کم سن و سالترین کارآفرینان
کارآفرینان جهان
فاطمه عباسی- روزنامهنگار
گذشته از کلاسهای مختلف، قرارهای دوستانه،سفر و... آیا به این فکر کردهاید که میتوانید با کمک والدینتان تجربهی کاری جذاب داشته باشید؟ مثلاً در مغازه یا شرکت مشغول کار شوید؟ اینکه با ارزش کار سخت و پول درآوردن آشنا شوید، جذاب است. تصور کنید تابستان تمامشده و در حیاط یا کلاس مدرسه با دوستانتان از مباحث مدیریت مالی صحبت میکنید؛آن هم با ژستی خفن! پسانداز، خرجکردن، سرمایهگذاری و حتی کمک مالی به دیگران تنها بخشی از مهارتهایی است که بعد از چنین تجربهای به آن افتخار خواهید کرد. با این حال، برخی از هم سنوسالهای شما از این هم جلوتر میروند؛ بچههایی که با دیدن مشکلات و استفاده از تخیل خود، شرکتهای مختلفی را راهاندازی کردهاند و به مدیرعاملانی 15ساله و حتی بنیانگذاران تبدیل شدهاند؛ بچههایی خلاق و پرتلاش که بهعنوان یک کارآفرین نوجوان و موفق به جهان معرفی شدهاند:
آلینا مورس و آبنبات چوبی زالی
«آلینا مورس»، تنها هفتسال داشت که همراه پدرش به بانک رفته بود. یکی از کارمندان به او آبنباتچوبی تعارف کرد؛ اما او یادگرفته بود که آبنبات به دندانهایش آسیب میرساند.
این اتفاق در ذهن او جرقه زد و آلینا فکر کرد: «چرا آبنباتی درست نکنیم که طعمی عالی داشته باشد و برای دندانهای ما مضر نباشد؟» او از پدر بزرگ و مادربزرگش یک وام گرفت و طرحش را ثبت کرد و چیزی نگذشت که آبنبات زالی در فروشگاههای مختلف به فروش رسید. از آن زمان، مورس خط تولید آبنبات گیاهی، بدون شکر و دوستدار دندان را گسترش داد و حتی تافی و پاستیل هم تولید کرده است. این نوجوان خلاق که الآن 17ساله شده، با نشریات مختلفی مصاحبه کرده و با راهاندازی پویش میلیونها لبخند، به بهانهی اهدای آبنبات، دربارهی بهداشت دهان و دندان اطلاعرسانی میکند.
ژنراتور بادی ویلیام
«ویلیام کامکوامبا» در منطقهای محروم به دنیا آمد و در فقر شدیدی که با خشکسالی و مشکلات زیستمحیطی بدتر شده بود، بزرگ شد؛ اما تنها 14سال داشت که در مواجهه با این ناملایمات، به فکر این افتاد که با استفاده از کتابهای کتابخانهی مدرسه، یک ژنراتور بادی درست کند، چون محل زندگی حداقل باد که داشت!
ویلیام قطعات مورد نیاز خود را از بین زبالهها پیدا میکرد و گاهی هم مجبور بود با فروش چیزهایی که پیدا کرده، قطعات تخصصی مورد نیازش را بخرد.
ویلیام با کمک ژنراتوری که ساخت برق خانهشان را تأمین کرد و حتی آن را به همسایهها هم فروخت. ایدهی خلاقانهی او که در دل تنگدستی رشد کرده بود، این نوجوان کوشا را به فردی مطرح، کارآفرینی الهامبخش و سخنرانی بینالمللی تبدیل کرد. او اکنون جوانی رعناست و حسابی مشغول کار و پیشرفت است.
میکایلا و زنبورها
«میکایلا اولمر»، دختر ناز چهارسالهای بود که دو بار توسط زنبورهای عسل گزیده شد و ترسی کاملاً منطقی نسبت به آنها پیدا کرد. مادربزرگش که دید نوهی کوچکش درگیر فوبیا شده، یک کتاب آشپزی قدیمی برای او فرستاد که خوراکیهایی خوشمزه با عسل را یاد داده بود. میکایلا که عاشق لیموناد بود، با الهام از این کتاب، عسل را به نوشیدنی محبوبش اضافه کرد و دید نتیجه، خوشمزهتر شد! او به تحقیقات بیشتر در مورد زنبورها مشغول شد و فهمید که این حشرات چهقدر برای محیطزیست اهمیت دارند، برای همین دست بهکار شد و لیموناد عسلیاش را عرضه کرد تا بتواند با بخشی از سود فروش آن به حفظ زنبورها کمک کند. نخستین مشتری این دختر خلاق، یک پیتزافروشی محلی بود؛ اما امروز فروشگاههای زیادی مشتری نوشیدنیهای عسلی میکایلای 18ساله شدهاند.
کسبوکار مدرن «زاندر»
زاندر 11ساله، یک کودک کارآفرین کلاس پنجمی است که از سرگرمیهایش یعنی بازی و مطالعه درآمد دارد. او کتابهایی را که خوانده، جمع کرده و بازیهای مورد علاقهاش را توضیح داده و همهی اینها را در یک سایت به همسنوسالانش معرفی میکند. او این ایدهی ساده را در یک مهمانی دوستانه کشف کرد؛ وقتی همسن و سالهایش از پیشنهادهای بازی او استقبال کردند. زاندر همان پشتکار هموطنان چینیاش را دارد و همزمان با کار، تفریح میکند، پسانداز دارد و درس میخواند. مادر او از اینکه فرزندش در حال فروش یک تجربه بود، متعجب شد؛ اما زود فهمید که پسرش متوجه ارزش کسبوکار شده و بلد است که چگونه پیشنهادهای خود را طبقهبندی و بستهبندی کند تا مشتریانش احساس کنند ارزش خرید را دارد.
بین نوجوانهای ایرانی هم این روزها تجربهی کسبوکار در فضای مجازی زیادشده؛ مثلاً معرفی کتاب، تولید زیورآلات ساده و حتی گیمربودن؛ کارهایی که ممکن است سود و تداوم چندانی نداشته باشد. اما اگر یک مسئله پیدا کنید که شما را به سمت یادگرفتن یک مهارت، تولید یک محصول و کارکردن در فضایی جدید ببرد، شانس موفقیت بیشتری خواهید داشت. در اینباره حرفها و پیشنهادهای بیشتری داریم که با شما مطرح خواهیم کرد. اگر ایدهای دارید، حتماً آن را برای ما بفرستید تا به شما کمک کنیم.
«لیلی بورن»؛ مخترع لیوان کانگورویی
لیلی مهربان هشتساله بود که متوجه شد پدربزرگش برای نوشیدن آب، چای و قهوه مشکل دارد. پدربزرگ که به پارکینسون مبتلا بود، مدام نوشیدنیهایش را میریخت و بهخاطر لرزش دستش حسابی دچار مشکل بود. لیلی هر طور شده مشکل را رفع کند یا حداقل لیوانی را اختراع کند که پدربزرگش با دردسر کمتری بتواند نوشیدنی بخورد. او در یک پویش اینترنتی مبلغ قابلتوجهی پول جمع کرد و طرح فنجان سهپایه خود را با الهام از کانگوروها به ثبت رساند. بعد از این به همراه پدرش راهی چین شد تا هم طراحیاش را تکمیل کند و هم آن را به تولید انبوه برساند. او الآن 16سال دارد و با فروش هزاران لیوان کانگورویی سرامیکی و پلاستیکی، توانسته به افراد زیادی کمک کند تا آبی راحت از گلوی خود پایین دهند.