.
با وجود همه مسائلی که گفته شد، باید بپذیریم شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تهران و مسکو در مقوله تنش و مذاکره با آمریکا متفاوت است. ایران باید ارزیابی دقیقی از آستانههای تحمل و خطوط قرمز آمریکا و متحدانش داشته باشد. فرضیات نادرست در مورد واکنش غرب میتواند ایجاد شرایط ویژه منطقهای و بینالمللی را در پی داشته باشد. در مذاکرات حساس کنونی، حمایت عمومی و انسجام داخلی در مقابل فشارهای خارجی اهمیت کلیدی دارد. شفافسازی نسبی و اقناع افکار عمومی میتواند پشتوانه تیم مذاکره کننده باشد. البته دولت چهاردهم باید بداند ایران هم کارتهای مختلفی مثل موقعیت ژئوپلیتیک، نفوذ منطقهای، توان هستهای و همکاری با شرق دارد. وزارت امورخارجه ما نباید به وزارت مذاکره بدل شود و همانطور که تجربه موفق روسیه برای توسعه شرکای غیرغربی، نتیجه قابلقبولی داشته دولت محترم هم باید بداند که استفاده هوشمندانه از این کارتها در مذاکرات کلیدی است.
دولت محترم و دستگاه دیپلماسی ما بداند مسیر پیشنهادی برای حفظ اقتدار ایران در مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، بهویژه در فضای پیچیده کنونی منطقه و نظم در حال تغییر بینالمللی، باید ترکیبی از مقاومت هوشمندانه، ابتکار دیپلماتیک و استفاده مؤثر از ابزارهای قدرت ملی باشد. در ادامه، مسیرهای پیشنهادی برای حفظ و تقویت اقتدار ایران در این مذاکرات آمده است:
1. تقویت اجماع داخلی
شفافسازی محدود و هدفمند درباره چارچوب مذاکرات برای جلوگیری از دوگانگی رسانهای داخلی
همگرایی نهادهای تصمیمساز (دولت، مجلس و نهادهای امنیتی) با تیم مذاکرهکننده برای تقویت موقعیت ایران
حفظ انسجام اجتماعی و کاهش نارضایتی اقتصادی برای ممانعت از فشار داخلی، همراستا با فشار خارجی
2. بهرهگیری از ابزارهای قدرت منطقهای
حفظ و مدیریت هوشمند محور مقاومت بهعنوان ابزار بازدارنده در برابر زیادهخواهی آمریکا، ولی بدون ماجراجویی مستقیم
تعادلسازی در روابط با بازیگران منطقهای نظیر عربستان، قطر و ترکیه برای کاهش انزوای منطقهای
هدایت نبض تحولات در عراق، سوریه، لبنان و یمن به نفع موقعیت چانهزنی در میز مذاکره
3. بازی هوشمند در سطح بینالمللی
استفاده از کارت چین و روسیه بدون وابستگی کامل؛ حفظ استقلال در تعامل با شرق
توسعه روابط با اروپا و کشورهای «غیرمتعهد» برای شکستن انحصار آمریکا بر روندهای بینالمللی
تلاش برای جلب حمایت نهادهای بینالمللی (آژانس و سازمان ملل) برای مشروعیتبخشی به مواضع ایران
4. دیپلماسی فعال رسانهای و روانی
• کنترل روایت مذاکرات در رسانهها برای تأثیر بر افکار عمومی داخلی و بینالمللی
تبیین مواضع ایران با زبان دیپلماتیک قابل فهم جهانی، نه صرفاً گفتمان ایدئولوژیک یا امنیتی
افشاگریهای هوشمند درباره بدعهدیها و زیادهخواهیهای طرف مقابل در زمان مناسب
5.حفظ «ابهام سازنده» در توانمندیهای راهبردی
همچون سیاست «ambiguity» برخی دارندگان توان هستهای، ایران نیز میتواند بخشی از توان راهبردی خود را مبهم ولی بازدارنده نگاه دارد.
این سیاست میتواند به حفظ بازدارندگی در فضای بدون توافق کمک کند.
6. آمادگی برای سناریوهای بدون توافق
طراحی سناریوهای اقتصادی و دیپلماتیک برای دوره بدون توافق یا تداوم تحریمها (تابآوری اقتصادی)
حفظ کانالهای مالی جایگزین (مثل تهاتر، رمزارز و همکاری با اقتصادهای منطقهای)