تشتت درونی یهود در قرآن
حسین کاظمزاده؛ پژوهشگر دین و اندیشه
قرآن در معرفی یهود، آیات متعددی دارد که میتواند خطمشی خوبی برای تحلیل شرایط سیاسی امروز اسرائیل باشد. برخی از آیات گویا امروز نازل شده است و همین الان این رژیم و قوم نژادپرست را گزارش میکند. یکی از خطوطی که در قرآن بدان راجع به این قوم، اشاره شده، اختلاف شدیدی است که اینها در میان خود دارند؛ تشتتی که یکی از پاشنههای آشیل نابودی این رژیم کودککش است.
این آیات را با هم ببینیم:
لا یقاتِلُونَکمْ جَمِیعاً إِلاّ فِی قُری مُحَصَّنَه أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَینَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتّی ذلِک بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یعْقِلُونَ
کفار یهود (به قدری ترسو هستند که) بهطور جمعی با شما نمیجنگند، جز در مناطق حفاظتشده یا از پشت دیوارها. درگیری آنان میان خودشان سخت است، تو آنان را متحد میپنداری؛ درحالیکه دلهایشان پراکنده است. این بهخاطر آن است که آنان گروهی هستند که نمیاندیشند.
اینها آنقدر ترسو هستند که حاضر نیستند مردانه بجنگند، بلکه از پشت دیوارها و حصارها میجنگند. جالب است دقیقا همین امروز هم میبینیم که عمده آسیبهایی که اسرائیل موفق شده به غزه وارد کند، از طریق بمباران و از راه دور بوده والا در جنگ تن به تن و زمینی تا حلقوم در گل فرورفتهاند.
نکته بعدی در این آیه این است که درگیری میان خود اینها بسیار شدید است. (بَأْسُهُمْ بَینَهُمْ شَدِیدٌ) به یکدیگر وعده میدهند که پشتیبان شما هستیم، ولی سر بزنگاه و در وقت تهدید منافعشان، پشت همدیگر را خالی میکنند. اگر فشار لابیهای صهیونیست که همه سرنوشت آمریکا از بایدن تا تکتک مردم بهدست آنهاست، نبود، آمریکایی بهعنوان حامی اسرائیل وجود نداشت.
ظاهر یکپارچهای دارند و نشست و برخاستهای متعددی میکنند، آمریکا پشت اسرائیل درمیآید، فرانسه و انگلیس همینطور و... اما قرآن میفرماید که دلهای اینها پراکنده است. (تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتّی)
آنجایی که وحدت در سایه وحدانیت خدا نیست، آنجا تشتت و تفرق الی ما شاءالله فراوان است. وحدت در اندیشه قرآنی برای جایی است که هدف، خداست.
این را به شکل روشنی قرآن در آیه معروف سوره بقره اشاره کرده است:
اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذینَ کفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمات
مومنین یک ولی دارند و آن هم خداست، اما در مقابل و در معرفی کفار نفرمود که ولیشان طاغوت است، بلکه بیان میکند که «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ »، اولیا و سرپرستهایشان، طاغوتها هستند. طبیعت جبهه طاغوت، تشتت است و در مقابل طبیعت جبهه حق، وحدت است. اگر خدا در میان است، تشتت دیگر معنا ندارد.
و قَذَفَ فی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یخْرِبُونَ بُیوتَهُمْ بِأَیدیهِمْ وَ أَیدِی الْمُؤْمِنینَ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار
خداوند در دل اینها(یهودیان) رعب و وحشت انداخت؛ بهطوری که خودشان با دست خود خانههای خود را از بین میبردند؛ همانطور که بهدست مومنین این خانهها از بین رفت.
اول کاری که خدا با دشمنان خود میکند این است که اینها را مرعوب میکند. در این آیه بهخصوص یهود مقابل پیامبر و مدینهالنبی را مطرح میکند، ولی اختصاصی به عصر نزول قرآن ندارد و همین رژیم مستکبر را هم شامل میشود. اینها از انسانها و ملتی که از مرگ نمیهراسند و به قول حضرت امام(ره) شهادت در راه خدا را سعادت میدانند، میترسند. روشن است هر انسانی که از جان خودش نترسید، نیرومند است. یک تانک، یک قدرت عظیم است، اما یک یاسین بهدست قسامی که از مرگ نمیترسد، بر آن تانک فائق میآید.
براساس این رعب و وحشت است که قبل از آنکه بهدست مومنین از بین بروند، اختلاف درونی خودشان، خانههایشان را از بین میبرد.
خدا رحمت کند آیتالله مصباح را که میفرمود به شهادت این آیه، اسرائیلیها قبل از اینکه بهدست مومنین و مبارزان جبهه مقاومت، از بین بروند، با اختلافات درونی خودشان و پنجهکشیدن روی هم نابود خواهند شد؛ چرا که در آیه تعبیر یخْرِبُونَ بُیوتَهُمْ بِأَیدیهِمْ بر أَیدِی الْمُؤْمِنینَ مقدم شده است.
وَ قالَتِ الْیهُودُ لَیسَتِ النَّصاری عَلی شَیءٍ وَ قالَتِ النَّصاری لَیسَتِ الْیهُودُ عَلی شَیءٍ وَ هُمْ یتْلُونَ الْکتاب
اختلاف جدی میان یهودیان و مسیحیان انحصارطلب و به تعبیر قرآن، مستکبر، یکی از خطوط مورد تأکید اینکتاب آسمانی است. مستکبر کسی است که خود را نه فقط از دیگر انسانها، بلکه از حقیقت هم بالاتر میداند. در آیه فوق این دو جریان نژادپرست در میان یهود و مسیحیت همدیگر را مطلقا قبول ندارند و معتقدند که جریان مقابلشان هیچ بهره و حقانیتی ندارد.
فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیه
چون (یهودیان) اهل نقض پیمان بودند، مورد لعن ما قرار گرفتند.یکی از ویژگیهای جدی یهودیان که سبب اختلافات جدی در میان خودشان نیز شده این است که قرآن این قوم را پیمانشکن میداند. اینکه مطلقا نمیشود به قول و قرارهایشان اعتماد کرد، یکی از مهمترین دلایل اختلاف در میان این قوم است. اصل تعهد به قول و قرار که اساس هر جمعی و جامعهای بر آن شکل میگیرد در میان اینها معنایی ندارد.