بهاران خجستهباد
نخستین نشانههای سرود «بهاران خجستهباد» را باید 18سال پیش از پیروزی انقلاب در شعری از دکتر عبدالله بهزادی جستوجو کرد. او در سال 1339و پس از درگذشت پاتریس لومومبا، رهبر انقلابی جنبش ملی کنگو، شعری برای همدردی با همسر لومومبا در هفتهنامه «سپید و سیاه» منتشر کرد که چند سال بعد به منبع الهامی برای خلق سرود انقلابی «بهاران خجستهباد» تبدیل شد. در بخشی از این شعر آمده بود: «به بانوی سوگوار که در ماتم شهید بنالید و زان نوا، دل عالمی تپید بهاران خجستهباد!» سالها بعد، کرامتالله دانشیان که از مبارزان سیاسی سالهای پیروزی انقلاب بود، با بخشی از این شعر سرودی ساخت و آن را به دانشآموزان مدرسهای در روستای سلیران یاد داد تا آن را به جای سرود ملی شاهنشاهی بخوانند.
وقتی دانشیان بهدلیل فعالیتهای مبارزاتیاش به زندان شاه افتاد، سرود بهاران خجستهباد با صدای خوش او و همراهی زندانیان در سلولها طنینانداز میشد. سرود بهاران خجستهباد نخستین بار از همین زندانها بود که به میان راهپیماییهای مردم راه پیدا کرد؛ وقتی زندانیان سیاسی در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب آزاد شدند، سرودی که دانشیان ساخته بود از دل راهپیماییها هم شنیده شد. در مسیر تکمیل این سرود مشهور، نوبت به اسفندیار منفردزاده، آهنگساز برجسته آن روزها رسید که این سرود را تنظیم و با همراهی گروهی از خوانندگان بهصورت شکیلتر منتشر کند.
سرانجام نسخه نهایی سرود «بهاران خجستهباد» صبح روز بیست و نهم بهمن 1357در استودیو صبا ضبط و کاست آن همان روز از این استودیو به تالار اجتماعات مدرسه عالی تلویزیون ارسال شد.
مردم برای نخستین بار سرود ضبطشده «بهاران خجستهباد» با صدای علی برفچی، عبدالله و ابوالفضل قهرمانی، فرهاد مافی، حسن فخار، پدرام اکبری و اسفندیار منفردزاده را در این تالار و هنگام برگزاری مراسم بزرگداشت کرامتالله دانشیان که 29بهمن 1352توسط رژیم شاه اعدام شده بود شنیدند.
هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمه امید
به جوش آمدهست خون درون رگ گیاه
بهار خجستهفال خرامان رسد ز راه
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار میکنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد