دکتر محمد امین قانعیراد در 63سالگی در گذشت
جامعهشناسی که عزیز از دنیا رفت
سیدمحمد امین قانعیراد، رئیس سابق انجمن جامعهشناسی ایران و یکی از برترین کارشناسان مسائل اجتماعی ایران، بعد از 2 سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان، غروب روز پنجشنبه در 63سالگی دار فانی را وداع گفت. از قانعیراد دهها جلد کتاب و مقاله پیرامون جامعهشناسی به جای مانده است. او سال گذشته جایزه دهخدا را برای نگارش کتاب «پیمایش علم و جامعه، تجربه جهانی و اجرای نسخه ایرانی» دریافت و سال95 نیز جایزه انجمن ترویج علم را به خود اختصاص داد. دکتر قانعیراد در آخرین مصاحبه خود با روزنامه همشهری با اشاره به خصوصیات شهروند مسئول در جامعه گفته بود: «شهروند مسئول از درون جنبشهای اجتماعی جدید بهوجود میآید؛ جنبشهای جدیدی که خواهان حقوق خودشان هستند و بهدلیل سازمانیافتگی، مسئولیت خود را هم میشناسند؛ بنابراین شکلگیری جنبشهای اجتماعی جدید در دنیا با شهروند مسئول همراه بوده است. حال شهروند مسئول کیست؟ کسی است که هم به حقوق خود آشناست و هم به تکالیفش. اینکه قانون از بالا تعیین شود یا قوانین مختلف وضع شود، خیلی در شکلگیری آن مؤثر نیست. شهروند مسئول نیاز به یک شرایط نهادین دارد؛ جنبشهای اجتماعی جدید، سمنها، سازمانهای مردمنهاد و جامعه مدنی؛ اینها میتوانند شهروند مسئول را شکل دهند.» هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات اجتماعی و از دوستان نزدیک قانعیراد در پیام اینستاگرامی خود، نوشت: «مرگ ناگهان و شتابناک دکتر محمد امین قانعیراد هم مثل زندگی آرام و استوارش سرشار از نکتههای نهفته است. دیروز (پنجشنبه) که ساعت 5 بعداز ظهر، در پایان وقت ملاقاتی سخت و پراضطراب، پیشانی سردش را در بیمارستان بوسیدم، پردههای دیدارهای این ایام اخیر و گفتوگوی سالیان دور و نزدیک را در میان حلقههای پنهان اشک، میدیدم که «این قافله عمر عجب میگذرد.» با همه این دیدهها و شنیدهها، گمان نمیکردم کمتر از 3ساعت دیگر در آستانه اذان مغرب آخرین روز ماه رمضان شمع وجود او در کنار همسر وفادارش خاموش شود و دنیایی از داغ و دریغ - البته در میانه خرمنی از خوشههای دانش و بینش و کوشش - برایمان به جا بگذارد. دکتر «آزاده» پزشک معالجش، که جهانی فراتر از درمان برای بیماران خویش و اطرافیان آنان میآفریند، 2 روز پیش از آن، در خانه، به خانواده، من و دوستان دیگرش گفت: «قانعیراد، بزرگ است و باید ایستاده و عزیز از دنیا برود.» و دست تقدیر نیز چنین کرد.»
به نوشته نیکی، مرگ قانعیراد، در ادامه 2 سال زندگی پر رنج، اما پر بار و تأثیرگذارش، یک «پایان» نشد، به واقع «آغازی» دیگر شده است برای تداوم راهی که خود در این روزها، ماهها و سالهای پشتسر ساخته و پرداخته است.
تثبیت انجمن جامعهشناسی در دوران مدیریت قانعیراد
حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه دکتر قانعیراد یکی از افراد مؤثر در انجمن جامعهشناسی بود، به همشهری گفت: دکتر قانعیراد 2دوره رئیس انجمن و 2دوره نیز عضو هیأت مدیره انجمن جامعهشناسی بودند اما در دورههایی هم که در انجمن مسئولیتی نداشتند، یکی از کنشگران فعال انجمن بودند. سراجزاده با ابراز تأسف از فقدان این جامعهشناس برجسته گفت: دورههای مدیریت دکتر قانعیراد بر انجمن جامعهشناسی از دورههای درخشان این انجمن بود که از حیث گسترش و تثبیت موقعیت انجمن و ورود برخی رویکردهای تازه به انجمن جزو دورهای درخشان است. در این دوران ارتباط انجمن با حوزههای عمومی، نهادها، دستگاههای اجرایی و مدیریت به خوبی برقرار شد چرا که دکتر قانعیراد معتقد بود انجمنهای علمی مردمنهاد باید بتوانند یک پل ارتباطی بین نهادهای مدیریتی، حوزه عمومی، مردم و دانشگاهها باشند.
سراجزاده گفت: دکتر قانعیراد در عین حال که قائل بود هرکدام از نهادها باید هویت ویژه و استقلال خود را داشته باشند، معتقد بود که روحانیون، مجامع علمی و دانشگاهی و نهادهای دولتی نباید در کار دیگری مداخله داشته باشند و باید براساس هنجارهای مربوط بهخود کارشان را انجام دهند چراکه جامعه به همه اینها نیاز دارد و همه اینها سرمایههای نهادی و فرهنگی برای جامعه هستند اما تسلط یکی بر دیگری نوعی اختلال کارکردی برای هر دو بهوجود میآورد که به همین دلیل نمیتوانند کار خود را بهدرستی انجام دهند. سراجزاده تأکید کرد: دکتر قانعیراد در عین حال قائل به گفتوگوی مبتنی بر توجه به منافع ملی و مصالح و خیر جمعی و معتقد بود که همه ظرفیتهای نهادها باید در خدمت خیر جمعی بهکار گرفته شود و هیچ فرد و نهادی را بیرون از قاعده و فضای گفتوگو تعریف نمیکرد و در هیچ موردی قائل به برخورد انحصارطلبانه نبود.
رئیس انجمن جامعهشناسی ایران گفت: امروز که با ضایعه درگذشت دکتر قانعیراد روبهرو هستیم، علاوه بر حوزههای عمومی، نهادهای مدنی و کنشگران فعال عرصه علم و دانش، جامعه و نهادهای عمومی و مدیران دولتی نیز بهدرستی از جایگاه، نقش و تلاش ایشان تقدیر کردند. پیام معاون اول رئیسجمهور و وزرای علوم و ارشاد، معاون رئیسجمهور در حقوق شهروندی و... نشان داد که این افراد به خوبی از جایگاه علمی ایشان آگاهی دارند.
به گزارش همشهری، سیدمحمدامین قانعیراد دارای مدرک کارشناسی پژوهشگری اجتماعی، کارشناسی ارشد و دکتری جامعهشناسی از دانشگاه تهران بود. از دکتر قانعیراد کتابها و مقالات بررسی موردی رشته علوم اجتماعی، تبارشناسی عقلانیت مدرن، قرائتی پستمدرن از اندیشه شریعتی، جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران، مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان، ساختار مدیریت نظام علمی کشور، نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه، شبکه سیاسی علم و فناوری: نظریهها، تجربیات و مدل مفهومی، پیمایش علم و جامعه: تجربه جهانی و اجرای نسخه ایرانی، الگوی چهاروجهی برای ارزیابی توسعه علوم انسانی و نخبگان دانش: مشارکت یا مهاجرت؟ برجای مانده است.
پیکر دکتر سیدمحمد امین قانعیراد امروز (یکشنبه ۲۷خردادماه) از مقابل انجمن جامعهشناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تشییع میشود.
قانعیراد؛ جامعهشناسی محقق بود
حمیدرضا جلاییپور جامعهشناس
از میان دستاوردهای دکتر قانعیراد «حضور فعال ایشان در حوزه عمومی ایران» برای بررسی عمدهترین مسائل جامعه، برجستهتر از دیگر دستاوردهای ایشان است. ایشان همانند دیگر جامعهشناسان یک جامعهشناس محقق و استاد بود که بیش از دهها جلد کتاب تالیف کرد و دهها مقاله علمی و پژوهشی نوشت و تعداد زیادی دانشجو پرورش داد. ولی آن چیزی که کار ایشان را خیلی برجسته میکند این است که تنها جامعهشناس حوزه آکادمی نبود، بلکه جامعهشناس حوزه عمومی ایران بود. تنها به مباحث و مسائلی که در محیط دانشگاهی یا مراکز پژوهشی است، اکتفا نمیکرد و مهمترین مسائل جامعه ایران را با افکار عمومی در میان میگذاشت. از طریق شرکت در گفتوگوهای عمومی، گفتوگو با روحانیون، با دانشگاهیان، با کارشناسان و با مقامات دولتی و فعالان جامعه مدنی، مباحث خود را پیش میبرد. از همین منظر میتوان گفت که وی جامعهشناس کمنظیری بود. یکی از مسائلی که دکتر قانعیراد خیلی بر آن تأکید میکرد موضوع استقلال دانشگاهها بود. همچنین او به مفهوم جامعه علمی و ضرورت گفتوگوی نخبگان دانش تأکید داشت. دکتر قانعیراد یک جامعهشناس تقابلی نبود و منظورشان از نخبگان دانش، روحانیون، دانشگاهیان، روشنفکران و... بود و عقیده داشت که باید با هم صحبت و تبادلنظر داشته باشند و خودش هم این کار را میکرد و این مباحث را در گفتار عمومی وارد کرد. این اواخر نگرانی دکتر قانعیراد درباره اقلیم ایران بود و مسئله آب و خطر تجاری شدن علم و دانشگاهها را از حیث جامعهشناسی مطرح کرد. تعهد بهکار جمعی از دیگر ویژگیهای دکتر قانعیراد بود. وی تقریبا 3دهه در انجمن جامعهشناسی خدمت کرد که 2دوره ریاست این انجمن را برعهده داشت. زمانی هم که عضو هیأتمدیره انجمن جامعهشناسی بود بسیار فعال عمل میکرد و به رشد فزاینده گروههای علمی انجمن اعتقاد داشت و آن را گسترش میداد و همینها باعث شده بود از نظر شاخصهای وزارت علوم این انجمن جزو نخستین انجمنهای علمی ایران شناخته شود.
نکته دیگر، در مورد دکتر قانعیراد این است که وی ضمن اینکه فردی دانشگاهی و محقق بود ولی همیشه یک کنشگر آگاه و حامی اصلاحات هم بود. من بیش از 20سال شاهد این بودم که او در تمام برهههای اصلاحی- سیاسی حضوری فعال و بیدریغ داشت؛ حضور به این معنا که در رخدادها مشارکت میکرد و نظر میداد و زمانهایی که به جریان اصلاحات فشار وارد میشد، همراه این جریان بود و اینگونه نبود که فقط در زمانی که اصلاحات در قدرت است، همراه آن باشد. دکتر قانعیراد از 2 سال قبل از بیماری خود مطلع شد اما سرطان را به بازی گرفت و بهنظر من در این 2سال اخیر باوجود بیماری فعالتر از قبل کار میکرد. او از افرادی بود که کاری به تشویق شدن یا پاداش گرفتن از حکومت نداشت و کار خودش را انجام میداد و اصلاحطلبان همیشه از نظرات ایشان استفاده میکردند.