روایت پدر و مادر شهید حسین حاجیزادگان از پیداشدن پیکر فرزندشان بعد از ۳۳ سال
اهل کاشانم ، خفته درهندیجان
ملیحه احمدی-روزنامهنگار
نفسهای گرم و عزیز مادران و پدران شهدا را باید غنیمت شمرد؛ آنها که برای این وطن، عزیزانشان را فدا کرده و داغ و درد دوری را به جان خریدند. و چه بسیار پدران و مادرانی که هنوز هم چشمانتظارند تا خبری از گمشدهشان برسد. پدر و مادر شهید حسین حاجیزادگان بیدگلی هم سالها چشم انتظار یافتن نشانی از فرزندشان بودند. حسین دومین شهید از این خانواده کاشانی است که10سال پیش به عنوان شهید گمنام شناسایی و پیکر مطهرش در شهر هندیجان خوزستان به خاک سپرده شد اما با استفاده از آزمایش دی ان ای هویت پیکر این شهید در سال ۱۴۰۰ شناسایی شد.
حسین در نخستین روز از بهار ۱۳۵۰ در بیدگل به دنیا آمد. از همان کودکی، به گفته مادرش قلبی بزرگ و روحی فداکار داشت. او که بازیهای کودکانهاش همیشه همراه با مراقبت از دیگران بود، آرزوهای بزرگی در سر میپروراند. اما شهادت پسرعمویش، احمد و برادرش مهدی و مجروحیت برادر دیگرش جواد، حسین را بهسرعت از دنیای کودکی جدا کرد. قدرتالله حاجیزادگان پدر شهید از آن روزها می گوید: «بعد از شهادت برادرش، حسین دیگر آرام و قرار نداشت. هر بار که چشمانش به قاب عکس مهدی میافتاد، میگفت: دیر نیست که منم پیش داداش برم. با وجود سن کم و مخالفتهای ما، حسین برای اعزام به بسیج محله رفت. به من می گفت: پدر نگذار عقب بمانم! وقتی جوانان دیگر جانشان را میدهند، چرا من نباید بروم؟» در اسفند ۱۳۶۶ همراه پسرعمویش، حسین و چند نفر از دوستان همکلاسیاش، راهی پادگان غدیر اصفهان شده و پس از طی آموزشهای نظامی، در ۲۲ فروردین ۱۳۶۷ عازم جبهه جنوب شدند. حسین در
۲۸فروردین همان سال، در نبردی شجاعانه در منطقه فاو به شهادت رسید و مفقودالاثر شد.
طاهره گنگی -مادر- که به تازگی به علت بیماری، دار فانی را وداع گفته و به دیدار پسران شهیدش رفته در مصاحبههای قبلیاش اینطور از روزهای بیقراریاش گفته بود:«سالها منتظر بودم. هر بار که از جبهه شهیدی میآوردند، به امید پیدا کردن حسین، چشمم به در میماند.» این جمله مادرش بازتاب سالهای فراق اوست. اما این انتظار پس از ۳۳ سال، در آبان ۱۴۰۰ پایان یافت. پیکر حسین با آزمایش DNA شناسایی و مشخص شد او در اردیبهشت ۱۳۹۳، همراه با دو شهید گمنام دیگر، در یادمان شهدای گمنام هندیجان به خاک سپرده شده است. مادر که سالها برای حسین دعا کرده بود، وقتی از این خبر مطلع میشود، می گوید: «حسین را برای خدا دادم. او هر جا باشد، مایه برکت است.» راضی به جا به جایی پیکر شهید نشد اما از سردار باقرزاده، مسئول گروه تفحص، خواست که به او اجازه دهند در کنار مزار مهدی دیگر فرزند شهیدش در بیدگل، برای دو شهید گمنام مادری کند. به این ترتیب دو شهید گمنام در امامزاده هاشم بیدگل تشییع و دفن شدند.
معرفی کتاب-مهاجر هندیجان
«مهاجرهندیجان» کتاب زندگینامه شهیدان حاجیزادگان و به ویژه روایت سالهاچشم انتظاری این خانواده برای پسر کوچکشان حسین است که پیکرش بعد از سالها شناسایی و به خانواده اطلاع داده شده است. این کتاب به قلم عباس رئیسی نوشته و از سوی انتشارات شهید کاظمی قم منتشر شده است. رئیسی درباره نگارش این کتاب میگوید: «در طول ۳ سال مصاحبه، تحقیق وتدوین این کتاب، موضوعاتی پیش آمد که برای من وهرخوانندهای جذاب است. وقتی خبرپیداشدن قبراین شهید درهندیجان پیش آمد، من چون با جواد برادر بزرگ این شهیدان دوست بودم، سریع به دیدار آنها رفتم. از آن روز به دل من افتاد تا همراه این خانواده به خوزستان و محل دفن پیکر شهید بروم و اتفاقی با گروه مستندنگاری همراه شدم. این اتفاق برای من برکت و خوشیمنی داشته است.»