فرهنگ لمپنپروری
مجید ابهری/ رفتارشناس و مدرس دانشگاه
این روزها با گسترش فضای مجازی شاهد رفتارهای نوظهور و عجیبی هستیم. بخش اول حضور و فعالیت افرادی است که به شاخها مشهور شدهاند که با نمایش گوشی، خودرو، لوازم منزل و... رقابتی ناشایست و نفسگیر در بین بعضی از جوانان ایجاد کردهاند که از نظر روانشناسی پایه اصلی رفتارشان کمبودهای توجه و تلاش برای نشاندادن خود و ارضای خلأهای روحیشان است.
گروه دوم لمپنها هستند که در گوشه و کنار کشور با هیکلهای هورمونی و خالکوبیهای عجیب یکی خود را شاه میخواند و دیگری پلنگ و ببر. بعضی از این افراد در میان اوباش شناختهشده هستند و بعضی دیگر نیز با رجزخوانی و فحاشی حریف میطلبند تا از این راه خود را معروف کنند. بعضی از این افراد انواع قانونشکنیها و ناهنجاریهای رفتاری را مرتکب میشوند و با نمایش جراحت چاقو و قمه در صورت و بدنشان تلاش میکنند نوعی ابهت کاذب از خود نشان دهند. هرچه تعداد این جراحات بیشتر باشد، فرد بهاصطلاح قویتر و سابقهدارتر است. بعضی از این افراد که سوابق ارتکاب انواع جرائم مثل گروگانگیری، باجگیری، خفتگیری، سرقتهای مسلحانه و... دارند، دارای وضعیت مالی خوبی هستند و معمولا چند نوچه نیز استخدام میکنند.
هفته گذشته یکی از این افراد که دارای سوابق ممتد شرارت و قتل بود خبرساز شد. از آنجا که سازمان لمپنها در زندانها نیز برای خود تشکیلات داشته و انواع بزهکاریها را مرتکب میشوند، وی در یک تسویهحساب درونسازمانی توسط رقبای خود به قتل رسید.
اما چه اتفاقی رخ میدهد که این حادثه تا این حد خبرساز میشود؟ عدهای از دوستان و همفکران این فرد با فضاسازی در فضای مجازی و دادن القاب بیهوده به وی مثل عقاب و پلنگ و ببر و... به بزرگنمایی شخصیت منفی وی میپردازند.
متأسفانه بعضی از نوجوان و جوانان اینگونه شخصیتهای کاذب و منفی را برای خود الگو قرار داده، این شخصیتهای پوشالی درنظر آنها تبدیل به اسطوره میشوند. رسانهها و در صدر آنها صدا و سیما با بیان ابعاد مختلف شخصیت او و مصاحبه با قربانیان آزارهای وی، باید اطلاعرسانی کرده و اجازه ندهند اینگونه افراد جایگاه ویژهای در فرهنگ جامعه پیدا کنند. سکوت رسانهها موجب میشود چهره این شخص تطهیر و به یک قربانی مظلوم و بیگناه تبدیل شود. درچنین شرایطی رسانهها نقش کلیدی در جهتدهی به افکار عمومی بازی میکنند.