
عزیز خانوم ؛همیشه انقلابی

نام: سکینه بادآور
موقعیت: محله سنگلج
خاطرات بانوان محله سنگلج از روزهای مبارزات انقلابی و همراهی با مردان خواندنی است. زنان و مردانی که این روزها خیلی از آنها در میان ما نیستند و فرزندانشان برای ما از آن روزها تعریف میکنند. اعظم باقری روایتی خواندنی از مادر همسرش «سکینه بادآور» در روزهای انقلاب دارد: «مادر شوهرم، که همه او را به نام عزیز خانوم میشناختند، درآن زمان حدود 50سال داشت و چون از خانواده مذهبی بود با انقلابیون ارتباط نزدیک داشت. او همراه خانم جلسهای محل، به نام خانم همتی در بسیج کردن اهالی محله برای شرکت در راهپیماییهایی که از طریق اعلامیهها مشخص میشد، نقش مهمی داشتند. منزل عزیز خانوم در کوچه انجمن محله سنگلج بود. زمانی که قرار بود در یک راهپیمایی علیه رژیم شاه شرکت کنند همسایهها با هم به محل تعیین شده میرفتند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ هم هر کاری از دستشان برمیآمد برای کمک به جبهه انجام میدادند؛ از دوخت و دوز لباسهای رزمندهها و بافت کلاه و شالگردن تا تهیه وسایل مورد نیاز رزمندهها و بستهبندی آن. »بعد از اتمام جنگ بازهم فعالیتهای انسان دوستانه این بانوی سنگلجی ادامه داشت. باقری میگوید: «مادر شوهرم بعد از جنگ نیز هر جا کمکی لازم بود داوطلب میشد. او همراه چند نفر از خانمهای محل به کهریزک میرفتند و معلولان را حمام میکردند. نام عزیزخانوم و کارهای خیر او در خاطر اهالی محل همیشه زنده است.»