
جمع بین انسجام ملی و انقلابیگری

احسان صالحی؛ کارشناس مسائل سیاسی
یک محور مهم بیانات رهبرمعظمانقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، تکیه روی انسجام ملی در عین استمرار انقلابیگری بود. اما سؤال اینجاست که چگونه میتوان در عین انقلابیگری و التزام به اصول و آرمانها، از انسجام ملی پاسداری کرد؟ آیا نفس رویکرد انقلابی و پافشاری بر اصول، خود باعث پررنگشدن مرزهای عقیدتی و عملی و محدودشدن دایره توافق اجتماعی نخواهد شد؟
پیش از پاسخدادن به این سؤال، فهم مبنای حیاتیبودن انسجام ملی بهعنوان راهبرد اساسی ضروری است. برای فهم راهبرد صحیح سیاسی و اجتماعی، شناخت راهبرد دشمن ضروری است. سال گذشته و پس از تحولات منجر به تغییر نظام سیاسی در سوریه، رهبرمعظمانقلاب در سخنرانی خود راهبرد دشمن را «القای ترس و یأس» و «ایجاد اختلاف» دانستند. روشن است که بدل راهبرد مذکور، تولید امید و آرامش و تقویت انسجام ملی است؛ رویکردی که در بیانات روز چهارشنبه رهبرمعظمانقلاب نیز انعکاس ویژهای داشت. اختلاف و تنوع در یک جامعه پویا طبیعی است. این تنوع نهتنها نقص محسوب نمیشود بلکه نبود آن و موزاییکیپنداشتن جامعه، نقص و برخلاف مسیر رشد و تکوین است. در کوران حوادث سال88 رهبرمعظمانقلاب در جلسهای با جمعی از فضلای حوزه علمیه گفتند: «من یک وقتی اینجا بهخود آقای خاتمی -همان وقت که ایشان وزیر بود و آمد پیش من- گفتم ببین آقای خاتمی! اگر امروز یک جریان چپ در کشور وجود نداشت من لازم میدانستم یک جریان چپ بهوجود بیاورم تا برایند این 2حرکت -[یعنی] حرکتی که آقای هاشمی و او شروع کردهاند- یک برایند معتدل باشد.»
بنابراین تنوع جریانها و گوناگونی دیدگاهها برای کشور یک ضرورت و فرصت است؛ اما این فرصت چه زمانی تبدیل به تهدید میشود؟ هنگامی که گسل اختلاف و تنوع به قدری تحریک شود که منجر به نزاع و درگیری شود. در شرایطی که مردم انتظار دارند همه ظرفیتهای کشور و توان مسئولان مصروف حل مشکلات داخلی و غلبه بر خصومتهای خارجی شود، هیچ صحنهای بیش از اکران اختلافات و یقهگیریها آتش به خرمن اعتماد عمومی نمیزند. پیام درگیری مسئولان برای مردم این است که کسی به فکر حل مشکل آنها نیست. اثر دیگر نزاع مسئولان سرریزشدن اختلاف و درگیری بین مردم است. التهاب در حاکمیت لاجرم به فضای عمومی منتقل و به قطببندی بین مردم منجر میشود. درواقع تحریک گسل سیاسی منجر به فعالشدن گسلهای اجتماعی میشود و هشدارهای سهمگین رهبرانقلاب به خواص در فتنه88 برای مرزبندی با دشمن و پرهیز از سنگینکردن کفه بدخواهان ایران با گفتار، رفتار و حتی سکوت خود، ریشه در این واقعیت داشت.
با این توضیح، افزایش اتحاد و هماهنگی در 3سطح «مردم با مردم»، «مردم با مسئولان» و «مسئولان با یکدیگر» ضروری است. اما بازگردیم به سؤال اول، آیا لازمه همگرایی و انسجام در سطوح سهگانه، عدول از اصول انقلاب و توجیه و عادیسازی انحرافات است؟ تفسیر از انسجام و همافزایی به نفی انقلابیگری تفسیری انحرافی است. آنچه مانع تعطیلکردن هریک از 2اصل «انسجام ملی» و «انقلابیگری» به بهانه دیگری است، فهم عمیق و جامع از هریک از این 2اصل است. انقلابیگری اگر با نفی و متهمکردن عناصر و جریانهای فعال ذیل نظام معادلسازی شود در تعارض با انسجام ملی است؛ اما اگر صدای واحد و ید واحده دولت و ملت حول پایبندی به اصول انقلاب و بیان صحیح و محترمانه مواضع در عین شجاعت و قاطعیت شکل بگیرد، جمع بین انسجام ملی و انقلابیگری انجام شده است.
البته در مسائل کلان حتما تعیین شاخص لازم است. برخاستن صدای واحد از کشور در مسائل اساسی بدون برخورداری از شاخص ممکن نیست. مطمئنترین شاخص برای تطبیق رویکردها و انتخابهای سیاستی با اصول انقلاب، تکیه بر بیانات و اصول پرتکرار مکتب امام(ره) و نسخه بهروزشده و دقیق آن یعنی مواضع و رویکردهای رهبرمعظمانقلاب است. مشی تبیینی حضرت آیتالله خامنهای در قبال مسائل اصلی که برخاسته از نگاه کلان ایشان به وظیفه اصلی رهبر یعنی جلوگیری از انحراف انقلاب از اصول و آرمانهاست، این فرصت را ایجاد میکند که ضمن انسجام ملی در سطوح سهگانه، رویکرد انقلابی کشور در عالیترین وجه ممکن حفظ و تضمین شود.