سبک زندگی شهید اسماعیل هنیه به روایت دیگران
طریق مرد شماره یک مقاومت
الناز عباسیان-روزنامهنگار
آوارگی مردم فلسطین را تجربه کرده بود؛ زمانی که در سال1948 خانوادهاش از عسقلان آواره شدند و به منطقه آوارگان شاطی آمدند. یار و دست راست شیخ و رهبر حماس بود. احمد یاسین همواره شهید اسماعیل هنیه را یکی از بالقوهترین جایگزینهای خودش میدانست. زندگی پرفراز و نشیب این مبارز 61ساله را در روایتهایی از همراهان و افرادی که او را از نزدیک دیده بودند مرور کردهایم.
استاد دانشگاهی که محبوب شد
اسماعیل هنیه در ابتدا امام جماعت مسجد، سپس استاد دانشگاه و پس از آن مدیر دفتر شیخ احمد یاسین بود، بعدها محبوبترین شخصیت فلسطینی شد و همه جریانهای سیاسی فلسطینی او را دوست داشتند. دقایقی قبل از شهادتشان با او درباره ترور «فؤاد شکر»، فرمانده بزرگ مقاومت اسلامی لبنان که روز قبل در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به ساختمانی مسکونی در جنوب بیروت به شهادت رسید و فضیلت شهادت و عاقبت بهخیری صحبت کردیم. او گفت شهادت، عاقبت بهخیری برای هر برادر رزمندهای است که با رژیم صهیونیستی مبارزه میکند. آخرین جملات هنیه در دیدار با رهبر انقلاب اسلامی این بود که اگر شهید میشویم، هزاران نفر مانند ما ایجاد میشوند و مانند جوانه گندمی که روی زمین میافتد، دوباره از آن گندم میروید و همانند تنه قدیمی که خم شده است دوباره سر بر میآورد.
خالد قدومی، نماینده جنبش اسلامی حماس در تهران
عامل وحدت میان سنی و شیعه
در تشییع پیکر شهید هنیه، صدها هزار بلکه میلیونها نفر آمدند، هنیه روی دستان امت شیعه تشییع شد و فردایش در قطر و میان اهل سنّت. این شهید، شخصیتی بود که امت را یکسو و واحد کرد و آغاز راه وحدت بیشتر بین امت مقاومت است. در 10ماه اخیر آنقدر قدرت دیپلماسی داشت که کشورهای مختلف با او در ارتباط بودند. ساعاتی قبل از شهادتش به من گفت در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران ۲۰وزیر خارجه که حتی برخی از آنها رابطهای با یکدیگر نداشتند، احوالپرسی کردند. هنیه برای کشور و منطقه خود امنیت و آرامش میخواست. شهادت او یک جنایت تروریستی است که اگر در هر جای دیگری اتفاق میافتاد، شورای امنیت لشکرکشی میکرد. همه شاهد هستند در این قضیه، مستکبران جهان چگونه دوگانه برخورد میکنند.
خالد قدومی، نماینده جنبش اسلامی حماس در تهران
از گچبری تا جنبش حماس
در جوانی در عسقلان بهعنوان گچبر و کارگر ساختمانی مشغول بهکار شد، او تحصیل کرد و رئیس شورای دانشجویی دانشگاه اسلامی غزه بود و در انتفاضه اول، زمانی که این سازمان هنوز در مرحله تأسیس بود، به جنبش حماس پیوست. هنیه چندین بار مورد سوءقصد قرار گرفت. یکی از دلایل ترور وی توسط اسرائیل به مهارت او در دیپلماتیک برمیگردد. الجزیره او را «جعبه سیاه سیاسی» حماس معرفی میکند. ناظر و گواه این لقب آن است که هنیه به دیپلماسی شاتل یا رفت و برگشتی اعتقاد داشت؛ یعنی باید از تمام ظرفیتها جهت احقاق حقوق ملی مردم فلسطین استفاده کرد؛ به همین علت بود که هنیه به عنوان یک فرد جامعالاطراف از تهران گرفته تا دوحه، آنکارا و ریاض روابط خوبی برای حماس ایجاد کرده بود.
محمدعلی حسننیا، کارشناس غرب آسیا
دستپرورده فرهنگ قرآنی
من دو، سه ماه پیش از شهادتش با شهید هنیه ملاقات مفصلی داشتم. ایشان از جنایتهای رژیم آدمکش اشغالگر در غزه برای ما صحبت کرد. من به ایشان گفتم این سختیها طبیعی است و امروز دشمنان اسلام دست به دست هم دادهاند و جنگ احزاب دارد تکرار میشود. در مورد جنگ احزاب کمی صحبت کردیم. شهید هنیه به من گفت اگر میبینید که الان این همه زن و بچه و پیر و جوان در غزه روی خرابهها و موشکباران دشمن باز هم ماندهاند و غزه را ترک نمیکنند، فقط به این دلیل است که این مردم دستپرورده فرهنگ قرآن هستند. در این باریکه که یک زندان سرباز است 2 میلیون نفر از مردم غزه ماندهاند و زیر آتش زندگی میکنند؛ درحالیکه دهها هزار نفر از آنان حافظ قرآن هستند. این است که مردم را در غزه نگه داشته و مقاومت میکنند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی
هنیه؛ آرام و متواضع
3 سال قبل برای شرکت در همایشهای حماس در استانبول حضور پیدا کرده بودیم. فضای همایشهای طرفدار فلسطین نوعا اخوانی است که برخی از آنها نسبت به حضور ایران در سوریه نقد جدی دارند. انصافا خود بچههای حماس در تعدیل نگاه به ایران نقش خیلی مثبتی دارند. بعد از مراسم گفتند ایرانیها بیایند برای ملاقات با جناب هنیه. در این دیدار یکی از آقایان ایرانی شروع به صحبت کرد و با لحن خیلی بدی به شهید هنیه گفت: شما تکلیفتان را معلوم کنید؛ بالاخره با ما و شهید سلیمانی چطور هستید؟ هنیه که انسانی با طمأنینه و آرام بود، با تعجب پرسید ماجرا چیست؟ دوستانش ماجرای آنهایی را که به حضور ایران در سوریه نقد داشتند، توضیح دادند. او بیانات این ایرانی خشمگین را گوش داد و با اینکه به حماس ربطی نداشت، توضیح داد و عذرخواهی هم کرد. هنیه مردی بسیار مودب و آرام بود و با همه، متواضعانه برخورد میکرد.
علیرضا کمیلی، دبیر اتحادیه بینالمللی
امت واحده و کارشناس مسائل فلسطین
سیاستمدار بزرگ مقاومت فلسطین
هنیه بعد از 7 اکتبر در قامت یک دیپلمات برجسته هم ظهور و بروز کرد. به تمام پایتختهای عربی و اسلامی سفر کرد تا بتواند برای آتشبس در غزه کاری انجام دهد و در یک مرحله هم 10روز آتشبس در غزه صورت گرفت. این فعالیت سیاسی هنیه برای ثبت در تاریخ فلسطین بسیار ارزشمند است. هنیه از همان ابتدا اعتقاد داشت حماس علاوه بر میدان نبرد باید در میدان سیاست هم حضور داشته باشد. طرفدار تأسیس حزب توسط حماس برای شرکت در سازوکار سیاسی و انتخابات فلسطین بود. همین اعتقاد او بود که وقتی خبرنگار رویترز از وی پرسید، آیا حماس دست از اسلحه میکشد؟ جواب داد نه! ولی نبرد ما فقط نظامی نیست، بلکه مقاومت دیپلماتیک و سیاسی هم ادامه دارد.
محمدعلی حسننیا، کارشناس غرب آسیا
دلش میان کودکان غزه بود
آقای هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران در تهران حضور داشت. همزمان نمایشگاه سرزمین تمدنها در برج میلاد برگزار شده بود و ایشان از نمایشگاه بازدید کرد. ابتدا ایشان به شهدای مقاومت ادای احترام کرد، سپس عکس شهید رئیسی را دید و ضمن احترام، جملاتی در وصف ایشان گفت. همچنین ادای احترام به شهید قاسم سلیمانی داشت. در قسمت مرکزی نمایشگاه، ما فلسطین و غزه را به نمایش کشیده بودیم. دختر خانم کمسنی در این بخش، نمایش اجرا میکرد. شهید هنیه کنار خرابههای غزه ایستاد و دلش کنار کودکان غزه رفت. همچنین دختر ایرانی را که نقش دختر آسیبدیده غزهای را داشت، به سمت خود فراخواند، او را تمجید کرد و پیشانیاش را بوسید. همچنین گفت اینکه در این نمایشگاه، بیتالمقدس در قلب این تمدن قرار داده شده، کار درستی است؛ بیتالمقدس آینده این تمدنها را مشخص خواهد کرد.
محمدامین توکلیزاده، معاون اجتماعی و فرهنگی شهردار تهران