• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
جمعه 13 بهمن 1402
کد مطلب : 217534
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/1jv7m
+
-

قاعده بازی

بازگشت به گذشته نوستالژیک

شاهین شجری‌کهن

در شرایطی که حساسیت‌ها در حوزه سینمای اجتماعی و واقع‌گرا به حدی بالا رفته که بسیاری از فیلمسازان توان عبور از موانع پیش‌رو را در خود نمی‌بینند، پرداختن به گذشته دور و ابهام شیرین گذشته نوستالژیک شاید گریزگاهی برای قصه‌گویی و صحنه‌پردازی بدون گیر افتادن در محدوده‌های ممنوعه باشد. سینمای ایران در چند سال گذشته عرصه جلوه‌گری مایه‌های نوستالژیک و پرداختن به زندگی رنگارنگ 100سال اخیر بوده؛ از فیلم‌ها و سریال‌های پرهزینه با دکورهای عریض و طویل در شهرک سینمایی و قصه‌هایی با شخصیت‌های فراگ‌پوش و کلاه‌های شاپو و کالسکه‌ها و اتومبیل‌های عتیقه، تا عاشقانه‌هایی با چاشنی بگیر و ببند سیاسی و کودتا و ترور در دوره رضاشاه پهلوی و سپس دهه1330و حوادث قبل و بعدش.
اتفاقا مخاطب دلزده از ملودرام‌های تکراری امروزی و کمدی‌های باسمه‌ای، از چنین الگوهایی استقبال می‌کند، چون یاد گذشته و نوستالژی آن برای تماشاگرانی که از هیاهوی خیابان و ترافیک و دود و گرانی و عصبیت اجتماعی به سالن تاریک سینما پناه می‌برند انتخاب تسکین‌بخش و دلپذیری است. سینماگران و تولیدکنندگان هم از این میل به بازگشت و مرور گذشته استفاده می‌کنند و به هر بهانه‌ای مخاطب را به سفر در زمان فرامی‌خوانند. بگذریم که این روزها گشت‌و‌گذار در «تونل زمان» هم مد روز است و هواداران زیادی دارد!
از فیلم‌های این دوره جشنواره، فیلم «تابستان همان سال» محمود کلاری درام لطیف نوستالژیکی است درباره‌ گذار یک پسربچه معصوم از سادگی کودکی به رنگ‌ و ریا و دشواری بلوغ، که بر اثر یک دروغ کوچک شروع می‌شود و مثل بهمنی ویرانگر پیش می‌رود. کلاری با سلیقه خاصش در صحنه‌پردازی و طراحی قاب‌های زیبا، رنگی از کهنگی به قاب‌ها داده و داستانش را در فضایی روایت می‌کند که نشانه‌های زندگی بی‌آلایش قدیم از در و دیوارش جلوه‌گر است. گذشته از بازی عالی پسربچه نقش اصلی، و حضور متفاوت مهران مدیری در نقش یک رمال بداخلاق، باید برای علی شادمان و کار متفاوتش در این فیلم امتیاز ویژه‌ای کنار گذاشت، و البته حس‌وحال نوستالژیک و تصویرها و صداهایی که شاید بغض تماشاگر را در سالن سینما باز کند. کلاری با عناصر ژانر خوب کار کرده و سکانس‌هایی خیال‌انگیز ساخته که به‌خصوص در صحنه رقص دخترکی سرخ‌پوش با موهای پریشان در باد، در حیاط کوچک خانه قدیمی، زیبایی چشمگیری دارد؛ هرچند روند داستان و مکث و تکرار زیاد و خروج ریتم از توازن و انسجام، باعث می‌شود «تابستان همان سال» از حد یک اثر قابل‌توجه با چند سکانس خوب فراتر نرود.

این خبر را به اشتراک بگذارید