
خانواده مقتول از قصاص قاتل گذشتند
قرآن، زندگی قاتل را نجات داد

الهه فراهانی- روزنامهنگار
وقتی مرد محکوم به قصاص در زندان شروع به حفظ قرآن کرد و تصمیم گرفت در کارهای خیر زندان شرکت کند، خبر نداشت که این ماجرا دلیلی میشود برای بخشش او از سوی خانواده مقتول. به گزارش همشهری، ششم مهر سال 96در خیابان کارگر شمالی تهران درگیری مرگباری رخ داد که باعث مجروح شدن 2پسر جوان شد. آنها با یکدیگر نسبت فامیلی داشتند و در ساختمانی در آن خیابان کارگری میکردند. بهگفته شاهدان، درگیری از داخل ساختمان شروع شد و تا بیرون ادامه داشت. ضارب نیز از کارگران ساختمان بود که با چاقو به سمت 2پسر جوان هجوم برده و آنها را مورد ضرب و جرح قرار داده و فرار کرده بود.
گزارش جنایت
با مرگ یکی از مجروحان، تحقیقات پلیس آغاز شد. دومین مجروح که از مرگ گریخته بود گفت: من در ساختمانی که در حال ساخت بود کار میکردم. شبها هم در کانکس به همراه کارگران دیگر میخوابیدیم. قاتل به اسم مجید نیز از کارگران ساختمان بود که هیچکس از رفتارهای او خوشش نمیآمد. او ادامه داد: 2روز قبل از حادثه، پسر داییام از شهرستان به تهران آمد و قرار بود در همان ساختمان مشغول کار شود.
او ادامه داد: روز حادثه، من برای انجام کاری به بیرون از ساختمان رفتم که هنگام بازگشت، پسرداییام را دیدم که غرق در خون، مقابل ساختمان افتاده است. همزمان مجید که در ساختمان کارگری می کرد درحالیکه چاقوی خونآلود در دست داشت از ساختمان خارج شد که من سمت او رفتم و با هم درگیر شدیم. مجید که قصد فرار داشت، با چاقو ضرباتی به من زد و گریخت.
پشیمانی
کارآگاهان جنایی، چند روز بعد مخفیگاه مجید را شناسایی و او را دستگیر کردند. مجید در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: روز حادثه نتوانستم خشم خود را کنترل کنم و ناخواسته مرتکب قتل مهمان همکارم شدم. او ادامه داد: چند وقتی میشد که در آن ساختمان کار میکردم، اما کارگران دیگر مدام مرا مسخره و تحقیر میکردند. بارها به آنها تذکر دادم، اما فایدهای نداشت. روز حادثه تلفنی با همسرم صحبت میکردم که مقتول شروع کرد به مسخره کردن من. تلفن را قطع کردم و به او گفتم که « تو تازه 2روز است به ساختمان آمدهای و حقی نداری رفتارهایم را به سخره بگیری.» مقتول اما برایم قلدری میکرد و من که بهشدت عصبانی شده بودم برای اینکه از او زهرچشم بگیرم و بترسانمش، ضرباتی به او زدم. مقتول اما درحالیکه زخمی شده بود میخواست از ساختمان فرار کند و از مردم کمک بخواهد. من هم بهدنبالش رفتم که با فامیل او مواجه و ناچار شدم برای فرار از مخمصه، او را هم با چاقو بزنم، اما حالا بهشدت پشیمانم و طلب بخشش دارم.
مکث
پایان کابوس 8ساله
قاتل در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور رسید و شمارش معکوس برای قصاص مرد خشمگین آغاز شد. درحالیکه قرار بود بهزودی، تاریخی برای اجرای حکم قصاص قاتل درنظر گرفته شود، تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران به دستور قاضی امین کرمانینژاد، سرپرست اجرای احکام دادسرا، تلاش خود را شروع کرد تا از اولیای دم رضایت بگیرد. یکی از نکتههایی که حائز اهمیت بود، توبه قاتل و رفتارهای مناسب او در زندان بود. او در زندان چند جزء از قرآن را حفظ و در امور خیریه زندان نیز شرکت کرده بود. وقتی این اخبار به گوش اولیای دم رسید، آنها دلشان به رحم آمد و بهخاطر رضای خدا تصمیم بزرگی گرفتند و سرانجام قاتل عزیزشان را بخشیدند. به این ترتیب، قاتل از مجازات مرگ رهایی یافت تا بهزودی پس از 8سال حبس، از زندان آزاد شود.