علیترابی؛ روزنامهنگار
آیات کوتاه سوره عصر که خیلی هم جزو فرهنگ انقلاب اسلامی و بین بچههای بسیجی جا افتاده بود و اول هر جلسهای آن را میخواندند، به تعبیر علامه طباطبایی حکم چکیده قرآن را دارد؛ یعنی علامه معتقد است همه قرآن در سوره عصر بیان شده است. «والعصر»، در توضیح والعصر آوردهاند که قسم به عصاره خلقت، قسم به چکیده دوران، لذا میگویند قسم به انسان کامل در هر دوران است. به تعبیر آقای جوادیآملی این قسم به ساعت 2بعدازظهر نیست، قسم به حقیقت هر دورانی همان انسان کامل است. «ان الانسان لفیخسر»، انسان بهطور کلی و با توجه به تأکیدات آمده در خسر است؛ قطعا و قطعا. «الا» که میآید میخواهد بگوید چه افرادی از خسران بیرون میآیند؛ یعنی سوره هویت سلوکی پیدا میکند؛ یعنی میخواهد انسان را از نقص خارج کند و سوره سیر و سلوکی پیدا میکند.«الا الذین آمنوا و علموا الصالحات» تا اینجا و باید با بیان قاعده طریقت، کار تمام شود؛ چراکه راه نجات از خسران و بدبختی معرفی شده است؛ یعنی عقیده و عمل صالح.اینجا باید به ساختار عمل صالح در جامعه متصل شویم. این عمل را نباید یک چیز ساده در سطح جامعه درنظر بگیریم.
«و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»، شاید سؤال مطرح شود چرا اینجور شد؟ تواصی به حق و تواصی به صبر باید ذیل همان عمل صالح بیاید.تواصی به قول عربی خواندهها باب تفاعل است، وقتی از این باب استفاده میشود که هر دو متقابلا یک کار را بهصورت مشترک انجام دهند؛ مثل تضارب آرا. پس دارد درباره رابطه صحبت میکند که این رابطه از جنس توصیه است؛ یکی به حق و دیگری به صبر. چرا این را میگوید برای اینکه در آن سلوک این رابطه متقابل بسیار مؤثر است. انسانها بدون این روابط اجتماعی نمیتوانند این کار را انجام دهند.پس انسان در بستر ارتباطات اجتماعی رشد میکند؛ هرچند که این کلمه اجتماعی ظرف اندکی است.
ما خیلی از این قصه غافل هستیم، نقش اتصال بین همدیگر در رشد و معنویشدنمان را جدی نگرفتهایم؛ یعنی اگر در یک جامعهای شکن ایجاد شود و اتصالات آن خراب شود و دوقطبی و دعوا شکل بگیرد، آن جامعه برای پیشرفت با مشکل جدی مواجه میشود و نمیتواند حرکت کند.در ماجرای غدیر هم یکی از اضلاع جدی همین ارتباط فیمابینی است.
در آداب غدیر وقتی به مفاتیح نگاه میکنیم روابط بین مومنان توصیه شده است؛ مثل سفره انداختن و با هم عقد اخوت خواندن و اینها؛ چرا؟ چون به تعبیری ارتباط با مومنان همان ارتباط با امیرالمومنین(ع) است؛ چراکه ارتباط درست با امیرالمومنین(ع) 2چهره دارد؛ یکی با خودش و دیگری با جامعه مومنان. اگر شنیدیم علی معالحق و الحق مععلی هم به همین معناست؛ یعنی هرجایی علی بود آنجا حق است و همه حقها هم با علی هستند.
یکشنبه 10 تیر 1403
کد مطلب :
228662
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/Elk8Y
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved