• چهار شنبه 2 خرداد 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ذی القعده 1445
  • 2024 May 22
شنبه 27 خرداد 1402
کد مطلب : 194744
+
-

راز ممنوعیت تکیه و اعتماد به دشمنان و مستکبران در قرآن و تاریخ اسلام

 چرا نباید به ابرقدرت‌ها اعتماد کرد؟
برخی ساده‌اندیشان چنین می‌پندارند که برای گشایش اوضاع اقتصادی و تقویت و رونق تولید ملی باید در برابر ابرقدرت‌های جهان کرنش و دست دوستی به‌سویشان دراز کرد و به آنها چشم امید داشت و این بدبینی‌ها و دشمن درست کردن‌ها بی‌خود ما را عقب انداخته است. این در حالی است که آیات نورانی الهی چنین انتظاری از دشمن را ساده‌اندیشی معرفی می‌کند؛ چرا که آنها به‌دنبال خیررسانی به امت اسلامی نبوده بلکه تنها انگیزه آنها تثبیت منافع خودشان است: «نه کفّار از اهل کتاب و نه مشرکان، هیچ‌کدام دوست ندارند که از طرف پروردگارتان به شما هیچ خیری برسد.» در آیات دیگر مشخص می‌شود که آنها اگر بر سرزمین‌های اسلامی مسلط شوند از هیچ‌گونه بدی در حق جامعه اسلامی دریغ نخواهند کرد.

سرنوشت تکیه به ظالم
 تکیه به ظالم باعث بی‌یاور شدن و تنهایی انسان و جامعه می‌شود. در حدیث دیگری از امام صادق علیه‌السلام آمده است که این بدان معناست که شخصی نزد سلطان (ستمگر) بیاید و دوست داشته باشد که او زنده بماند تا دست داخل جیب خود کند و به او بخششی بنماید(کافی، ج 5، ص 108). حضرت امیر(ع) نیز می‌فرمایند: «اعتماد کردن به دشمن، عامل فریب خوردن [از او] است». بنابراین میل و تکیه‌نکردن به ستمگران، بدان معناست که اولًا، در ستم‌های‌شان شرکت نکنیم؛ ثانیاً، در مورد آنچه مایه ناتوانی جامعه اسلامی و از دست دادن استقلال و خودکفایی است، به آنان تکیه نکنیم و ثالثاً، نسبت به آنان دوستی و از آنان اطاعت نکنید.

پیامد ترس از  آسیب‌های احتمالی دشمن
ترس از آسیب‌های احتمالی دشمن با توجه به آیات قرآن کریم که بسیار دقیق به بررسی رفتار دشمنان پرداخته که شامل فساد، فشار و نفاق بوده است. مشخص می‌شود برخورد صمیمانه، اعتماد و روی آوردن به غرب نشانه خودباختگی، نفاق، بزدلی و بی‌عقلی است. همانگونه که در صدر اسلام، منافقان و خودباختگانی بودند که حماقت آنها سبب می‌شد تا به مناسبت‌های مختلف به‌سوی دشمن روی بیاورند و پشت پیامبر(ص) و دیگر مؤمنان را خالی کنند و یا تعدادی بزدل که از ترس آسیب‌های احتمالی دشمن، به‌سوی دشمن دست دراز می‌کردند که در سوره مبارکه مائده مورد سرزنش خداوند متعال قرار گرفته‌اند؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، یهود و نصاری را به دوستی مگیرید، آنان خود با یکدیگر دوست هستند و کسانی که از شما با آنها دوستی کنند، از آنان به شمار می‌روند و شما را هدایت نمی‌کند.»

اعتمادزایی در میانه جنگ
در ادامه آیه پرده از کار منافقینی برمی‌دارد که در وسط جنگ برای «اعتمادزایی» با دشمن روابط پنهانی با آنها برقرار می‌کنند: «اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‌اید پیوند دوستی با آنها برقرار نسازید شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار می‌کنید، درحالی‌که من آنچه را پنهان یا آشکار می‌کنید از همه بهتر می‌دانم و هرکس از شما چنین کاری کند از راه راست گمراه شده.» گویا این آیات برای همین امروز ما نازل شده است. نکته قابل توجه این است که خدای متعال اینها را مومن می‌خواند. یعنی به لحاظ ظاهری داخل جبهه اسلام خود را قرار داده‌اند اما هدف نهایی‌شان چیزی غیر از اهداف اسلام است و لذا در منافع مادی و دنیایی خود را عاقل می‌پندارند و می‌گویند ما شعارزده نیستیم و براساس واقعیت‌ها عمل می‌کنند. آنها گمان می‌کنند با این ارتباط با دشمن می‌توانند به منافعی دست یابند و می‌گویند باید واقع‌بین باشیم، باید هزینه بدهیم و چیزی بگیریم.

لزوم هشیاری در برابر دشمن
 حضرت علی(ع) مهم‌ترین ویژگی خود را هوشیاری در برابر دشمن می‌داند و می‌فرمایند: «به خدا سوگند من همچون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانه‌اش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در کمین او است غافلگیرش کند (من غافلگیر نمی‌شوم)». حضرت با بیان این سخن، توطئه طلحه و زبیر را در به‌دست گرفتن بصره و کوفه ناکام گذاشت.در جای دیگر به عدم‌غفلت از دشمن و پرهیز از کوچک شمردن آن سفارش کرده و می‌فرمایند: «هرگز دشمنی را کوچک مشمار، هرچند ضعیف باشد». همچنین می‌فرمایند: «آفت قدرتمند، ضعیف شمردن دشمن است». امام جواد(ع) می‌فرمایند: «کسی که نقشه‌ها و مواضع کلیدی دشمن را نشناسد، در رسیدن به هدف عاجز است.»

 راز ساده‌اندیشی در شناخت دشمن
راز چنین ساده‌اندیشی‌هایی سهل‌انگاری در شناخت درست دشمن و فقدان تحلیل هوشمندانه و جامع از موضع‌گیری‌ها و تحرکات دشمن است. حضرت امیر(ع) به زیبایی خطر این سهل‌انگاری را به جامعه اسلامی تذکر می‌دهد: «مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت؛ والسلام.» خدای متعال در آیات متعدد موضوع راهبردی دشمن‌شناسی را مطرح کرده است چرا که اینها جامعه اسلامی را با چالش‌های جدی مواجه می‌کنند و خصوصا متوجه دشمنی و کینه دیرینه یهودیان می‌کند: «و بر ظالمان تکیه ننمایید که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولی و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید.» وعده به آتش که در انتهای آیه آمده است نشان می‌دهد که تکیه به دشمن از گناهان کبیره است.

 سرانجام اعتماد به ابوغزه شاعر
 ابوغزه شاعر در جنگ بدر توسط مسلمانان اسیر شد و در نهایت با وساطت برادرش مصعب بن عمیر که در سپاه اسلام بود، رسول خدا(ص) او را به‌صورت مشروط آزاد کرد ولی ابوغزه که دشمن قسم خورده اسلام بود به شرط خودش عمل نکرد و لذا در جنگ احد شرکت کرد و اسیر شد که مجدد برای آزادی او وساطت شد ولیکن این‌بار به‌دلیل عمل نکردن به شروطش، پیامبر اکرم(ص) با درخواست آزاد شدن او موافقت نکرد و در جواب او فرمود: «مؤمن از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی‌شود.» انسان مومن باید زیرک باشد و اگر در جریانی متحمل زیانی شد بایستی از زیان قبلی خود عبرت بگیرد تا مجدد متحمل ضرر نشود.

 رخنه در جبهه اسلام با گمان رفتار‌عقلانی در برابر دشمن
 خدای متعال در آیه‌ای دیگر رازی دیگر را آشکار می‌کند و آن کینه و دشمنی حداکثری برخی اقوام و ملل با جامعه اسلامی است؛ به‌طوری که اگر توانایی و امکانات کافی نیز فراهم شود در جهت براندازی اقدام خواهند کرد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید دشمن من و دشمن خویش را دوست قرار ندهید. شما نسبت به آنها اظهار محبت می‌کنید درحالی‌که به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده‌اند و رسول خدا و شما را به‌خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون می‌رانند». در این آیه از مومنان خواسته می‌شود که دشمنان خدا را در دایره ارتباطی خود وارد نکنید؛ درحالی‌که آنها آیین و اندیشه حقی که شما دارید را انکار می‌کنند و بلکه با آن می‌جنگند (جنگ نرم) و بعد هم با اخراج رسول گرامی به تحریم او می‌پردازند.

نهایت خواسته دشمنان چیست؟
خداوند متعال می‌فرماید اگر تسلطی بیابند فکر نکنید با شما دوستی می‌کنند. اگر فائق بیایند هیچ رحمی نمی‌کنند، هر کاری از دست و زبانشان بربیاید انجام می‌دهند. نهایت خواسته‌شان این است که شما از دین‌تان برگردید. حضرت علی(ع) تأکید دارند که باید پیوسته در برابر دشمن هوشیار بود و هرگز دشمن را کوچک نشمرد؛ «از دشمن در امان نباش، هر‌چند از شما سپاسگزاری می‌کند.» باید پیوسته دشمن را زیرنظر داشت. اگر لحظه‌ای از دشمن غفلت کنیم، آسیب‌های فراوانی از ناحیه دشمن وارد می‌شود؛ «کسی که از دشمن غفلت کند، حیله‌ها و کیدهای دشمن بیدارش خواهد ساخت.» حضرت علی(ع) در سفارش به مالک‌اشتر در پذیرش صلح شرافتمندانه می‌فرمایند:«زنهار، زنهار، سخت از دشمنت پس از پذیرش صلح برحذر باش، چرا که دشمن گاهی نزدیک می‌شود که غافلگیر سازد. بنابراین دوراندیشی را به‌کار ببند و خوش‌بینی را متهم کن.»

دو روی یک سکه اعتماد و  بی‌اعتمادی
از منظری دیگر، ملتی که به خدا و وعده‌های او ایمان و اتکال دارد در مقابلش به قدرت‌های مستکبر و زورگو بی‌اعتماد خواهد بود. اگر کسی به دشمن اعتماد کند در واقع به وعده‌های خدا در رابطه با نصرت جبهه اهل حق، ایمان ندارد. اما این بدگمانی به خدا با لعنت الهی مواجه می‌گردد و حوادث بدی که برای مومنان انتظار می‌کشیدند به‌خودشان وارد خواهد شد؛ «و نیز مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند حوادث سوئی (که برای مومنان انتظار می‌کشند) تنها بر خودشان نازل می‌شود خداوند آنها را غضب کرده و آنها را از رحمت خود دور ساخته است و جهنم را برای آنها آماده کرده است و چه بد سرانجامی است جهنم.»







 

این خبر را به اشتراک بگذارید