• دو شنبه 1 اردیبهشت 1404
  • الإثْنَيْن 22 شوال 1446
  • 2025 Apr 21
دو شنبه 1 اردیبهشت 1404
کد مطلب : 253332
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Y6k19
+
-

نقشه مرد قاچاقچی برای سرقت مجسمه‌های میلیاردی

دادسرا
نقشه مرد قاچاقچی برای سرقت مجسمه‌های میلیاردی

قاچاقچی مواد‌مخدر پس از آزادی از زندان ‌نقشه سرقت کشید، اما پس از نخستین سرقت گیر افتاد.
به گزارش همشهری، یکی از روزهای شهریور سال گذشته مردی به اداره پلیس رفت و گفت خانه و کارگاهش در شمال تهران هدف دستبرد یک سارق فریبکار قرار گرفته است.
او توضیح داد: چند روز قبل برای پیاده‌روی به پارکی در نزدیکی خانه‌مان رفتم و آنجا با مردی به نام سهیل آشنا شدم. او وقتی متوجه شد که من مجسمه‌ساز هستم، با چرب‌زبانی اعتمادم را جلب کرد.سهیل می‌گفت با هنرمندان زیادی کار می‌کند و کارش هم خریدوفروش آثار هنری است. وی مدعی بود که بیشتر مشتریانش خارجی خصوصا اروپایی هستند و گفت می‌تواند مجسمه‌های مرا در کشورهای دیگر بفروشد و آنها حاضرند پول خوبی پرداخت کنند.
مرد مجسمه‌ساز ادامه داد: سهیل با چرب‌زبانی اعتماد مرا جلب کرد و قرار شد برای تعدادی از مجسمه‌های ارزشمندی که من ساخته‌ام مشتری پیدا کند. بعد از چندین‌بار ملاقات حضوری و تماس تلفنی، قرار بر این شد که سهیل به خانه‌ام بیاید تا کارگاهم را ببیند. من در یکی از محله‌های شمال تهران زندگی می‌کنم و در زیرزمین خانه‌ام کارگاه مجسمه‌سازی‌ راه‌اندازی کرده‌ام. آن روز سهیل آبمیوه خریده بود که بعد از نوشیدن آن از هوش رفتم. وقتی چشمانم را باز کردم، ‌متوجه شدم که همه مجسمه‌های ارزشمندم به همراه پول، ‌طلا و سکه‌هایم به سرقت رفته است.

48ساعت بعد
با شکایت این مرد مجسمه‌ساز، ‌پرونده‌ای در شعبه سوم دادسرای وی‍ژه سرقت تشکیل شد و مأموران جست‌و‌جوی خود را برای شناسایی و دستگیری سارق مجسمه‌ها شروع کرد، اما این نخستین سرقت مرد شیاد نبود، چراکه 2روز بعد مشخص شد این سارق، ‌خانه همسایه شاکی را نیز خالی کرده است. آنطور که تحقیقات نشان می‌داد، شاکی دوم در همسایگی مرد مجسمه‌ساز زندگی می‌کرد. او قبل از آنکه به سفر برود، کلید خانه‌اش را به مرد مجسمه‌ساز داده بود و سارق خانه او را هم خالی کرده بود.

دستگیری
تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، تا اینکه چند روز قبل مرد مجسمه‌ساز از دوستانش شنید که یکی از مجسمه‌هایش را در بازار برای فروش دیده‌اند. همین کافی بود تا سارق تحت تعقیب که مجسمه را برای فروش به مغازه‌ای در بازار برده بود، شناسایی و دستگیر شود. او در بازجویی‌ها به سرقت از خانه مرد مجسمه‌ساز و همسایه‌اش اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی سرقت‌های احتمالی دیگر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت.

گفت و گو
ادعای خوش‌شانسی

سارق دستگیرشده مجرمی سابقه‌دار است. او تا قبل از این‌، ‌تخصصش خریدوفروش مواد‌مخدر بوده است، اما حالا پایش به دنیای سارقان باز شده است. او خودش را مردی ‌خوش‌شانس می‌داند.

چرا خودت را خوش‌شانس می‌دانی؟
چون هرجا می‌روم گل می‌زنم! مثلا وقتی مواد می‌فروختم، طرف به جای 50هزارتومان، تراول 200هزارتومانی به من می‌داد. یک‌بار هم وقتی داشتم مواد می‌فروختم، ‌پلیس رسید، اما مرا دستگیر نکرد. بار دیگر رفتم پارک و با مردی آشنا شدم که مجسمه‌ساز و ثروتمند بود. با خودم گفتم سهیل، گل را زدی. رفتم خانه‌اش و دیدم یک دسته‌کلید آنجاست که روی آن اسمی نوشته شده بود. کمی فکر کردم و احتمال دادم کلید خانه همسایه مرد مجسمه‌ساز باشد. حدسم درست از آب درآمد؛ چون رفتم کلید را روی قفل درهای همسایه امتحان کردم و بعد دیدم یکی از درها باز شد. هیچ‌کس آنجا نبود و به‌راحتی خانه را خالی کردم. همه اینها دلیلی است برای خوش‌شانس‌بودنم.
پرونده‌ات نشان می‌دهد سابقه‌داری.
4مرتبه به جرم حمل و قاچاق مواد‌مخدر دستگیر شده‌ام. آخرین بار هم یک سال قبل آزاد شدم و چند وقت بعد از آزادی‌ام خانه مرد مجسمه‌ساز را خالی کردم.
چه شد که قاچاقچی مواد‌مخدر تبدیل به سارق شد؟
وقتی در پارک با مرد مجسمه‌ساز آشنا شدم و فهمیدم پولدار است، با خودم گفتم این دیدار تصادفی نیست؛ حتما داستانی پشت آن است. همان شب تصمیم گرفتم نقشه سرقت از مرد مجسمه‌ساز را عملی کنم. بهترین راه این بود که به او آبمیوه مسموم بدهم و با خیال راحت خانه‌اش را خالی کنم.
ولی احتمال داشت او جانش را از دست بدهد.
خیلی تحقیق کردم و متوجه شدم که قرص‌ها جانش را نمی‌گیرد؛ فقط حدود 10، 12ساعت عمیق می‌خوابد.
اما خیلی خوش‌شانس نبودی و درنهایت دستگیر شدی؟
به‌هرحال ماه همیشه پشت ابر نمی‌ماند. می‌دانستم که درنهایت گیر می‌افتم؛ چون مجسمه‌های مرد مجسمه‌ساز، خاص بود. هرچه تلاش کردم مشتری خارجی گیر بیاورم نشد. مجبور شدم صبر کنم تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و بعد برای فروش مجسمه‌ها اقدام کنم.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید