
بازاریکه ازسکهافتاد
معروفترین پاساژ های تهرانکه روزگاری میزبان مردمتمام شهر بودند و حالا روزهای کم رونقی دارند

فاطمه عباسی
از گذشتههای دور، بازارها در ایران تنها جایی برای دادوستد نبودند؛ تهرانیهای قدیم، در بازار از هم خبر میگرفتند و جشنها، آیینها و سوگواریهایشان را در بازار برگزار میکردند. بازار بزرگ تهران در دوره حکومت صفویان پا گرفت و بهشکل امروزی درآمد. البته در آن روزگار بازار تهران سقف نداشت و برخی میگویند در دوره ناصرالدینشاه، مسقف شد. براساس برخی شواهد، راسته کرجیدوزها، نعلچیها و سراجها از قدیمیترین بخشهای بازار بزرگ تهران بود.اما در تهران، همه داد و ستدها به بازار ختم نمیشد. وقتی محلهها پا گرفت و شهر گسترش یافت، دکانها متولد شدند و مردم، خریدهای ضروری خود را از دکانها انجام میدادند. اما ماجرا به همینجا ختم نشد. در دهه 20شمسی، پاساژها در تهران سر برآوردند و در دهه30، نخستین فروشگاههای زنجیرهای قد علم کرد.
مکث
ساختمان پلاسکو
ماجرای غمانگیز ساختمان پلاسکو البته فراموششدنی نیست؛ ساختمانی که در سال 1341افتتاح شد و نخستین ساختمان بلندمرتبه با سازه فلزی همراه با آسانسور بود. این ساختمان 42متری، رستورانی هم در بالاترین طبقه داشت که مردم میتوانستند از پشتبام آن، تهران را ببینند. پلاسکو 30دی سال 1395بر اثر آتشسوزی فرو ریخت و ساختمانی جدید به جای آن ساخته و در سال 1400افتتاح شد. این ساختمان طبق جدیدترین مقررات، در20طبقه و با زیربنای 20هزار متر ساخته شد و با 346واحد تجاری، تحویل کسبه داده شد.
یکی از نخستین پاساژهای تهران
تقریبا از دهه20 به این سو، نظام سرمایهداری در ایران هم رونق گرفت؛ نظامی که معتقد بود اگر مصرف افزایش پیدا کند، تولید هم به صرفه خواهد شد و یکی از دلایل تاسیس پاساژها همین بود. یعنی در پاساژها، قرار بود آنقدر تنوع کالا بالا باشد که هیچکس از مراکز دستخالی بیرون نیاید. شاید یکی از دلایل ساختن پاساژ نادری در خیابان نادری، همین بود. پاساژی که در سال 1326در خیابان نادری بنا شد؛ خیابانی که نام اکنونش جمهوری اسلامی است.
فردوسی، نخستین فروشگاه زنجیرهای
آذر سال 1336خورشیدی، روز افتتاح نخستین فروشگاه بزرگ زنجیرهای تهران بود؛ فروشگاهی که به سبک فروشگاههای مدرن آمریکا ساخته شده بود و در آن تا دلت بخواهد پر بود از کالاهای پر زرق و برق. مهمترین ویژگی این فروشگاه آن بود که تنها کالاهای مورد نظر ثروتمندان را نداشت و تا دلت بخواهد میتوانستی در آنجا بگردی و کالاهای ارزان بخری. وقتی هم کمی خسته میشدی، درست شبیه مالهای امروزی، سری به طبقههای دیگر میزدی و از رستوران و فروشگاههای خوراک آماده و خوشمزه سر در میآوردی. این فروشگاه در زمینی به وسعت 3300مترمربع و در 4طبقه بنا شده بود و جزو اولین جاهایی بود که پله برقی هم داشت.
پاساژی با سقف شیشهای
پاساژ رزاقمنش در حدود سالهای 1310تا 1312در خیابان لالهزار ساخته شد که یک ویژگی منحصر به فرد داشت؛ پاساژی مدرن با سقف شیشهای. در این پاساژ در آن روزگار، علاوه بر فروشگاههای ریز و درشت، کلاسهایی مثل کلاس موسیقی کلنل علینقی وزیری برپا بود. این پاساژ در زمان ساخت، به شیوه پاساژهای مدرن فرانسوی ساخته شده و سقف آن کاملا شیشهای بود. این روزها مغازههای الکتریکی و تابلوهای تبلیغاتی بهگونهای آن را احاطه کردهاند که به سختی میتوان معماری بنای تاریخی باقیمانده از این ساختمان را دید.
مکث
چرا پاساژ؟
شاید هدف از بنیانگذاری مجتمعهای خرید متمرکز، رهاشدن کشور از دست دکانداری بود، زیرا کنترل و سرکشی دولت به تکتک دکانها و مراقبتهای بهداشتی و کنترل قیمتها و دریافت مالیات از آنها کار سختی بود و اگر تجارتخانهها یک جا جمع میشدند، کار دولت آسانتر میشد؛ اما برخلاف بسیاری از کشورها، این آرزو فعلا که محقق نشده و قصه مغازهداری، همچنان در تهران ادامه دارد و نما و رخ همه خیابانها، ویترین مغازههای رنگارنگ و کوچک و بزرگ است.