نقش نظام آموزشی در آموزش شهروندی
نرگس معدنیپور*
ماه مهر را باید ماه شکوفایی علم و دانش و حرکت نسلی جدید بر مدار تقوا و اندیشهورزی دانست؛ ماهی که در آن فصل جدیدی از دانایی شکل گرفته و باعث میشود تا روزآمدی، رشد و تعالی فرهنگی و حرکت به سمت توسعه و پیشرفت محقق شود؛ بر همین اساس باید ماه مهر را فرصتی برای آغاز فصل شکوفایی دانست و از این بستر بهره برد تا ضمن آموزش علوم موردنیاز روزمره فردی، سبک زندگی ایرانی و اسلامی و فرهنگ شهروندی را به دانشآموزان و دانشجویان انتقال داد. این انتقال فرهنگ در بستر آموزشی کشور را باید در راستای استمرار و بقای جامعه دانست و بر این نکته تأکید داشت که انتقال باورها، ارزشها، رفتارها و مهارتها در شاخههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی تداوم یک زندگی جمعی را فراهم میآورد.
موفقیت در یک جامعه که بخشی از آن در بستر شهر شکل میگیرد توسط شهروندانی آگاه، مسئول و خلاق محقق میشود؛ لذا ضروری است تا به آموزش شهروندی و ارتقای فرهنگ شهروندی در نظام آموزشی کشور بیشازپیش توجه صورت گیرد. آموزش شهروندی عبارت است از رشد و پرورش دادن ظرفیتهای افراد و گروهها برای مشارکت و تصمیمگیری و عمل آگاهانه و مسئولانه در زندگی اجتماعی و فرهنگی.
باتوجه به این تعاریف یقیناً فردی که از ابتداییترین سنین آموزشی با این مفاهیم درگیر و نسبت به موضوعات جاری اجتماعی مسئولیتپذیری را درک کرده باشد میتواند نقش بسزایی در تحرک و پویایی سکونتگاه خود که همان شهر است، داشته باشد؛ لذا آموزشوپرورش با بهرهگیری از ظرفیت بزرگی که در اختیار دارد، میتواند با کمک مدیریت شهری و نیازسنجی مبتنی بر تحقیقات میدانی نسلی را پرورش دهد که شهر به آن نیاز دارد.
مسئولیتپذیری، مشارکت در کارهای گروهی، هوشیاری در برابر سوءاستفاده، تعهدپذیری، برقراری ارتباط با دیگران، درنظرگرفتن دیگران، حریم خصوصی و... از مهمترین مولفههای آموزش شهروندی بهحساب میآیند که با درنظرگرفتن آنها و ایجاد طرح و برنامه در راستای آن دانشآموزان و دانشجویان را به سمت افقی جدید از زندگی جمعی میتوان هدایت کرد.