کتیبهای که قاجارها مصادره کردند
پژوهشگرانی که سالها روی تاریخچه کتیبهسازی در پایتخت تحقیق کردهاند بر این باورند که بالغ بر 400 نمونه کاشیکاری و کتیبه در تهران وجود داشته که بسیاری از آنها از گزند تخریبها در امان نماندهاند و با گذشت زمان از بین رفتهاند.
کتیبههایی که از حدود 100سال قبل در تهران به یادگار ماندهاند به خانههای رجال و مشاهیر تعلق دارند و به واسطه ثبت این خانهها در فهرست میراث فرهنگی یا بلاتکلیفماندن ورثه، کاشیهای آنها نیز در امان ماندهاند و بهعبارتی کمیاب شدهاند. شمسالشموس یکی از کتیبههای کمیاب است که در برخی محلههای تهران هنوز نام و نشانش دیده میشود و بسیاری از پژوهشگران آن را در ردیف کتیبههای نایاب پایتخت دستهبندی میکنند.
محمود منیعی، تهرانپژوه معتقد است که ساخت این نوع کتیبه به عهد ناصری تعلق دارد و احتمالا از همان دوره تاریخی در تهران به یادگار مانده است: «شمسالشموس بهمعنای خورشید خورشیدهاست و گفته میشود ناصرالدینشاه از این عبارت برای توصیف شخصیت خودش استفاده میکرده اما قشر مذهبی که آن را متعلق به امامرضا(ع) میدانستند شاه را مورد عتاب قرار میدهند و ناصرالدینشاه به ناچار لقب سلطان صاحبقرانیه را جایگزین میکند.»
شمسالشموس را قشر مذهبی به نشانه احترام به امام هشتم شیعیان بر سردر خانههایشان نصب میکردند اما شاهان خودشیفته قاجاری این عبارت را به نفع خودشان مصادره میکردند تا وجههای نزد مردم پیدا کنند. منیعی معتقد است احمد شاه قاجار هم علاقه خاصی به این عبارت داشته و یک روایت تاریخی هم درباره این موضوع نقل شده است: «در برخی منابع مکتوب تاریخی آمده که احمدشاه چنان به این عبارت علاقه داشته که دستور میدهد آن را روی سکه یک شاهی ضرب کنند. نصب کاشی و کتیبه شمسالشموس روی سر در خانه تهرانیها تا دوره پهلوی اول هم ادامه داشته و یکی از آنها در منطقه 14و حوالی خیابان شکوفه هنوز سالم مانده است. به جرأت میتوان
گفت از این نوع کاشی و کتیبه به تعداد انگشتان یک دست هم در تهران باقی نمانده؛ مثل کاشی و کتیبه دیگری با نوشته«یا ابوالفضلالعباس(ع)ادرکنی» با تخریب خانههای قدیمی دوره قاجار از بین رفتهاند و نایاب شدهاند.»