جای پشتیهای خوش نقش و نگار سنتی در بازار تهران خالی است
«کوسن» جای «پشتی» را گرفت
الهه بصیر
آن روزها خبری از مبلهای لاکچری و چیدمان مدرن خانههای امروزی نبود. وارد هر خانهای که میشدی، فرش دستبافی را میدیدی که گلهای رنگارنگ و زمینه لاکی آن دلات را شاد میکرد و لبخندی از سر رضایت انرژی مثبتی که در خانه جاری بود، بر لب مینشاند. چشم که میگرداندی، چهار سوی اتاق پشتیهایی با نقش و نگار مشابه با هارمونی فرش و قالیچهها خودنمایی میکردند. حالا اما همه چیز فرق کردهاست؛ نه خبری از پشتیهایی است که ساعتها دور هم نشستن و گپ زدن را آسوده میکردند و نه آن هارمونی زیبا و رقص ترکیبهای لاکی رنگ در خانه. تا چشم کار میکند مبل و صندلیهای چوبی خانهها را پرکردهاند و کوسنهایشان جای پشتیهای قدیمی را گرفتهاند تا بلکه نشستن را راحتتر کنند. در واقع کوسنها آمدند تا با زاویهای که به قوس کمر میدهند، راحتی و آسایشی را که نشستن بر روی زمین و تکیه بر پشتی داشت بر روی مبلها فراهم کنند. همین تغییر چیدمان خانه پشتیهای قدیمی را در جرگه نوستالژیهای خاطرهانگیز جا داده است. تا جایی که امروزه خرید و فروش پشتیهای سنتی در بازار منسوخ شده است. در این صفحه خاطرات این نوستالژی را مرور کردهایم.
نشستن روی زمین خستگی را از تن به در میکند
«از صبح که چشم باز میکردیم دنبال یک لقمه نان حلال از خانه بیرون میزدیم. شب که به خانه برمی گشتیم پاهایمان از فرط خستگی مثل کوزه ورم میکرد. روی زمین مینشستیم. به پشتی تکیه میدادیم و پاهایمان را دراز میکردیم. یک بالشتک هم کنار دستمان بود که آرام آرام روی پشتی سر میخوردیم و بر بالشتک لم میدادیم. انگار خون به یک باره در پاهایی که از صبح ایستاده بودند جریان پیدا میکرد. خستگی از تنمان درمیآمد و جان دوباره میگرفتیم.» اینها را حاج کریم زارعی میگوید که در گذشته مغازه پشتیفروشی داشته و حالا در همان مغازه قالیچه و پادری میفروشد. او درباره تغییر کاربری مغازهاش میگوید: «پشتیهای سنتی دستباف بودند و قیمت به نسبت بالایی داشتند. رسم بود که همه در خانهشان پشتی داشته باشند. به خصوص برای جهیزیه عروس خرید پشتی بسیار ضروری بود. به مرور زمان با پایین آمدن قدرت خرید مردم پشتیهای ماشینی وارد بازار شدند. قیمت کمتری داشتند. رنگشان با یک بار شستوشو می رفت اما خریداران زیادی داشتند. تا این که مبلمان و میز و صندلی که سوغات فرنگیها بود وارد بازار شد و کم کم پشتیها از رده خارج شدند. من هم مثل خیلیهای دیگر به ناچار دست از پشتی فروشی کشیدم. هنوز هم گاهی چند نفری مثل شما پرسان پرسان برای خرید پشتی به مغازه میآیند اما تعدادشان آن قدر کم است که از تغییر شغلم پشیمان نمیشوم.»
مخده با حفظ سمت پابرجاست
نسل امروز با کلمه مخده احساس بیگانگی میکند. شاید به دلیل تغییر شکل گفتاری این واژه در زبان محاوره باشد. در زبان محاوره مخده را مخطع مینامند. اما با صرف نظر از این تغییر و تحول گفتاری، از آنجاکه مخده واژهای عربی است به مرور زبان جایگاه خود را در زبان فارسی از دست داده است. به همین دلیل امروزه اشخاص به محض شنیدن این کلمه دست به دامن گوگل میشوند تا ببیند با چه پدیدهای سر و کار دارند. آنطور که در لغتنامهها آمده است، مخده همان نازبالش یا متکا است که در گذشته کنار پشتی میگذاشتند تا در زمان استراحت بر آن تکیه کنند. خیلیها به تنهایی از مخده به عنوان پشتی استفاده میکردند. داخل مخده با پر مرغ یا پنبه پر میشود و قبل از رویه تزیینی یک رویه نمدی میدوزند که به محکمتر شدن متکا کمک میکند. مخده هنوز هم طرفداران زیادی دارد و مانند پشتی نوستالژی نشده است؛ اما نازبالش نامیده میشود.
قالیچه بخرید و پشتی سفارش بدهید
درست است که تعداد طرفداران پشتیهای قدیمی بسیار کم شده است، اما هنوز هم هستند افرادی که نشستن روی زمین را به نشستن بر روی مبل و صندلی ترجیح میدهند. منسوخ شدن خرید و فروش پشتی و تغییر کاربری مغازههای پشتی فروشی دست این افراد را از چیدمان سنتی خانه کوتاه کرده است. حاجی زارعی در این باره میگوید: «طبیعی است که وقتی کالایی در بازار خریدار نداشته باشد کنار گذاشته شود. به اصطلاح میگوییم؛ فلان چیز به خاطرهها پیوست. حالا هزار بار هم که بگوییم لم دادن روی زمین و تکیه کردن بر پشتی کجا و نشستنهای رسمی بر مبلمان امروزی کجا؟! تا وقتی سلیقه نسل کنونی نشستن بر مبلمان و چیدمان فرنگی را میپسندد بی مایه فطیر است. اما آن دسته از افرادی که هنوز هم دنبال خرید پشتی دستباف یا سنتی هستند میتوانند قالیچه بخرند و بدهند به رفوگریهای فرش یا به آنهایی که قالیچه را با نقش و نگار فرش در ابعادی که بخواهید تحویل میدهند، تا برایشان پشت قالیچه پارچه مخمل کبریتی بدوزند. آن وقت میتوانند مثل قدیم داخل آن را پر کنند و به عنوان پشتی از آن استفاده کنند. حتی با قالیچههای قدیمی هم که در خانه دارند میتوانند این کار را انجام بدهند. نه اینکه اصلا در تهران پشتی گیر نیاید. نه! بلکه تعداد و تنوع آنها آن قدر کم شده که خیلیها حوصله پیدا کردنشان را ندارند. حالا دیگر پشتیها پای ثابت اجناس خاک خورده گوشه سمساریها شده اند.»
یادش بخیر خانهسازی با گل قرمزیها!
«انسیه مجاوری» 28 ساله است و خاطرات جالبی با این نوستالژی دارد. او را در یکی از مغازههای صنایع دستی بازار میبینیم. از علاقهاش به تولیدات سنتی میگوید و خاطراتی که از پشتیهای قدیمی دارد: «یادش بخیر بچه که بودیم پشتیها را دور هم میچیدیم و مثلا با آنها برای خودمان خانه درست می کردیم. بعد از آن وسایل خاله بازیمان را برمیداشتیم و ساعتها داخل چهارچوبی که ساخته بودیم سرگرم میشدیم. مامان که میآمد عصبانی میشد. می گفت: «چرا چیدمان خانه را به هم ریختهاید؟ چرا پشتی ها را به هم تکیه دادهاید، کج میشوند.» وای اگر خوراکیهای خاله بازی را روی پشتی میریختیم، روزگارمان سیاه بود. (خنده) یک روز جمعه از صبح باید پشتیها را گوشه حیاط خالی میکردند تا آنها را بشویند و از نو پرشان کنند.» مجاوری با اشاره به این که هنوز هم چند تا از پشتیهای قدیمی در خانه مادربزرگاش به جا ماندهاند، ادامه میدهد: «حالا هر اندازه هم که چیدمان خانهها مدرن باشد و مبلمان رنگارنگ خانه را پر کرده باشند، خبری از دور هم نشستن و تکیه دادن بر پشتیهای قدیمی نیست. انگار پشتیها صمیمیت را با خود بردند. دور هم نشستن را با خود بردند. با رفتنشان آسودگی را با خود بردند و به جمعها رسمیت بخشیدند. یادش بخیر پشتیهای ایوان مادربزرگ را روی پلهها میگذاشتیم و با آنها سرسره درست می کردیم. بعد از روی آنها قل میخوردیم. آخ که چه کیفی داشت! بعدش هم بزرگترها از راه میرسیدند و برای شکستن کمر پشتی کلی سرزنشمان می کردند. هنوز هم چند تایی از همان پشتیهای قدیمی در خانه مادربزرگ هستند. اما مهمانها نشستن بر روی مبلها را به جای نشستن بر روی زمین و تکیه دادن بر پشتی ترجیح میدهند. حتی بچهها هم کاری به کار پشتیها ندارند و برایشان جذابیتی ندارد. گذشت زمان همه چیز را عوض کرده است. حالا پشتیها فقط به صندوقچه خاطرات گذشته و عکس های یادگاری سنجاق شده اند و بس.»
چیدمان خانه امروزی با استفاده از پشتیهای سنتی
امروزه باوجود تغییر در چیدمان خانه به ویژه آپارتمانها، هستند افرادی که دلشان میخواهد همه خانه یا گوشهای از آن را به سبک سنتی ایرانی بچینند. در واقع ایرانیها هر چه قدر شیفته و خواهان پیروی از سبک فرنگی و مدرن برای چیدمان خانه باشند، باز هم در پس پرده ذهنشان به چیدمان قدیمی خانه تعلق خاطر دارند. کافی است جوانان امروزی آلبوم خانوادگیشان را ورق بزنند و تصویری از پشتیهای قرمز رنگی را که گوشه خانه به دیوار تکیه کردهاند ببینند تا دلشان غنج بزند برای حال و هوای خانه پدری یا خانه مادربزرگ و پدربزرگهایشان. بنابراین چندان دور از ذهن نیست که هنوز هم خیلیها دلشان بخواهد کنج خانه را با همان پشتیهایی که پس هر نقش و نگارشان یک دنیا معنا پنهان بود تزیین کنند. از این رو بسیاری از سایتها و وبگاههای مشاوره چیدمان خانه، بخشی را نیز به چیدمان خانه با سبک سنتی ایرانی اختصاص دادهاند که اتفاقا رنکینگ سایتها نشان میدهد که این بخش طرفداران زیادی هم دارد.
برخی دیگر تراس خانه را به شیوه سنتی تزیین کرده اند؛ با استفاده از قالیچه لاکی، تختهای چوبی و همان پشتیهای قرمز قدیمی و حتی سماور و استکانهای کمر باریک که حالا اگر دنبال اصلشان باشید، آنها را در شهرستانها هم پیدا نخواهید کرد. در تهران آن قدر کمیاب شده اند که بعید نیست وقتی ردشان را دنبال میکنید پایتان به بازار سیاه باز شود!
یک دنیا نقش و نگار
نقشهای پشتیهای سنتی از دیرباز همانند فرش ایرانی طبقهبندی مشخصی داشته اند. مهمترین نقشها شامل طرح شاه عباسی، اسلیمی، گلدانی، اقتباسی و تلفیقی بوده است. درست است که تا نام پشتی سنتی به گوشمان میرسد بیدرنگ همان پشتیهای قرمز رنگ با لوزیهای خوش نقش و نگار به یادمان میآید اما تنوع پشتیها را نمیتوان نادیده گرفت. بعضی از پشتیها همانند فرش، تصویری از شکارگاه با آهوان و گوزنهای شاخدار در 4 سوی پشتی را به نمایش میگذاشتند. اینها در رنگهای سبز و قهوهای روشن بافته میشدند. بعضی دیگر تصویری از شاخ و برگ درختان در هم تنیده را نشان میدادند. بعضی از پشتیها اشکال هندسی را به صورت تو در تو با رنگهای متنوع به رخ میکشیدند و بعضی هم با تصویری از شاه عباس بافته میشدند که با سماور زغالی و فنجان و نعلبکیهای شاه عباسی در کنارش، جلوه باشکوهی به مهمانخانهها میبخشیدند. پشتیهای شاه عباسی اغلب گران قیمت بودند و همه اقشار جامعه قدرت خرید آنها را نداشتند. البته دورهای که تولید رویه پشتی ماشینی قوت گرفت، پشتیهای شاه عباسی نیز با قیمت مشابه سایر پشتیها در بازار عرضه میشد.
پشتی خوب را از داخلاش بشناسید
داخل پشتیهای دستباف قدیمی را با پشم و پنبه فشرده پر میکردند. به همین دلیل عمر طولانی داشتند و بعد از چند بار تکیه دادن بر آنها شکل و شمایلشان را از دست نمیدادند. اما از آنجا که این پشتیها قیمت زیادی داشتند خیلیها نمیتوانستند آنها را بخرند. از این رو مغازهدارها به فکر پر کردن پشتیهای ماشینی با کارتون و شانه تخممرغ افتادند. این پشتیها که اتفاقا به پشتیهای شانه تخممرغی معروف بودند عمر کوتاهی داشتند. پس از مدت کوتاهی از وسط میشکستند. مقواهای داخل آنها گلوله گلوله میشد و هنگام تکیه دادن کمر را آزرده میکرد. برخی از خانمهای خانهدار بعد از مدتی داخل این پشتیها را خالی می کردند و جای آن الیاف داخل تشک و بالش یا حتی خردههای پارچه پر می کردند. اما باز هم به محض تکیه دادن شکل و شمایل پشتی عوض میشد.
بعضی از پشتیها هم با استفاده از کاه پر شده بودند. اینها به نسبت پشتیهای شانه تخممرغی عمر طولانیتری داشتند، اما بسیار پیش میآمد که هنگام تکیه دادن بر آنها تیزی سر نیزهای کاه از قالیچه روی پشتی بیرون میآمد و در کمر فرو میرفت. پشتیهایی که با کاه و مقوا پر شده بودند به راحتی قابل شستوشو نبودند. وقتی داخل آنها را خالی میکردند تا قالیچه پشتی را بشویند هرگز مانند بار اول پر نمیشود. اغلب پیش میآمد که یک سوی پشتی کم بار تر و سوی دیگر آن پر بار تر میشد. این ناهماهنگیها آن قدر آزار دهنده بود که صاحب پشتی آن را به سمساری محله میفروخت و پشتی دیگری میخرید. سمساری هم صرفا مبلغی بابت قالیچه به کار رفته در پشتی میپرداخت و اگر قالیچه فرسوده بود حاضر به خرید نمیشد.
در نمونه دیگری داخل پشتی با استفاده از یونیلیت پر میشود. یونیلیت بسته به جنس، ضخامت و کیفیتی که دارند قابلیت مصرفی متفاوتی نیز دارند. پشتیهایی که از یونیلیت پر شده اند به راحتی قابل شستوشو هستند. کافی است یونیلیت را از داخل پشتی بیرون بیاورید و بعد از شستوشو دوباره آن را جاگذاری کنید.در هر صورت، این پشتیها نیز در مقایسه با پشتیهای شانه تخممرغی عمر طولانیتری دارند و زیبایی ظاهریشان را برای مدت زمان طولانیتری حفظ خواهند کرد.
جنس رویه
جنس پشتیها اغلب فرش (دستباف یا ماشینی)، پارچه منقوش یا مخمل است. پشتیها با رویه فرش همانند فرش و قالیچه به صورت 700 شانه، 1000 و 1200 شانه تولید میشوند. در پشتی فرش ها قیمت و کیفیت کالا باتوجه به اینکه از نخ طبیعی یا پلاستیکی استفاده شده است و نیز تراکم بافت تعیین میشود. اگر پشتی فرش با نخ 100 درصد طبیعی بافته شده باشد عمر طولانی خواهد داشت. قابل شستوشو است و به اصطلاح پرز هم نمیدهد. در یک جمله میتوان گفت برای تهیه رویه یک پشتی فرش، تمام استانداردها و حساسیتهای فرش ایرانی به دقت رعایت میشود.
تفاوت مخده با پشتی
مخده در ظاهر چیزی شبیه به متکا (نوعی بالش استوانهای شکل) است. در زمان قدیم مخده یکی از ملزومات پشتی بود. مخده را کنار پشتی میگذاشتند تا هنگام استراحت، گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون آرنجشان را روی آن بگذارند. از آنجا که در باور مسلمانان خواب قیلوله امری مستحب است، مخده را کنار پشتی میگذاشتند تا چنانچه بعد از نماز ظهر و پیش از نماز عصر به خواب قیلوله رفتند بر پشتی تکیه کنند و روی مخده نیم خیز شوند. میگفتند، خواب قیلوله تمرکز بر روی کار، قدرت اندیشیدن و نیروی جسمانی را بیشتر میکند. از این رو مخده را به عنوان یکی از ملزومات آن برای استراحت کوتاه نیم روزی فراهم میکردند. امروزه برخلاف پشتی که کاملا منسوخ شده ، مخده یا نازبالش هنوز در بعضی خانهها و مغازهها دیده میشود، اما از آن به عنوان یکی از انواع کوسن برای مبلهای L شکل استفاده میشود. جنس پارچه مخده معمولا ساتن طرحدار ترمهدوزی شده است.
تمایز بالشتک از پشتی
بالشتکها در ظاهر چیزی شبیه به پشتی هستند. با این تفاوت که از الیاف نرمتری برای بافت آنها استفاده میشود و داخل آنها را نیز کمتر از پشتی پر میکنند تا نرمتر باشند. بالشتکها را مانند پشتی تنها به دیوار تکیه نمیدهند. طریقه استفاده از آنها به این صورت بوده که یکی را روی زمین میگذاشتند و دیگری را به دیوار تکیه میدادند. (L مانند) به نوعی آنها را شبیه صندلی میچیدند و روی آن مینشستند. بالشتکها نسبت به پشتی تنوع بیشتری داشتند. طرح و نقش آنها محدود به نقش و نگار قالیچه و فرش نمیشد و آنها را با باقیمانده پارچههای ضخیم پردهای نیز تهیه میکردند. بالشتکها اغلب 6 عددی خریداری میشدند تا دست کم 3 نفر از بزرگترهای خانه جای راحتی برای نشستن داشته باشند. درحالیکه بیشتر خریداران پشتی هر بار 2 عدد پشتی میخریدند.
تفاوت در اندازه ها
پشتیها در ظاهر شکل و اندازه تقریبا یکسانی دارند. اما در واقعیت ساکنان شهرهای مختلف ابعاد متفاوتی را برای پشتی میپسندند. به این صورت که کردنشینان پشتی سنتی را به شکل مستطیل نیم متر در 80 سانتیمتر طراحی میکردند و میبافتند. ترکمنها اغلب پشتی را در اندازه 60 سانتیمتر در یک متر یا 70 سانتیمتر در یک متر و 20 سانتیمتر میبافتند. سایز پشتی که در تهران مرسوم بود اغلب نیم متر در یک متر بود، اما از آنجایی که تهرانیها طرفدار خرید پشتی در سفرهای استانی بودند، در گذشته همه اندازههای پشتی در بازار تهران وجود داشت. امروزه اندازه و ابعاد پشتی باتوجه به قالیچهای که خریدار انتخاب میکند تعریف میشود. در همه شهرها علاوه بر پشتیهای مستطیلی، پشتیهای مثلثی نیز کاربرد داشت. به این صورت که کنار دستشان میگذاشتند تا راحتتر بنشینند و هر از چند گاهی بتوانند فرم پاها را تغییر بدهند و در واقع پاهایشان را نرمش بدهند. پشتیهای مثلثی مانند مخده نشستن در مدت زمان طولانی را آسان میکردند.