مدیریت بازار ارز بدون اصلاح رویههای تجاری امکانپذیر است؟
کنترل نوسانات بازار ارز و ثبات بخشی به این بازار مهم که هم بر سفره معیشت مردم اثرگذار است و هم بخش تولید را متاثر میسازد یکی از اولویتهای کلیدی اقتصاد ایران است.در این میان بانک مرکزی یکی از حلقههای مدیریت بازار ارز در کنار نهادهایی است که سیاستگذاری و مدیریتشان بهصورت مستقیم بر بازار ارز اثرگذار است.در اقتصادی مثل اقتصاد ایران که کسب و انتقال درآمدهای ارزی با دشواریهای زیادی همراه است مدیریت ورود و خروج ارز از طریق سیاستهای درست تجاری و تعرفهای الزامی کلیدی در مدیریت بازار ارز است.
هماکنون فرایند کسب درآمد ارزی از طریق فروش نفت و صادرات غیرنفتی در اختیار وزارتخانههایی مانند نفت، صمت و جهادکشاورزی و تعیین مصارف ارزی نیز در اختیار وزارتخانههایی مانند صمت، جهادکشاورزی و بهداشت و درمان است. بانک مرکزی پس از تأیید ثبت سفارشها توسط وزارت صمت وظیفه تامین ارز را برعهده دارد و عملا ارزی را که قبلا کسب شده، به نیازهای از قبل تعیین شده توسط سایر دستگاهها تخصیص داده و تامین میکند.
در چنین شرایطی اگر وزارتخانههای مسئول کسب درآمد ارزی نتوانند با رشد صادرات به میزان مورد نیاز، درآمد ارزی در اختیار بانکمرکزی قرار دهند آیا مدیریت بهینه بازار ارز امکانپذیر است؟
اگر وزارتخانههای مسئول تعیین اولویتهای ارزی به درستی مشخص نکنند که چه کالاهایی در اولویت تخصیص و تامین ارز است آیا میتوان انتظار داشت تقاضای ارز بر عرضه فزونی نگیرد و بازار ارز دچار التهاب نشود؟
دقیقا به همین دلیل است که اصلاح حلقههای ابتدایی زنجیره ارزی کشور خصوصا مدیریت ثبت سفارشها و تعیین اولویتها در کنار رشد درآمد ارزی از اهمیت بسزایی در مدیریت بازار ارز برخوردارند که کمتر به آن پرداخته میشود.علاوه بر این، برای مدیریت بهتر بازار ارز باید نقشه ارزی و تجاری کشور منطبق بر یکدیگر و مکمل هم باشند. نمیتوان درآمدهای ارزی را از جایی کسب کرد و مصارف ارزی را در جای دیگری انجام داد.