حجتالاسلام- حاجعلی سعیدیان*
بهطور کلی نمیتوان گفت که تمامی هنرمندان و افراد مشهور در جامعه در مسئله بیحجابی یا رعایت نکردن حجاب دچار مشکلات
روحی-روانی باشند، اما نکته اینجاست که در بخشی از این گروه آنچه دیده میشود، زندگی از هم گسیخته حتی بدون رعایت روابط محرم و نامحرم است. مشکل اینجاست که اقدام این افراد در بیحجابی با توجه به نقشآفرینی آنها در رسانهها و آشنایی با جوی که در آن مشغول بهکار هستند، نمیتواند نشانه جوگرفتگی یا فریبخوردگی باشد. در حقیقت این کار آنها به نوعی نشان میدهد که آنها عمدتا با مشکلات روحی - روانی و اعتقادی مواجه هستند، چون انسان سالم زندگی خود را این میزان دچار چالش نمیکند. شرایطشان هم اصلا قابل مقایسه با رعایت نشدن حجاب از سوی یک دختر جوان و نوجوان ناآگاه نسبت به قوانین نیست.
درباره احکامی مثل جلسات مشاوره در این افراد و اینکه تا چه میزان میتواند در تغییر رفتار آنها مؤثر باشد، اول باید به این نکته اشاره کرد که بحث حجاب صرفا متعلق به دین اسلام نیست و تمامی ادیان از آن برخوردارند. یهودیان بسیار سرسختتر برای حجاب ارزش قائل هستند و جزو ملزومات دینی آنهاست. یا در کدام کلیسا عکسی از حضرت مریم(ع) دیده میشود که حجاب نداشته باشد؟ کسی که کشف حجاب میکند باید به بحث اعتقادی و باور آن فرد ورود کرد و اینکه آیا به این درجه از باور رسیده که احکام اسلام را بپذیرد. در بحث اعتقادی هم نیاز است که فرد متخصص به مباحث توحید، خداشناسی و رابطه خدا با مردم (از سوی پیامبر) پرداخته و سؤالات آنها پاسخ داده شود. تا زمانی که برای انسان یقین حاصل نشود عقیدهای را باور نخواهد کرد و با زور هم نمیتوان آنها را مجاب کرد. حجاب یک امر معنوی و یکی از ضروریات اسلام است و این افراد باید اسلام و احکام و اصول آن را بپذیرند که انجام آن از سوی استادان مجرب علم کلام قابل تحقق است.
وقتی کسی به این درجه از اعتقاد و باور برسد، اگر چادر از سر او بردارند، جان خواهد داد و تحت هیچ شرایطی هم از آن دست برنخواهد داشت. مصداق بارز این مسئله آتاترک است که لائیک بودن را در ترکیه تصویب کرد اما در همان جلسه عمومی و تصویری که از این فرد ثبت شده، همسرش با حجاب اسلامی در کنارش حضور دارد. اگر چنین منطقی درباره افراد لحاظ شود اما دست از لجاجت خود برندارد، دیگر مصداق یک انسان
فهمیده نیست.
در جمهوری اسلامی ایران که اکثریت مردم شیعه و پیرو احکام اسلام هستند، کشف حجاب و رعایت نکردن حجاب شرعی جرم محسوب میشود. در کتاب پنجم بخش تعزیرات ماده638 قانون مجازات اسلامی و تبصره آن ماده این جرم آمده است. کسی که جرم انجام میدهد، نحوه برخورد با او از سوی قاضی تعیین خواهد شد اما قطعا جرم کسی که بهدلیل فریب حجاب را رعایت نکرده با هنرمندی که مروج بیبندوباری میشود، فرق دارد.
در تمام این شرایط هم جایگزین مجازات و جرم مشخص شده و به جای جرایم نقدی - که میزان آن بازدارنده نیست - و حبس، مباحث کلامی با عالمان دینی، جلسات مشاورهدرمانی با پزشکان متخصص، الزام برای حضور در کلاسهای مرتبط با این حوزهها، مطالعه کتاب و... هم میتواند وجود داشته باشد. اما دوگانگی چنین رفتارهایی از سوی هنرمندان را در شرایطی میتوان مورد توجه قرار داد که این افراد سالهاست که در عرصه هنر و صدا و سیما حضور دارند، نقشآفرینی کرده و دیالوگهایی را بیان کردهاند که گاهی هر جمله آن دنیایی از حرف دارد. اما چنین رفتارهای دوگانه که در رعایت قوانین و مسئله بیحجابی در آنها دیده میشود نشان میدهد که به چیزی که بیان میکنند ایمان ندارند و این مصداق دوگانگی در شخصیت آنهاست. حتی اگر چنین افرادی اظهار پشیمانی و ندامت کنند، زمانی قابلقبول خواهد بود که در عمل این پشیمانی از سوی آنها دیده شود و رفتار فعلی او متفاوت از رفتار مجرمانه او باشد.
فرد باید آگاه شود که کار غلطی انجام داده و نسبت به اصلاح آن توجه جدی داشته باشد. آن هم درحالیکه این افراد عمدتا قراردادهای چندصد میلیونی و میلیاردی از بیتالمال برای قراردادهای کاریشان میگیرند و هیچ مالیاتی هم پرداخت نمیکنند، اما چند میلیون کارگر در کشور با حقوقهای کم نهتنها مالیات میدهند که مشکلات اقتصادی بیشتری هم نسبت به این گروه از جامعه دارند اما به اندازه این افراد قانونشکنی ندارند. در جمعبندی نهایی هم باید گفت که هدف اصلی از مجازات، تنبیه مجرم از سوی قانونگذار است. فرد باید نسبت به عمل اشتباه خود آگاه شود، اما این شامل کسانی نیست که سالها یک کار غیرقانونی را انجام داده و حالا که قرار است مجازات شوند، اظهار پشیمانی کنند. مجازاتها هم میتوانند جایگزین حبس و شلاق درنظر گرفته شوند که مؤثر هم هستند اما هدف آن باید تبیین و تنبیه فرد باشد.
* مشاور و کارشناس دینی
مشکلات روانی و اعتقادی در سلبریتیهای مروج بیحجابی
در همینه زمینه :