• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
سه شنبه 4 مهر 1402
کد مطلب : 203853
+
-

نذر مکتبخانه

سعید وزیری-مدرس، محقق و نویسنده

در تهران قدیم مکتبخانه‌ها در میان مردم همپای اماکن متبرکه اعتبار و قداست داشتند و به همین دلیل اغلب برای مکتبخانه‌ها نذر می‌کردند. سعید وزیری، نویسنده و پژوهشگر با اشاره به این موضوع تعریف می‌کند: «درجه اعتقاد مردم به مکتبخانه‌ها تا حدی بود که در گرفتاری‌ها بر آن نیت و نذر و نیاز کرده، مراد و حاجت می‌خواستند. نذرهای آنها، آش، پلو و حلوا بود که به طلاب می‌دادند. نیاز کودکان مکتبخانه‌ها شیرینی، شربت، میوه و وسایل درس و مشق مانند کتاب، کاغذ، قلم، دوات، رخت، کفش و کلاه عید، پیراهن و شلوار سیاه برای محرم بود که در نذورات مردم دیده می‌شد.»

 ثروتمندان به  مکتبخانه نمی‌رفتند
یکی از رسم‌های جالب مردم تهران به‌ویژه خانواده‌های ثروتمند گرفتن معلم خصوصی یا معلم سرخانه برای باسواد‌کردن آنها بود. سعید وزیری‌ می‌گوید: «‌خانواده‌ ثروتمندان فرزندان خود را به مکتبخانه‌ نمی‌فرستادند و برای آنها معلم خصوصی و سرخانه می‌گرفتند تا اطفال‌شان در خانه درس بخوانند و فرزندان‌شان تا پیش از 18یا 20سالگی جز برای شکار یا تیر‌اندازی از خانه بیرون نمی‌رفتند.»

آموزش دروس غیر‌قرآنی
پایه اصلی و مهم آموزش‌های مکتبخانه‌ای کتاب قرآن بود. اما در کنار قرآن، همه بچه‌ها باید یکسری کتاب‌های دیگر‌ مانند حافظ و گلستان سعدی و... را می‌خواندند. «‌سعید وزیری» در این‌باره توضیح می‌دهد: «دروسی که در مکتبخانه برای شاگردان تدریس می‌شد غیر از آموزش‌های قرآنی، صرف و نحو، مطالعه متون مذهبی، دروسی همچون موش و گربه عبید زاکانی، دیوان شعرایی مانند سعدی و حافظ، گلستان سعدی، جامع عباسی، ابواب‌الجنان، تاریخ نادری، تاریخ معجم، نان و حلوای شیخ‌بهایی، پندنامه عطار و حیله‌المتقین علامه محمدباقر مجلسی بود.»

تحصیل برای دختران ممنوع بود
در تهران قدیم و سیستم مکتبخانه‌ای، دختران حق ادامه تحصیل نداشتند و فقط باید خواندن قرآن را یاد می‌گرفتند اما ماجرا برای پسرها متفاوت بود و آنها می‌توانستند تا مراحل بالا‌تر درصورت تمایل ادامه تحصیل دهند. سعید وزیری می‌گوید: «‌البته نظام آموزشی به‌گونه‌ای بود که پسران می‌توانستند در صورت داشتن استعداد به مراحل بالاتری بروند و در نهایت به مدرسه علمیه بروند و فقه و اصول را تکمیل کنند. برای دختران راه یافتن به مدارس علمیه ممکن نبود. مردم اگر دختران خود را به مدرسه می‌فرستادند برای این بود که قرآن بخوانند و با بعضی از مسائل دینی آشنا شوند. در این مکتبخانه‌ها، گاهی کتاب‌هایی مانند نوحه عزاداری خوانده می‌شد.»


 

این خبر را به اشتراک بگذارید