
تربیت یا تأمین معلم؟ مسئله این است
نشست تلویزیون همشهری درباره تحلیل بیانات رهبر انقلاب در دیدار معلمان و فرهنگیان

علیرضا احمدی-روزنامهنگار
در روزهایی که جایگاه تعلیم و تربیت بیش از گذشته در معادلات پیشرفت کشور برجسته شده، بار دیگر سخنان راهبردی رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان، ضرورت توجه همهجانبه به آموزش و پرورش را به کانون گفتوگوهای ملی بازگرداند. معظمله آموزش و پرورش را نهادی حاکمیتی خواندند که همه دستگاهها باید در تقویت آن مشارکت کنند؛ پیامی روشن که نشان میدهد آینده کشور از مسیر مدرسه و کلاس درس عبور میکند.
در گفتوگوی تلویزیون اینترنتی همشهری با حجتالاسلام محمدحسین پورثانی، معاون سابق پرورشی - فرهنگی آموزش و پرورش و رشید جعفرپور، دبیر ستاد بزرگداشت شهید مطهری، فرصت آن فراهم شد تا نگاهی دقیقتر به چالشها، ظرفیتها و افقهای روشن این حوزه انداخته شود. سخن از سند تحول بنیادین به میان آمد؛ سندی که اگرچه هنوز بهصورت کامل اجرایی نشده، اما همچنان افق بلند تحول نظام تعلیم و تربیت کشور است. از «مدرسه تراز» سخن رفت، مفهومی بنیادین که میتواند الگوی جدیدی از مدرسهداری را با محوریت تربیت دینی، عدالت آموزشی و ارتقای مهارتها در کشور پایهگذاری کند.
در این گفتوگو همچنین تأکید شد که معلمان، مهمترین سرمایه انسانی کشورند و بایدشأن و معیشت آنان در تراز اهمیت مأموریتشان دیده شود. سخن از ضرورت پرورش نیروی تخصصی به میان آمد، نه صرفا تأمین نیرو. همچنین به این نکته توجه شد که با ثبات مدیریتی و استفاده از ظرفیتهای درونی بدنه آموزش و پرورش میتوان گامهای مؤثرتری در مسیر تحول برداشت. مجموعه این تأملات نشان میدهد آموزش و پرورش، اگر به اولویت ملی تبدیل شود، میتواند موتور پیشران تمدنسازی در ایران فردا باشد؛ آیندهای که از کلاس درس آغاز میشود. در ادامه، بخشهای مهم این گفتوگو از نظر میگذرد.
رهبر معظم انقلاب مانع جدایی بخشهایی از آموزش و پرورش شدند. مباحث ایشان خالی از مباحث سیاسی نبود. حدود 5درصد صحبتهای پایانی ایشان به اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا اشاره داشت. اگر دنبال تکرار مواضع رهبری نباشیم، حداقل دنبال یک دستاورد باشیم. از اینجا وارد بحث شویم.
حجتالاسلام پورثانی: در 10سال با احتساب سرپرستها 10وزیر داشتهایم.
بهنظر میرسد آموزش و پرورش به سرمنزل مقصود نرسیده و ترکشهایش به معلمان رسیده است. نکته کاملا درستی است.
حجتالاسلام پورثانی: ما 120مسئله را شناسایی و دستهبندی کردیم. یکی از اولویتهای اصلی ما مدیران اجارهای هستند. این مدیران زیاد دست به در و دیوار خانه نمیزنند. مدیران آموزش و پرورش اساسا یکی از کارهایی که برایشان مهم است این است که صدای کسی درنیاید. حفظ وضع موجود در آموزش و پرورش خیلی اهمیت دارد. اما این مدل درسخواندنی که 50سال است چنین است، چه تغییری کرده است؟ مقالهای را میخواندم که موضوعات آموزش و پرورش ما از همان زمان شاه ادامه پیدا کرده است. آقای پزشکیان حرف جالبی زد. ایشان گفت من در تبریز 500خانه بهداشت ساختم، ولی در آموزش و پرورش کارمان به چشم نمیآمد چون دیربازده است. اگر من این آجر را گذاشتم شما هم چند آجر روی آن میگذارید و کار مهمی نیست. اما آموزش و پرورش یک بحث دامنهدار و زیربنایی است. آقا سال گذشته گفتند سند بنیادین در کشوها خاک میخورد. این سند در سال 1390تنظیم شد و تا سال1402 اجرایی نشده بود. مدرسه تراز هنوز بعد از 14سال مشخص نیست که چیست. ما 14سال عقب هستیم. مدرسه تراز در سند تحول آمده بود. وقتی بحثی زیربنایی به این مهمی با مدیر اجارهای گره میخورد، وضعیت همین میشود. ما وزرایی داشتیم که بعد از 2سال خواستند برای نمایندگی مجلس استعفا بدهند و خندهدارتر از این موضوع چیزی ندیدیم، چون آموزش و پرورش اولویت اول ما نیست. عین تعبیر یکی از وزرای آموزش و پرورش است که به نمایندگان گفته بود هر کاری که میخواهید بکنید ولی من را از این وزارتخانه راحت کنید، چون امکانات کم و خواستهها زیاد است. رهبری سال قبل و سال قبلترش گفتند وزرای آموزش و پرورش تغییر نکنند. ما امیدوار هستیم وزیرحداقل در یک دولت سر پست بماند.
جعفرپور: مسائل آموزش و پرورش زیربنایی است و تا انجام نشود، اتفاق خاصی نمیافتد. کل حاکمیت باید پشت این نهاد حاکمیتی باشد، چون همه اقشار با این نهاد در ارتباط هستند. تقریبا نسل آینده این کشور در این وزارتخانه تربیت میشود. در این وزارتخانه سرمایهگذاری صورت میگیرد.
وزیر میگوید مشکل زیاد است. آقای رئیسجمهور و سازمان برنامهو بودجه میگویند بخشهایی از آن را بدهیم برود.
جعفرپور: عائله آموزش و پرورش زیاد است. بودجه به آن کم داده میشود و در حوزه مدیریتی به آن توجه نمیشود. حقوق یک معلم از حقوق یک کارمند بانک بسیار کمتر است. وزرا میگویند انبوهی از مسائل بنیادین وجود دارد. باید مطالعات صورت گیرد.
چندسال دیگر مطالعه کنیم؟
جعفرپور: مسئولان کشور باید این ضرورت برایشان اهمیت پیدا کند.
ایکاش اینقدر که برای سند 2030 عجله داشتیم برای سند تحول عجله میکردیم.
جعفرپور: سند تحول فوقالعاده محکم و مبتنی بر مبانی دینی ما تدوین شده است. خیلی از مسائل را ما نباید در دانشگاهها برایش زور بزنیم. مهارت جوانان باید از همان مدرسه شناسایی شود. چون پایه ضعیف بسته میشود در دانشگاه زور میزنیم که بچه را به مسیر بیاوریم. مدیریت باید باثبات و از داخل سازمان باشد. ما هر مقعطی که رفتیم مدیر از خودشان انتخاب کردیم و تحول خوبی صورت گرفت. مثلا آقای حاجی بابایی از بدنه آموزش و پرورش بالا آمدند. چه اشکالی دارد که از نیروهای داخل همان سازمان استفاده شود. الآن بسیاری از شوراهای شهر از آموزش و پرورش نیرو میگیرند، چرا خود آموزش و پرورش استفاده نکند.
چرا چنین نمیشود؟
جعفرپور: تا مسئله راهبری نظام تلقی نشود همین خواهد بود. اینکه رهبری گفتند آموزش و پرورش یک نهاد حاکمیتی است یعنی همه دستگاهها باید به آن کمک کنند. آقا خیلی تأکید دقیقی روی کتابها داشتند. الآن تغییراتی دارد در دنیا میافتد. تجربه کشورهای مختلف و فرهنگ ما میتواند به ما کمک کند. البته کار صورت گرفته است ولی شناخت نظام مسائل کمتر صورت گرفته است.
گویی یک قوه خارج از آموزش و پرورش نمیخواهد این وزارتخانه رشد کند. معلمها روی قلب ما جا دارند ولی متأسفانه اگر چند شغل سطح پایین بخواهیم بگوییم معلمی اگر اولی نباشد، دومی است. بچههای ما از 6تا 18سالگی زیر دست معلمها تربیت میشوند.
حجتالاسلام پورثانی: ما معلمان بسیار خوبی در سطح کشور داریم. معلم، فضا و متحوا در آموزش و پرورش مطرح است. اگر در کاخ باشیم و دیوار مدرسه از طلا باشد، آن را به کسی که بلد نیست بدهیم، همهچیز را نابود میکند. اما ممکن است در یک روستا و مدرسه کانکسی یک معلم و مربی اتفاق بزرگی رقم بزند. معلم رکن آموزش و پرورش است. من نکته شما را به این غلظت قبول ندارم. معلمان جایگاه خیلی خوبی بهعنوان پیشنهاد داشتهاند و بهخاطر دغدغه نرفتهاند. بزرگان میگویند معلمان مختلف در زندگی ما نقش داشتند. در انقلاب و جنگ نوجوانان ما پای کار آمدند و در دفاع از حرم جوانان رفتند. ثمره آموزش و پرورش جمهوری اسلامی و معلمان خوب ما ثمره خوبی بودهاند. بهنظر من مهمترین نکته همین است که وقتی نیروی انسانی خواست انتخاب کند، معلمی را انتخاب کند، ما در شهر تهران بیش از 2هزار و 300معلم مرد میخواستیم ولی کلا هزار نفر ثبتنام کردند. یکی ممکن است مهماندار هواپیما باشد ولی شاید کسی بگوید معلمی کجا و مهمانداری کجا؟ ممکن است آن مهماندار هواپیما آنچنان از نظرشأن فرهنگی رشد کرده باشد که من فارغالتحصیل بخواهم انتخاب کنم میگویم مهمانداری. همهاش میگوییم مثلا پاداش بازنشستگان سال فلان پرداخت شد. من گفتم اسم وزارتخانه را باید وزارتخانه حقوق بگذاریم چون تنها افتخارمان این است که حقوقها را پرداخت کردیم. معلمها زیادند ولی زیادی نیستند. در یکی از دولتها یکی از وزرا گفته بود که خیلی خوشحال است و در جواب میگوید حقوق دادیم. مگر تخم دوزرده گذاشته است؟ وزیر میگوید وقتی حقوق میدهم بعدش یکماه استراحت میکنم و یکماه میدوم برای حقوق بعدی. 12تبصره در قانون آموزشیاران نهضت سوادآموزی وجود دارد. برخی از آموزشیاران بدون گذراندن یک روز دوره آموزشی معلم ما شدهاند.شان معلم از قبل استخدام تامین میشود. نمیشود از سر خیابان معلم آورد. داوطلب معلمی داشتیم که جدول ضرب و الفبا هم بلد نبود. فقط اسمش را به فرمانداری داده بود که بیکار است. ما نباید تامین معلم کنیم باید تربیت معلم کنیم. وقتی تربیت معلم تامین معلم شد فاتحه آموزش و پرورش مملکت خوانده شده است. من با این موضوع چالش دارم که مدیری بگوید ما امسال 10هزار معلم استخدام کردیم. معلمی شغل نیست. معلمی بسیار مهم است و جواب شما این است که این مسئله مادامیکه مسئله اول نظام شد، حل میشود، اما وقتی حقوق معلم در گوشهای پرداخت میشود حل نمیشود. رتبهبندی را آقای رئیسی در سال 1401انجام داد و تأکید داشتند بودجه آموزش و پرورش 13درصد بودجه کل باشد. طبق محاسبه معمولی بودجه، با این تعداد نیروی آموزش و پرورش بودجه آموزش و پرورش باید 18درصد بودجه کشور باشد، اما الآن بین 8تا 10درصد است.