سینمای خوشاقبال
شاپور عظیمی
سینمای ژاپن در دیار ما همواره خوش اقبال بوده است. به شهادت جزوهای در مورد سینمای ژاپن که پرویز دوایی ترجمه کرده بود، این سینما در جشنوارههای سینمایی پیش از انقلاب خواستارانی داشت. تلویزیون نیز در دهه60شماری از آثار سینمای ژاپن را به نمایش گذاشت و تماشاگرانش را با کارگردانهای سرشناسی مانند کوروساوا آشنا کرد. بعدها کارگردانهای دیگری از راه رسیدند که نامشان برای تماشاگر چندان آشنا نبود و گرنه آنها در سینمای جهان سرشناس بودند. ماساکی کوبایاشی با آن «کوایدان» ترسناکش، یاساجیرو ازو با «داستان توکیو» لطیف اما ناراحتکنندهاش (چون ما را به یاد خودمان میانداخت) کنجی میزوگوشی با «سانشوی مباشر» که داستانی پر آب چشم بود.
در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر نیز آثار گوناگونی از سینمای ژاپن به نمایش درآمدند. بزرگداشت ازو با نمایش چند فیلم به زبان فصیح ژاپنی و بدون هیچ زیرنویسی همراه بود! و آثاری مهجور مانند «در اعماق» که آن را تا به آخر و بدون زیرنویس تماشا کردیم. به یاد فرانسوا تروفو و رفقایش که زبان نمیدانستند اما فیلمهای آمریکایی را تا ریال آخر تماشا میکردند!
تماشای فیلمهای خارجی در جشنواره فیلم فجر، در واقع حکم معارفه با آن آثار را داشت. تازه، بعد از جشنواره، کفش و کلاه میکردیم تا فیلمها را پیدا کنیم. گاهی اگر اقبال بلندی داشتیم، ممکن بود مانند «صبح بخیر» ازو، یا «دستمال زرد» از یوجی یامادا آنها را ناگهان از تلویزیون ببینیم. در مقایسه با امروز که با یک کلیک هر فیلمی را که بخواهیم دانلود میشود و تماشایش میکنیم، در سه دهه گذشته ما فیالواقع شاخ غول را میشکستیم، چرا که مثلاً آثار میزوگوشی را که خیلی سخت پیدا میشدند، پیدا میکردیم و هر وقت «فیلمی» سراغ ما میآمد، میدانست در سامسونت شیک و پیک او حتماً باید چند تا فیلم ژاپنی وجود داشته باشد تا لبخند رضایت ما را ببیند. به هر حال سینمای ژاپن هرگز دست از سرمان برنداشت.