زشتسازی با دستمزد نجومی
گزارشی از پشتپرده افزایش عملهای نامتعارف؛ از لب شتری تا دماغ خوکی
سحر جعفریان- رابعه تیموری- روزنامهنگار
برای زیباتر دیدهشدن دست به هر کاری میزنند، بدنشان را به ضرب و زور سوزنهای نوکتیز تاتو، آنقدر خالکوبی میکنند که تمام سطح پوستشان را تصاویر عجیب و غریب پر میکند، گوشهایشان را نوک تیز میکنند، بینیهایشان را جابهجا میکنند، لبهایشان را چاک میدهند، دندانهایشان را برش میدهند و خلاصه برای شناختهشدن بهعنوان یک فرد زیباروی خاص اهل مد، بهسادگی به تیزی تیغ جراحی تن میسپارند. رخت و لباسشان هم عجیب و غریب است و میلیونها تومان پول برای خرید لباسی هزینه میکنند که هنوز تننخورده، پاره و ژنده است! یا لباسی که بالاتنهاش از گشادی روی تنشان زار میزند و پایینتنهاش همان موقع دوخت و دوز آب رفته و کوتاه شده است! تصاویری هم که روی این لباسها نقش بسته، آنقدر وحشتناک است که بیش از هر مفهومی، علائم هشداردهنده مرگ و خطر را در ذهن تداعی میکنند. در این میان گروهی از جراحان زیبایی و طراحان مد و لباس هم بهخوبی از این آب گلآلود ماهی میگیرند و با تبلیغات مهیج و وسوسهبرانگیز هر روز این مشتریان کجسلیقه خود را بیشتر و بیشتر به قهقرای زیباییجویی مبتذل سوق میدهند تا کیسهای که برای آنها دوختهاند، پر و پیمانتر شود. در نوشتار زیر کارشناسان دلایل عطش سیریناپذیر عدهای از زیباییجویان را که به سمت ابتذال و استفاده از مدهای نازیبا کشیده شده، بازگو کردهاند.
هر چه در اجزای صورتش دقت کنی، نمیتوانی تصویری از چهره طبیعیاش پیدا کنی؛ چال گونه کاشته و لبش را پروتز کرده است. در چشمها، ابروها و حتی دندانهایش هم آثار و علامت هنرنمایی ناشیانه تیغهای جراحی نمایان است، اما هنوز راضی نشده و میخواهد با خالکوبیهای فراوان، برش زبان و کاشت فلز زیر ابروهایش، به نخستین زن مارمولکی دنیا تبدیل شود. سن و سال ندا به 18سال هم نمیرسد، ولی دیگر پوشیدن شلوار زاپدار و پیراهن نیمتنه کوتاه راضیاش نمیکند و برای زیباتر شدن باید هر روز راههای تازهتری را تجربه کند. او از مشتریان پروپاقرص یکی از کلینیکهای زیبایی شمال شهر است که نرخ خدمات زیباییاش نجومی است، اما نوجوانان بسیاری مانند ندا جزو مشتریان پروپاقرص آن هستند.
پایینبودن عزتنفس در طرفداران مد
سجاد کریمان مجد، نیاز به زیباترشدن را یک نیاز فیک و بدون اصالت نمیداند و معتقد است انسانها بهصورت فطری و طبیعی نیاز دارند زیبا باشند و زیبا دیده شوند. این روانشناس و مشاور خانواده توضیح میدهد: «زمانی این میل به زیباترشدن به آسیب تبدیل میشود که مسائل زیبایی نسبت به فاکتورهای رشدی انسانی اولویت پیدا کند و فاکتورهای علمی و معرفتی در مراحل ثانویه قرار بگیرند. مشکل زمانی بروز میکند که من تصویر زشتی از خودم در خیال خودم ترسیم کرده باشم که این تصویر زشت ناشی از تحلیل اشتباه من از صورت و اندامم باشد نه واقعیت وجودی خودم.» کریمان مجد پایینبودن عزتنفس افراد را موجب روآوردن آنها به سمت رفتارهای نمایشی غیرطبیعی و استفاده از مدهای لباس نامناسب و جراحیهای زیبایی غیرمتعارف میداند و میگوید: «در واقع تمایل به زیباشدن یک نیاز فطری و طبیعی است، اما این زیباییگرایی زمانی که عزتنفس فرد پایین است، او را دچار آسیب میکند. اگر عزتنفس در فرایند روانی جامعه و فرد حل نشده باشد، تمایل به دیدهشدن «به هر قیمتی» در آن جامعه و فرد بالا میرود.»
او پایینبودن اعتمادبهنفس را در بروز رفتارهای زیباییجویانه نامتعارف مؤثر میداند و میگوید: «چند سال پیش در فضایمجازی شایع شده بود که ما ایرانیان هوشی بالاتر از مردم سایر کشورهای دنیا داریم، درحالیکه این ادعا هیچ پشتوانه علمی نداشت و باور این موضوع از سوی عدهای، نشان میداد بخشی از جامعه ما بهدلیل نفوذ استعمار و داشتن برچسب جهانسومی، دچار ضعف اعتمادبهنفس شده و بهدلیل نیاز به یک رشد عمومی به استفاده از این پندارههای مثبت روی آورده است.»
کاسبان زیبایی به میدان میآیند
این مشاور خانواده وجود این ویژگیها و آسیبهای روانی را زمینهساز سوءاستفاده دلالان دنیای مد و زیبایی میداند و توضیح میدهد: «چنین بستری باعث میشود دلالان فعال جراحیهای زیبایی سوءاستفاده کنند و با تهییج جامعه هدف خود که عموما قشر جوان جویای دیدهشدن هستند، آنها را برای استفاده از پوششهای عجیب و غریب و انجام اعمال جراحیهای غیرضروری مجاب کنند.» او به فرایند انتقال و رواج رفتارهای اجتماعی در قشرهای مختلف و تبدیلشدن رفتارهای زیباییجویانه مبتذل افراد به مدهای فراگیر اشاره میکند و درباره آثار رواج این مدهایزیبایی غیرمتعارف میگوید: «بر اثر رواج چنین نگرش و مدهایی، مفاهیم زیباییشناسی تغییر میکنند و با تبلیغات دلالان زیبایی مفاهیمی مانند پیری و چروکشدن صورت بهمعنای زشتشدن تلقی میشود یا پوشیدن لباسهای زننده یک ارزش و زیبایی به شمار میآید.» این روانشناس افراد دارای شخصیتهای وسواسی و نمایشی را طرفدار پروپاقرص رفتارهای زیباییجویانه غیرمتعارف عنوان میکند و توضیح میدهد: «ما نباید این اشخاص را مجرم و مقصر بدانیم، بلکه باید آنها را بهعنوان افرادی نیازمند درمان درنظر بگیریم که بدحالی روانی آنها نیاز به درمان دارد. اگر به جای حمایت و درمان این افراد که در دوره شیدایی بهسر میبرند، در مورد آنها جرمانگاری شود، جریانات ذهنی غیرقابل کنترلشان زمینه بروز رفتارهای اجتماعی عجیبتر از جراحیهای زیبایی و پوشیدن لباسهای نامتعارف را هم بهوجود میآورد.»
وقتی دلالان وارد دنیای پزشکی میشوند
بعد از عمل جراحی دماغ سربالا و لب شتری، چندسالی است که طرفداران جراحی گوش خفاشی و چشمگربهای هم سهمی برای خودشان در لیست علاقهمندان به جراحیهای زیبایی دست و پا کردهاند؛ عملهای جراحیای که قیمتهای نجومیشان هم نمیتواند افراد را از انجامشان بیخیال کند.
مثلا متوسط هر عمل چشمگربهای حدود 11میلیونو500هزارتومان است یا آنها که میخواهند گوشهای خفاشی داشته باشند، باید بین 10 تا 100میلیون تومان هزینه کنند. اخیرا هم که دلباختگان چشمهای رنگی حکایت خودشان را دارند و حاضرند 100میلیون تومان برای اینکه رنگ چشمانشان تغییر کند، از جیب مبارک هزینه کنند. البته همه این قیمتهایی که گفتیم در کلینیکهای زیبایی گرفته میشود و در بازار زیرزمینی این عملهای جراحی زیبایی با قیمتهای پایینتری انجام میشود اما تعداد قربانیانشان هم بهمراتب بیشتر است. بهگفته دبیر انجمن جراحان پلاستیک ایران، بیش از 1600صفحه در اینستاگرام انجام اعمال جراحی زیبایی را تبلیغ میکنند.
فاطمه محمدی، جامعهشناس هم در اینباره میگوید: «جراحیهای زیبایی تا آنجا که به اصلاح یک نقص و عیب بپردازد، خیلی هم مفید و عالی محسوب میشود. دهههای گذشته را به یاد آورید؛ زمانی که برخی افراد بهدلیل نقصهای مادرزاد لبشکری یا انحراف چشم، منزوی و افسرده میشدند و یا از ازدواج و اشتغال دوری میکردند. بنابراین جراحیهای پلاستیک و زیبایی، با اصلاح نقایص ظاهری آنها، بسیار هم مفید عمل کردهاند.» او رفتارهای زیباییجویانه مبتذل را آسیب عنوان میکند و میگوید: «زمانی جراحیهای زیبایی نامتعارف و افراطی میشوند که نظام اجتماعی، آن را طلب و تقاضا کند. بخشی از این نظام اجتماعی، خود افراد هستند؛ افرادی که معمولا از خود ناراضی هستند. ناراضیاند چون استعدادشان را کشف نکردهاند و یا در محیطی ناسالم قرار گرفتهاند. در این شرایط، این افراد، درصدد پرزنت چهره خود در عرصههای مختلف برمیآیند تا دیده شوند.» بهدلیل همین اثرگذاری گسترده رسانهها در ساخت هویت، میزان محبوبیت و مطلوببودن افراد فقط و فقط در چهرهشان خلاصه میشود. بهعبارتی سادهتر، در حال حاضر تعریف بسیاری از افراد در همه کشورها با توجه به تفاوتهای فکری و فرهنگی از زیبایی چهره، یکسان و یکدست است؛ طبق معیار و سلیقهای که رسانهها برای ما ایجاد کردهاند، فرد زیبا به فردی گفته میشود که بیشترین تعداد جراحیهای زیبایی را انجام داده باشد و دستکم شبیه یکی از سلبریتیهای سینمایی یا انیمیشنی باشد. در واقع عناصر زیباییشناختی هستی فراموش شده و جایش یکسری عناصر و المانهایی پدیدار شده که همگی ساختگی و فیک هستند. این یکسانسازی سلایق، پیامد دیگری هم دارد و آن اینکه نگاه ابزاری به افراد بهویژه بانوان خواهیم داشت؛ ابزاری برای نمایش، تبلیغ. جراحیهای زیبایی افراطی در واقع ناشی از فعالیت انحرافی اینفلوئنسرهایی است که هویت ساختگی زن را در زندگیهای ناواقعی و مجازی به تصویر میکشند و در قامت الگوهای جذاب و خواستنی ظاهر میشوند. فراموش نکنیم این افراد که مبلّغ هویتهای ساختگی هستند، از این طریق امرار معاش میکنند و ملاکشان میزان درآمد و سودآوری خودشان است نه سلامتی و زیبایی واقعی سایر افراد.