• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
یکشنبه 3 دی 1396
کد مطلب : 2029
+
-

مسکن مهر به حاشیه‌نشینی دامن زد

حاشیه‌نشینی
مسکن مهر به حاشیه‌نشینی دامن زد

افزایش جمعیت حاشیه‌نشین در کلانشهرها از مهم‌ترین معضلات دولتمردان بوده است. این نوع زندگی در حاشیه شهرها با کمترین امکانات معضلات زیادی را به همراه دارد. افزایش جمعیت حاشیه‌نشین در کشورمان باعث شده تا این مسئله به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی در سال‌های اخیر مطرح شود. گفت‌وگوی همشهری را با کمال اطهاری، کارشناس مسائل اقتصادی - اجتماعی درخصوص حاشیه‌نشینی بخوانید.

 

شروع حاشیه‌نشینی از کشورمان از چه زمانی بود؟‌

شروع گسترده حاشیه‌نشینی در کشورمان از موقعی آغاز شد که شهرسازی رسمی در ایران تعریف شد. بارزترین جلوه این موضوع طرح جامع اول تهران است که در دهه40آغاز شد. در این طرح آن چیزی که من به‌عنوان شهروند‌زدایی کم‌درآمدها نامگذاری کردم در برنامه‌ریزی شهری آغاز شد. تا پیش از اجرای طرح شهرسازی جدید قطعه‌بندی زمین‌ها که هنوز هم نمونه‌هایی از آن را در مناطق11و 12تهران می‌توانیم ببینیم به‌صورت قطعات 100متری بود.

بعدها در طرح جامعی که «تمدن بزرگ شاه» نامیده می‌شود قطعه‌بندی مسکن‌ها در قطعات 270متری بنیان گذاشته شد که از همین زمان شهروندزدایی کم‌درآمدها در کشور آغاز شد و خانواده‌هایی که توانایی خرید این زمین‌ها را نداشتند کم‌کم از شهر طرد شدند. همان زمان عنوان شد که با اجرای این طرح تا سال 1353شهروند کم‌درآمدی نخواهیم داشت؛ چرا که ضوابط شهری برای طبقات متوسط روبه بالاست و دولت از کم‌درآمدها حمایت می‌کند. اما تا قبل از این زمان، فقرا و ثروتمندان در کنار یکدیگر زندگی می‌کردند.

 این برنامه تا چه زمانی ادامه پیدا کرد؟

طرح قطعه‌بندی زمین تا بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد. بعد از وقوع انقلاب زمانی که قانون زمین شهری مصوب شد که قرار بود تعدیل و تثبیتی در قیمت زمین داشته باشد اما این طرح هم باعث نشد تا همه اقشار زمین‌دار شوند چرا که اولویت واگذاری به گروه‌های کم‌درآمد در شهرهای بزرگ به تعاونی‌های مسکنی واگذار شده بود که متشکل از 7نفر عضو بود.

اما این تعاونی‌ها هم نتوانستند در مسکن‌دارشدن مردم خوب عمل کنند. همچنین کاستی‌هایی که از گذشته درنظام مسکن کشورمان وجود داشت باعث شده تا الان هم این چالش‌ها ادامه داشته باشد و در نتیجه شاهد شکل‌گیری بازار اسکان غیررسمی یا همان سکونتگاه‌های غیرمجاز در حواشی شهرهای بزرگ باشیم.

 حاشیه نشینی در کشور ما با دیگر کشورها چه تفاوتی دارد؟‌

مهم‌ترین تفاوت این است که 95درصد سکونتگاه‌های غیررسمی در کشورمان دارای آب و برق هستند درحالی‌که این موضوع در کشورهای دیگر جهان سوم گاهی آرزوی بزرگ حتی طبقه متوسط آن جوامع است. در این جوامع هر 10خانه یک سرویس بهداشتی دارد و مردم در حلبی‌آبادها و یا در خیابان‌ها می‌خوابند.

در قاهره 300هزار نفر گورخواب وجود دارد. همین مسائل باعث می‌شود تا حاشیه‌نشینی در کشور ما با دیگر کشورهای جهان سوم تفاوت ماهوی داشته باشد. اما مثلا در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری در طرح‌های جامع شهری در هر محله باید 10تا 20درصد ساکنان آن از افراد کم‌درآمد باشند.

 رشد قیمت مسکن چه تأثیری در حاشیه‌نشینی داشته؟‌

در دوره پیش از انقلاب قیمت مسکن 3برابر درآمد خانوار بود. از زمانی که تراکم‌فروشی در شهرها رواج پیدا کرد قیمت مسکن بالا رفت و در بهترین حالت 10برابر درآمد سالانه خانوار شد درحالی‌که اندازه قابل‌قبول برای فاصله مسکن با درآمد خانوار 5برابر درآمد سالانه است. همین مسئله هم روی شهروندزدایی تأثیر گذاشت و شهروندزدایی را در بعد از انقلاب تشدید کرد.

به‌عنوان مثال جمعیت در شهرستان‌های اکبرآباد و سلطان‌آباد در سال 65 به‌ترتیب 4و 5هزار نفر بود اما در سال 75به 70و 60هزار نفر رسید چرا که در این شهرها تراکم‌فروشی آغاز شده بود. در این شهرها تا قبل از تراکم‌فروشی قطعات زمین حدود100تا 120مترمربع بود اما بعد از تصویب طرح جامع قطعه‌بندی زمین به 180متر رسید که در توان افراد کم‌درآمد نبود و این افراد در حاشیه شهرها شروع به خانه‌سازی‌ در قطعات کوچک‌تر کردند. این روند را می‌توانیم در تمام کلانشهرها مشاهده کنیم. یکی از نمونه‌های بارزی که در کشورمان باعث کمک به حاشیه‌نشینی شده همین ساخت‌و سازهای مسکن مهر است.

 یعنی مسکن مهر باعث افزایش حاشیه‌نشینی شده؟

مسکن مهر به گسترش حاشیه‌نشینی سازمان‌یافته کمک کرده، چرا که با راه‌اندازی مسکن مهر به شهروندزدایی افراد کمک کرده‌ایم و آنها را به حاشیه شهر رانده‌ایم؛ جایی که زیر ساخت‌های آن هنوز آماده نیست و سرمایه‌های اجتماعی وجود ندارد. افراد ساکن در مسکن مهر به‌طور اتفاقی و از سر اجبار دور هم جمع شده‌اند.

 این حاشیه‌نشینی چه آسیب‌هایی را به‌همراه دارد؟

‌در مناطق حاشیه‌ای افراد کم‌درآمد در فضایی محدود زندگی می‌کنند که امکانات مناسب زندگی را هم ندارند، فضای مناسبی برای فعالیت‌های اقتصادی در اختیار ندارند و هیچ‌کس هم راضی به سرمایه‌گذاری در این مناطق نمی‌شود و بیکاری روزبه‌روز بیشتر می‌شود در نتیجه شاهد بروز انواع بزهکاری در این مناطق هستیم.

من از این مناطق به‌عنوان تله‌های فضایی یاد می‌کنم؛ تله‌هایی که همانند سیاه‌چاله هستند و اگر به آنها رسیدگی نشود روزبه‌روز فشرده‌تر شده و به مرز انفجار می‌رسد. اما تا قبل از رسیدن به این مرز باید آن را کنترل کرد. بیکاری در سکونتگاه‌های غیررسمی بیداد می‌کند. در مدت 3سال تعداد بزهکاری در مناطق حاشیه‌نشینی دو برابر شده.

آنچه اکنون در مناطق حاشیه‌ای مشاهده می‌شود قله کوه یخ است که دیده می‌شود و عمق فاجعه هنوز مشخص نیست. حل آسیب‌هایی که در این مناطق وجود دارد انرژی زیادی را می‌طلبد؛ تلاشی که بتواند آثار بزهکاری را در این مناطق و مناطق همجوار آن حذف کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید