بیخبری و خوشخبری
خودمان شاید حواسمان نباشد اما 24ساعته در 7روز هفته، چنان درگیر خبریم که انگار سردبیر یک سایت پرمخاطبیم و اگر لحظهای غفلت کنیم، مخاطبانمان را از دست میدهیم. اما همه میدانیم که از این خبرها نیست. ما در چرخهای افتادهایم که بیشترش اعصابخردی و حسرت و ناراحتی و خشم است و نه فقط هیچ عایدی ای برایمان ندارد، بلکه کیفیت زندگیمان را هم پایین میآورد. اما چه باور کنیم و چه باور نکنیم، چرخ دنیا میچرخد، حتی اگر ما از موبایل و تلویزیونمان هر بحران و فاجعه و تراژدی و رسواییای را با جدیت دنبال نکنیم. ما چنان در این چرخه افتادهایم که اصلا یادمان رفته زندگی قبلا هرگز اینطور نبوده است. با این ایدهها در ذهن است که امروز، یعنی یازده سپتامبر، «روز جهانی بیخبری و خوشخبری» نام گرفته است. این ایده، خیلی قدیمی است و در قرن هفدهم، یکی از پادشاهان انگلیس برای نخستینبار آن را مطرح کرد؛ عنوان دقیق عبارت شاه جیمز این بوده است: «بیخبری همان خوشخبری است.» عنوان دقیقتر امروز البته این است: «روز بیخبری، روز خوشخبری است.» اینکه این عنوان دقیقا کجا شکل گرفته، مشخص نیست اما در سالهای اخیر که زندگی ما درگیر شبکههای اجتماعی و اپلیکیشینهای خبری و کانالها و گروه های پیامرسانها شده، این ایده بیشتر و بیشتر هوادار پیدا کرده و الان 3سال است که روز جهانی آن، در همین 11سپتامبر جشن گرفته میشود.
این ایده، واقعا مفید است و میتوانیم دستکم در این روز، کمی خودمان را از فضای پراسترس دنیای اخبار دور نگه داریم. این کار هم کاملا ساده است؛ کافی است به جای فکرکردن به رنگ لباس سلبریتیها و پستهای جدیدشان و یا کودتاها در گوشهگوشه دنیا و اخبار بد محیطزیستی، همین یک امروز را فقط به چیزهای مثبت فکر کنیم و از همه مهمتر، موبایل را کنار بگذاریم. اگر سختمان است که موبایل را کنار بگذاریم، میتوانیم دستکم فقط اخبار مثبت را بخوانیم تا روحیهمان بدتر نشود. خواندن اخبار مثبت و توجه و تمرکز روی آنها، اثر عمیقی روی سلامت روانی ما خواهد داشت. میتوانیم از همین امروز شروع کنیم و هر روز، بخشی از وقتی را که در فضای مجازی هستیم، به این نوع اخبار اختصاص بدهیم. قطعا در ماههای آینده، نتیجه آن را خواهیم دید. ما آنقدر زندگی نمیکنیم که بخواهیم همیشه درگیر اخبار منفی باشیم. دنیای بیخبری، خیلی بهتر از دنیای بدخبری است.