• شنبه 24 آذر 1403
  • السَّبْت 12 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 14
یکشنبه 18 آذر 1403
کد مطلب : 242595
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pgJBm
+
-

تروریسم، پروپاگاندا و برندینگ

تروریسم، پروپاگاندا و برندینگ

روز گذشته از کتاب «تروریسم، پروپاگاندا و برندینگ: ترفندهای داعش برای فروش آنلاین ترور» در مؤسسه همشهری رونمایی شد.
این کتاب به قلم آنا کروگلووا و ترجمه مهدی فروتن‌آغمیونی، به بررسی استراتژی‌های بازاریابی و پروپاگاندای داعش می‌پردازد که به‌صورت هوشمندانه برای جذب نیرو و گسترش ایدئولوژی خود از آن استفاده کرده است. نویسنده براساس تحلیل‌های روان‌شناختی، ارتباطی و بازاریابی به تشریح این موضوع پرداخته است که چگونه داعش به‌عنوان یک برند عمل کرده و ابزارهای دیجیتال را برای ترویج تروریسم به‌کار گرفته است. بخش‌هایی از این کتاب به شرح ذیل است:

 اهمیت بازاریابی و رسانه‌های اجتماعی در تروریسم
  داعش نخستین گروه تروریستی‌اي بود که به ‌صورت گسترده از رسانه‌های اجتماعی مانند توئیتر(ايكس)، اینستاگرام و اسکایپ استفاده کرد.
  این گروه با محتوایی جذاب مانند ویدئوهای هیجان‌انگیز و تصاویر ایده‌آلی از زندگی تحت خلافت، مخاطبان را به‌خود جذب می‌کرد.
  داعش از هشتگ‌های محبوب و ابزارهای دیجیتال مانند بازی‌های ویدئویی و میم‌ها برای نفوذ به جامعه هدف بهره‌ مي‌برد.

 شیوه‌های جذب نیرو
  این گروه با استفاده از تکنیک‌های احساسی، تصویری مثبت از زندگی در خلافت ارائه کرد که جوانان را برای پیوستن ترغیب می‌کرد.
  وعده‌هایی چون ماجراجویی، احساس تعلق به یک گروه و زندگی پرمعنا در چارچوب ایدئولوژی دینی، پیام‌های اصلی داعش بودند.
  برای جلب نیروهای غربی، از پیام‌هایی مبتنی بر خشم نسبت به تبعیض و بی‌عدالتی استفاده می‌شد.

 مخاطبان هدف و تکنیک‌های روانی
  جوانان 15 تا 25ساله، به‌ویژه کاربران فعال رسانه‌های اجتماعی، بیشترین گروه هدف این پروپاگاندا بودند.
  داعش از حس تنهایی و نیاز به هویت‌یابی در جوانان برای جذب آنها استفاده می‌کرد.
  احساساتی همچون خشم، گناه و اشتیاق به‌عنوان ابزارهای قدرتمند روانی در کمپین‌های این گروه به‌کار گرفته مي‌شد.

 داعش به‌عنوان یک برند
  نویسنده داعش را مشابه یک برند تجاری معرفی می‌کند که از تکنیک‌های تبلیغاتی برای ایجاد تصویری قوی از خود بهره مي‌‌برد.
  این گروه با ترکیب پیام‌های مثبت و منفی، تصویری از «بهشت موعود» در کنار دشمنان شیطانی ارائه می‌داد.
  داعش پیام‌های خود را طوری طراحی می‌کرد که حس تعهد و تعلق را در نیروهای خود تقویت مي‌کرد.

 استراتژی‌های جلوگیری از ریزش نیرو
  برای حفظ وفاداری اعضا، این گروه از استدلال‌های دینی و تبلیغات احساسی بهره‌ مي‌برد.
  پیام‌هایی که احساس گناه در اعضا را کاهش می‌دادند، یکی از ابزارهای مهم داعش برای جلوگیری از خروج اعضا بودند.
  داعش با استفاده از نمادها و مراسم جمعی، حس یگانگی و اتحاد در میان نیروهای خود ایجاد می‌کرد.

 شباهت بین پروپاگاندا و برندینگ تجاری
  اين کتاب نشان می‌دهد که تکنیک‌های مورد استفاده در تبلیغات تجاری و پروپاگاندای داعش از نظر روان‌شناختی و ارتباطی بسیار مشابه هستند.
  برندهای تجاری و گروه‌های تروریستی هر دو از احساسات انسانی برای ایجاد ارتباط و جذب مخاطب بهره می‌برند.
  ایجاد ارتباط احساسی قوی با مخاطبان، کلید موفقیت هر دو حوزه است.

 راهکارهای مقابله با پروپاگاندا
  به‌جای تمرکز صرف بر پیام‌های منفی علیه داعش، باید ضدروایت‌هایی با پیام‌های مثبت و امیدوارکننده ایجاد شود.
  ارائه تصویری واقعی و جذاب از زندگی روزمره و رفع نیازهای احساسی مخاطبان هدف، می‌تواند در مبارزه با این پروپاگاندا مؤثر باشد.
  همکاری بین‌المللی و استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای مقابله با این نوع تبلیغات ضروری است.

این کتاب با ارائه مدلی نظری، تأکید دارد که موفقیت داعش در جذب نیرو تنها به ایدئولوژی آن محدود نبود، بلکه استفاده از تکنیک‌های بازاریابی مدرن و ایجاد یک برند قوی نقشی اساسی در اين زمينه داشت. نویسنده معتقد است که برای مبارزه با گروه‌های افراطی، باید به شیوه‌های ارتباطی آنها توجه کرد و با ارائه روایت‌های قوی‌تر و مثبت‌تر، جذابیت پیام‌های آنها را کاهش داد. این کتاب، تحلیلی جامع از شیوه‌های بازاریابی در خدمت تروریسم ارائه و نشان می‌دهد که چگونه این استراتژی‌ها می‌توانند درک و پاسخ‌دهی به تهدیدات آینده را بهبود بخشند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید