مهره نیش مار
آقاابراهیم دلنازک است و تاب شکستهبندی و دیدن درد و ناله بیماران را ندارد، اما میداند با ضمادهایی که از خرما، تخممرغ، آرد، زردچوبه و داروهای گیاهی درست میکند، چطور عفونت را بخشکاند یا درد عضو ضربخورده را بخواباند. او تعریف میکند: «وقتی از پدر درباره رمز و رازهای هنرش میپرسیدم، انگشتهایش را به هم عمود میکرد و شکل مهره «نیش مار» را نشانم میداد و بهسادگی میگفت: باباجان، اگر ساق پای یک مریض را بگیری، میفهمی کدام مهره کمرش دررفته. آخر ستون مهرهها، یک مهره است که به آن نیش مار میگویند. اگر آن را بگیری، میفهمی کدام مهره جابهجا شده. وقتی کسی درد شکم داشت، بازویش را تکان میدهی، اگر زرد شد و باد کرد، نافش افتاده که باید آن را بالا بکشی. اگر قرمز شد، چیزی توی گلویش گیر کرده و باید کتری آب گرم روی معدهاش بگذاری تا کمکم پایین برود.»