![نخل؛ نه در جزیره](/img/newspaper_pages/1403/11-%20bahman%20jadid/14/shahrnegar/07-07.jpg)
نخل؛ نه در جزیره
دیدار زمستانی با نخلهایی که در میدانها و بلوارهای تهران دلبری میکنند
![نخل؛ نه در جزیره](/img/newspaper_pages/1403/11-%20bahman%20jadid/14/shahrnegar/07-07.jpg)
مهتاب خسروشاهی- روزنامه نگار
سرشماریشان با واحد «نفر» است؛ اشارهای نمادین به ارزش هر نخل. دکتر مجتهدی، استاد فلسفه دانشگاه تهران هم میگوید که فرهنگ مثل درخت نخل است، بنابراین درختها هم مانند آدمها، حکایت خودشان را دارند و انگار که باید آنها را در همان جایی که باید، دید. اگرچه نخلهای جنوب، با آنچه حالا در ورودی بلوار میرداماد، بلوار کریمخان، بعضی از مناطق شمال شهر تهران، بعضی از بزرگراهها میبینیم، فرق دارند به هر حال از یک خانوادهاند. این روزها این نمادهای گرما در میانه زمستان اکثرا لباسی از جنس گونی و پلاستیک بر تن دارند و همین تغییر پوشش زمستانی برای امتداد زیستن در تهرانی که گونههای درختیاش کم نیست، بهانه این گزارش است. نخلهای تهران مهمانهای محجوب و نه خیلی قدیمی هستند که با دیدنشان ذوق تصویری و زیباییشناسی هر شهروندی را قلقلک میدهند. بلوارها و گذرهایی را که نخلها در حوالیشان ایستادهاند، باید دوباره دید و لذت برد. میدان هفتتیر را که به سمت کریمخان و بعد هم خیابان آبان، قدم میزنید، به غیر از زرگریهای راسته کریمخان که حالا باید فقط از پشت ویترین کالاهایشان را دید، نخلهای تنومند خیابان جلبنظر میکنند. این درست شبیه حکایت ورودی بلوار میرداماد از سمت خیابان ولیعصر است؛ درست مقابل مجتمع پایتخت که چشم را از سمت انواع تکنولوژی روز به سمت خودشان میدزدند. این منظره را در مناطق شمالی شهر تهران مثل حوالی پارکوی، حاشیه بزرگراه جلال آلاحمد و کوی نصر و بعضی از میدانها مانند میدان سپاه هم میتوان دید. این نخلها از زمانی، ناگهان بیشتر وارد شهر تهران شدند؛ شهری که پیش از این، آن را با درختهای توت تنومندش و چنارهای قدیمیاش میشناختند و به قول قدیمیها «تهران، توتستان و چنارستان بود».
شاید جایشان خوب نباشد، اما زیبا هستند
شهر تهران از ارتفاع 300متری آغاز میشود و تا حدود 1800متری ادامه پیدا میکند. این شیب و تفاوت ارتفاع، قابل توجه است و همین ویژگی، یعنی شیب وسیع اکولوژیک اجازه میدهد تا گونههای درختی متنوعتری در تهران کاشته شود. تابان صفرزاده، دکتری گیاهپزشکی و استاد دانشگاه میگوید: درحال حاضر کاشت درختان میوهدار مانند کاج، سرو و چنار دیگر مناسب شرایط اکولوژیک تهران نیست و باید گونههای جدید با رعایت همسانی زیست گیاه با شرایط اکولوژیک این شهر در اولویت قرار گیرد. با توجه به تفاوت ارتفاع و درنتیجه دمای شهر تهران، مناطق جنوبی آن مناسب کاشت درختان مناطق گرمسیری و مناطق شمالی آن مناسب کاشت گیاهان سردسیری و کوهستانی است؛ بنابراین کاشت درخت «نخل» در مناطق شمالی تهران، انتخاب خوبی نیست و بهتر است در مناطق جنوبی این شهر از این گونه گیاهی استفاده شود. از سوی دیگر با توجه به وضعیت کمآبی تهران، بهتر است گونههایی انتخاب شوند که به آبیاری کمتری نیاز دارند و درخت نخل، همین ویژگی را دارد. البته یکی از مشکلات این درختان، آفت معروف آنها یعنی «زنجره» است، اما به غیر از آنها «شپشک قرمز، زرد و سیاه خرما» و «سپردار نخل» است.
از دهه80 آمدهاند
زرگریها و کمی آنطرفتر دیگر مغازهداران راسته کریمخان میگویند که چشم آنها از حدود 18سال پیش به دیدار نخلها روشن شده است، اما مغازهداران و اهالی میرداماد زمان تولد این نخلها را کمی دیرتر، عنوان میکنند؛ مثلا 7 تا 8 سال پیش. این نخلها ابتدا در 2نوع بادبزنی و خرما همراه با درختان اکالیپتوس در تهران کاشته شدند. اکالیپتوسها، همان سالهای نخست، یکی پس از دیگری خشک شدند؛ چراکه مناسب هوای شهر تهران نبودند. این گیاه، بومی استرالیاست و اگر قرار باشد اکالیپتوسی در تهران کاشته شود، باید در جنوبیترین منطقه آن را کاشت. سال 1386، سرمای شدید تهران، ریشه بسیاری از درختان نخل را خشک کرد و این جای تعجب نداشت؛ چراکه تهران در آن زمان، برف زیادی بهخود میدید. این نکته بهویژه در نخلهای کاشتهشده در مناطقی مانند خیابان آزادی و امام خمینی غربی، نمود بیشتری داشت، اما حالا بهنظر میرسد سرمای هوای تهران- گرچه در بعضی روزها سوز موذی و خشک آن باقی است- کمتر به درختان نخل آسیب میزند و هنوز شاهد افتادن آنها نیستیم؛ شاید هم هستیم و این عارضه به شکل خفیفتری دیده میشود و شاید هم ما مراقبت بهتر از آنها را یاد گرفتهایم؛ درختانی که کمی دورتر از اقلیم اصلی خود یعنی هوای گرم و مرطوب در مسیر بلوارها و میانه میدانها قد برافراشتهاند.