با دستگیری مرد پاکستانی، تحقیقات برای شناسایی اعضای باند بینالمللی گروگانگیری ادامه دارد
شناسایی در استانبول، گروگانگیری در تهران
الهه فراهانی-روزنامهنگار
پلیس پایتخت در تعقیب اعضای باندی است که با شناسایی طعمههایشان در استانبول، به کمین مینشستند و با نقشهای حساب شده، آنها را پس از بازگشت به ایران گروگان میگرفتند تا از خانوادههایشان اخاذی کنند. با دستگیری مرد پاکستانی که از اعضای این باند مخوف است، جستوجو برای به دام انداختن سایر اعضای باند ادامه دارد.
به گزارش همشهری، اواخر سال گذشته 3جوان تهرانی به قصد مهاجرت و ساختن زندگی رویاییشان در اروپا بهصورت قاچاقی از ایران خارج شده و به ترکیه رفتند. آنها تصمیم داشتند مدتی در ترکیه کار کنند و بعد خود را به یکی از کشورهای اروپایی برسانند اما همهچیز آنطور که میخواستند پیش نرفت چرا که یک روز از سوی پلیس ترکیه بازداشت شدند و از آنجا که غیرقانونی وارد این کشور شده بودند دیپورت شده و به ایران بازگردانده شدند و این شروع دردسر بزرگتری برای آنها بود.
در تهران
3پسر جوان مقابل افسر پلیس تهران نشسته و میگویند که یک هفته در خانهای زندانی بوده و شکنجه میشدند. یکی از آنها ادامه داد: من و دوستانم بچهمحل و همکلاسی قدیمی هستیم. آرزویمان این بود که به اروپا مهاجرت کنیم و در آنجا زندگی تازهای بسازیم تا اینکه یکی از آشنایانمان پیشنهاد خوبی را مطرح کرد؛ او از ما خواست که قاچاقی از ایران خارج شده و به ترکیه برویم و از آنجا خودمان را به یکی از کشورهای اروپایی مانند آلمان برسانیم. پیشنهادش وسوسهانگیز بود و ما ظرف یک هفته عزممان را برای رفتن جزم کردیم. با پرداخت پول به قاچاقچیان انسان، قاچاقی از ایران خارج شده و به ترکیه رفتیم. ما در آنجا از صبح تا شب کارگری میکردیم تا پول جمع کنیم و خودمان را به آلمان برسانیم تا اینکه با یک مرد پاکستانی آشنا شدیم. او را دکتر صدا میزدیم و میگفت که یک شرکت بزرگ در زمینه اخذ ویزا و مهاجرت دارد. او گفت که میتواند برایمان ویزای آلمان بگیرد و حتی کار هم برایمان فراهم کند. حتی مدعی بود که همه کارها را قانونی انجام میدهد و هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
پسر جوان ادامه داد: یک روز پس از آشنایی با مرد پاکستانی، فرد ناشناسی ما را لو داد و پلیس شهر استانبول دستگیرمان کرد و به این ترتیب از ترکیه دیپورت شدیم و به ایران برگشتیم. وقتی برگشتیم تصمیم گرفتیم با آن فرد پاکستانی تماس بگیریم و برای مهاجرت به آلمان کمک بخواهیم. از آنجا که شمارهاش را از قبل گرفته بودیم، با او تماس گرفتیم. وی میگفت که برای انجام کارهای مشتریانش به ایران آمده است. او گفت که اگر ویزای قانونی میخواهیم باید همه مدارک لازم را تهیه کنیم و به شرکت آنها برویم. به این ترتیب با او قرار ملاقات گذاشتیم و همراه وی راهی خانهای در جنوب تهران شدیم. اما به محض ورود، چند نفر به ما حمله کردند و چشمها و دست و پایمان را بستند و در اتاقی زندانیمان کردند. آنها ما را شکنجه داده و بعد با خانوادههایمان تماس گرفتند و برای آزادی ما درخواست پول کردند. آنها با زبان ترکی استانبولی صحبت کرده و به خانوادهمان میگفتند که ما را در خانهای در ترکیه زندانی کردهاند و اگر به خواستهشان نرسند، ما را خواهند کشت. آنها با تهدید نفری 10هزار دلار از خانوادههایمان در قالب ارز دیجیتال گرفتند و آنها را تهدید کردند که اگر پای پلیس را به ماجرا بازکنند، رابطانشان در ایران، جان تک تک آنها را میگیرد و حتی برای خانوادههایمان فیلمی از شکنجه کردن ما فرستادند تا بتوانند هرچه زودتر به پول برسند. همین سبب شد تا خانوادههای ما هم از ترسشان حرفی به پلیس نزنند و دلارها را پرداخت کنند.
پسر جوان در ادامه گفت: گروگانگیران بیرحم پس از گذشت یک هفته شکنجه و تهدید، ما را با دست و پای بسته در بیابانهای جنوب تهران رها کردند و آنجا بود که فهمیدیم همه این اتفاقات زیر سر مرد پاکستانی بوده است. او پس از شناسایی ما در ترکیه، ما را فریب داد و اعتمادمان را جلب کرد. بعد خودش ما را به پلیس لو داد که از ترکیه اخراج و مجبور شویم برای مهاجرت به اروپا از او کمک بگیریم اما در حقیقت همه این ماجرا، نقشهای برای اخاذی بود.
مرد پاکستانی
بهدنبال اظهارات این 3پسر جوان، پروندهای تشکیل شد و به دستور بازپرس جنایی، گروهی از کارآگاهان ماموریت یافتند تا هرچه زودتر اعضای این گروه را دستگیر کنند. با اطلاعات و سرنخی که پیش رویشان قرار داشت، ردپای مرد پاکستانی که خودش را دکتر معرفی کرده بود بهدست آمد و مأموران وی را در جنوب پایتخت دستگیر کردند. وی هرچند در بازجوییهای اولیه اصرار بر بیگناهی داشت اما وقتی شواهد را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و گفت: من با یک گروه گروگانگیری کار میکنم؛ یک شبکه بینالمللی در ترکیه و ایران. نقش من این است افرادی که قاچاقی در ترکیه هستند را لو بدهم و بعد از اینکه دیپورت شدند نقشهام را عملی کنم. وی ادامه داد: تا سیکل بیشتر درس نخواندهام اما به طعمه هایم میگفتم دکتر هستم و یک شرکت بزرگ در زمینه مهاجرت دارم. به این بهانه آنها را به محلی که اعضای باند تهیه کرده بودند برده و گروگان میگرفتیم تا اعضای دیگر گروه نقشه اخاذی از خانوادههای آنها را اجرا کنند. معمولا از خانواده گروگانها، دلار اخاذی میکردیم و به ازای هر شخصی که موفق به فریبش میشدم دستمزد میگرفتم.
با اعتراف این فرد، تحقیقات برای دستگیری اعضای دیگر این شبکه ادامه دارد.