قطع کردن نخل سمره از حیاط خانه مرد انصاری
فردی به نام «سمره بن جندب» که مردی خودپسند و بسیار قلدر و هتاک بود، درخت نخلی داشت که در حیاط خانه یکی از انصار بود. (انصار، یا انصارالنبی(ص) لقب مسلمانان مدینه از تیرههای اوس و خزرج که پیش از هجرت، با پیامبر اکرم(ص) همپیمان شدند و پس از هجرت در حمایت و یاری آن حضرت و مهاجران، پایداری کردند.)
سمره بن جندب هرگاه میخواست سراغ درختش در خانه مرد انصار برود، بدون اینکه به اهل آن خانه خبر دهد، وارد حیاط خانه میشد
تا اینکه روزی صاحبخانه که از این کار ناپسندیده سمره ناراحت شده بود، از او خواست هنگام ورود به حیاط خانه ساکنان منزل را مطلع سازد. اما سمره با تکبر و غرور در جواب گفت: «من چون صاحب درخت هستم، حق عبور دارم و دوست ندارم اجازه بگیرم.»
مرد انصاری ناچار خدمت حضرت رسول اکرم(ص) رفت و از سمره بن جندب شکایت کرد. پیامبر(ص) سمره را احضار کرد و موضوع را با او در میان گذاشت. اما سمره با گستاخی و خودخواهی گفت: «درخت خرما متعلق به من است و من حق دارم به درخت خود سرکشی کنم. از کسی هم در اینباره اجازه نمیگیرم.»
پیامبر(ص) به سمره فرمود: «آیا حاضری این نخل را با نخل دیگری معاوضه کنی؟»
چون سمره نپذیرفت، پیامبر(ص) پیشنهاد دیگری به او داد و فرمود: «این نخل را به دو نخل دیگر بفروش.»
سمره باز با خودخواهی و تکبر امتناع کرد، تا اینکه پیامبر(ص)به او پیشنهاد کرد آن نخل را با 10 نخل دیگر در مکان دیگر معاوضه کند اما سمره باز هم پاسخ منفی داد.
پیامبر اکرم(ص) چون پافشاری غیرمنطقی و خودخواهانه سمره را دید، فرمود: «در کار تو چیزی جز ضرر وجود ندارد. در اسلام هم نه زیر بار ضرر رفتن جایز است و نه ضرر رساندن.»
سپس پیامبر اکرم(ص) دستور داد نخل سمره بن جندب را از خانه مرد انصاری قطع کنند و به او تحویل دهند.
منبع: کتاب «ایمان»
شهید آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب، جلد اول