روایت اصغر نقیزاده از تجربهاش در دفاع مقدس
خاطرات دوستداشتنی جنگ
الناز عباسیان؛ روزنامهنگار
«جنگ دوست داشتنی نیست اما یاد کردن از صفا و یکدلی، یکرنگی و خلوص و از جانگذشتگی رزمندگان در 8سال دفاعمقدس، آن روزها را برایمان دوستداشتنی میکند». این جمله را اصغر نقیزاده، رزمنده، عکاس جبهه و بازیگر سینما و تلویزیون که این شبها با برنامه گفتوگو محور «جنگ دوستداشتنی» مهمان خانهها شدهاست میگوید.
اگر اهل تماشای تلویزیون هستید این شبها تماشای برنامه گفتوگو محور «جنگ دوستداشتنی» را از دست ندهید. اصغر نقیزاده بهعنوان مجری و کارشناس، میزبان رزمندگان برای بیان خاطرات شیرین و شنیدنیشان از جبهههاست. «جنگ دوستداشتنی» به مناسبت ایام دفاعمقدس از۲۵ شهریورماه بهمدت ۲۰ شب روی آنتن رفته است. این برنامه با توجه به ایام دفاعمقدس سعی دارد خاطرات شیرین و طنز رزمندگان دفاعمقدس را روایت کند تا علاوهبر پرداختن به موضوع دفاعمقدس در ایام ربیعالاول برای مخاطبان حال و هوایی طنزگونه داشته باشد. به همین بهانه، سراغ این رزمنده و عکاس دوران دفاعمقدس رفتیم و با او درباره پرداختن به خاطرات شاد و شیرین سالهای دفاعمقدس گفتوگو کردهایم.
جنگ در هیچ کجای دنیا دوستداشتنی نیست اما در برنامه تلویزیونی «جنگ دوستداشتنی» رزمندگانی مقابل دوربین مینشینند که میگویند حاضرند همه دارایی خود را بدهند که به آن روزها برگردند! نقیزاده درباره حضورش در این برنامه میگوید: «حدود ۱۲ سال پیش در مراسمی برای بزرگداشت دفاعمقدس دعوت شدم که سردار سلامی هم حضور داشتند.
در این مراسم من جنگ را از نگاه خودم و با لحن طنزآمیز برای حضار تعریف کردم. بعد برنامه سردار مرا دیدند و گفتند کار جالبی بود که جنگ را از این زاویه نگاه کرده و ایثار و فداکاری رزمندهها را با این لحن متفاوت به مخاطبان مختلف بهویژه نسل جوان منتقل کردی. این سخنان انگیزهام را مضاعف کرد و اینگونه روایتها را ادامه دادم تا اینکه از طرف بنیاد روایت فتح و آقای حسین همایونفر به من پیشنهاد میزبانی از این برنامه دادهشد. استقبال کردم و قرار شد این کار با بودجه محدودی ساخته شود. زمان شروع کار دیماه ۹۸ بود اما چون سردار سلیمانی به شهادت رسیدند، کار عقب افتاد. بعد از آن ویروس کرونا همهگیر شد و دوران قرنطینه ما را محدود کرد. با این حال در ایام کرونا این کار کلید خورد.»
فصل اول این مجموعه در ایام نوروز ۱۴۰۰ از شبکه افق پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت. از اینرو فصل دوم آن با حضور مهمانانی چون سیدمسعود شجاعی طباطبایی، جواد مجلسیراد، علی مسجدی، رضا صراف و سعید تاجیک تولید شد. نقیزاده میگوید:«پخش این برنامه از شبکه نسیم در ساعت ۱۰ شب که مخاطبان زیادی مقابل تلویزیون مینشینند بازتابهای زیادی داشت و خوشحالم با بازگو کردن این خاطرات شیرین حال مردم را خوب کردیم.»
راوی خاطراتی که پرکشید
نقیزاده به یکی از خاطرات آن روزها اشاره کرده و میگوید: «یکی از خاطرات شیرین منهنگام ضبط این کار مربوط به جانباز شیمیاییای بهنام حضرتی بود. قد بسیار کوتاهی داشت و خیلی شیرین و بامزه خاطراتش را تعریف کرد. سر ضبط برنامه کلی خندیدیم. چند وقت بعد از برنامه به کرونا مبتلا شد و شهید شد. من هنوز صدای خندهها و خاطرات این رزمنده را به خاطرم دارم. باید قدر این دوران و نفسهای گرم رزمندهها و جانبازان دفاعمقدس را بیشتر بدانیم و با خلاقیتهای بیشتر، خاطرات آنها را برای همنسلان و نسلهای آینده حفظ کنیم.»
جنگ و لبخند
مجری و میزبان این برنامه نقیزاده همراه با مهمانان خاطرات آن روزها را مرور میکنند. او درباره اهمیت به اشتراک گذاشتن خاطرات طنز جبهه میگوید: «جنگ دوست داشتنی نیست اما یاد کردن از صفا و یکدلی، یکرنگی و خلوص و از جانگذشتگی رزمندگان در 8سال دفاعمقدس، آن روزها را برایمان دوستداشتنی میکند. روزهای جنگ هم مثل زندگی معمولی با شادی و غم همراه بود؛ هم شکست داشت و هم پیروزی. واقعیت این است که کسی از جنگ خوشاش نمیآید. جنگ بر ما تحمیل شده بود و همه با تمام توان در برابر دشمن مقابله میکردیم. در عین حال، با هم بودنها، دور هم بودنها و گفتن و خندیدنها در یاد همه آنها که روزهای حضور در جبهه را تجربه کردهاند خاطرات خوشی به یادگار گذاشته است. خیلی از جوانها حتی فرزندان خودم هم به من میگویند مگر در جنگ هم از این اتفاقات میافتاد؟ مگر شوخی هم میکردید؟ پاسخ من این است که این جوانها که از کره مریخ نیامده بودند. جوانانی از دل همین مردم و محلهها بودند که راهی جبهه شدند. معتقدم نباید روایتهای ما از جنگ فقط محدود به شبهای عملیات باشد. باید این بخش از تاریخ دفاعمقدس را هم به جوانان معرفی کنیم که رزمندگان در دل جنگ با حفظ روحیهای قوی در صحنه دفاع حاضر میشدند.»
دوستی با گلعلی بابایی
نقیزاده متولد1341 است و با شروع جنگ تحمیلی از مسجد محل خود به جبهه اعزام شد. او با گلعلی بابایی که اکنون از نویسندگان و پژوهشگران دفاعمقدس است دوست و همراه بوده و به همینخاطر وقتی او به لشکر27 محمدرسولالله(ص) رفت، نقیزاده هم به این لشکر ملحق شد و چون با حرفه عکاسی آشنایی داشت، شروع به عکاسیکرد.