• سه شنبه 29 آبان 1403
  • الثُّلاثَاء 17 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 19
پنج شنبه 11 خرداد 1402
کد مطلب : 193362
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/El6Yg
+
-

داستان یک سفر

قشنگ‌ترین حس

سفرنامه
قشنگ‌ترین حس

  مطهره‌سادات قرشی- چهارده‌ساله

من یک سؤال از تک‌تک شما دارم  قشنگ‌ترین حسی که تجربه کرده‌اید چه بوده؟

تا شما فکر می‌کنید، خودم می‌خواهم از قشنگ‌ترین حس‌ام برایتان بگویم: از پنجره‌ چشم بر نمی‌داشتم؛ چون منتظر دیدن یک منظره‌ی طلایی بودم، گوشی در دستم بود و می‌خواستم فیلم بگیرم؛  اما آن‌قدر حواسم پرت بود که دکمه‌ی ضبط را نزده بودم.
ناگهان صدایی مرا به‌ خود آورد. از منظره ی طلایی رد شده بودیم و من هنوز چشم به پنجره دوخته بودم و متوجه صدای بوق قطار نشده بودم. هنوز صدای صلوات خاصه‌ی امام رضاع  از گوشی یکی از مسافران کوپه‌ی بغلی یا راهروی قطار در مغزم می‌پیچید. خیلی منتظر رسیدن به این منظره‌ی طلایی بودم. دست راستم را بی‌اختیار روی قلبم گذاشته بودم و در دلم زمزمه می‌کردم:
«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا».




حالا داشتم داخل صحن امام رضا ع قدم می‌زدم و در حال و هوای خودم بودم که صدایم کردند. قطار به مقصد رسیده بود و مدتی هم از پیاده شدن باقی مسافران گذشته بود. من هم با حس سبک‌بالی از قطار پیاده شدم.
سوار تاکسی که شدیم، راننده از ما آدرس را خواست. اما من می‌دانستم آدرسی که دادیم از سمت حرم رد نمی‌شد. آرزو می‌کردم از جلوی حرم رد شویم، اما نشانی ما ربطی به خیابان‌های منتهی به حرم نداشت. سرم را برده بودم داخل گوشی و ناراحت بودم از این‌که زدن دکمه‌ی ضبط را فراموش کرده بودم. آقای راننده با لهجه‌ی زیبای مشهدی گفت: «اینم حرم آقا. خواستم وقتی از ماشین من پیاده می‌شین، حرم آقا رو دیده باشین.»
با تمام وجودم خوشحال بودم. اصلاً  نمی‌توانم حسم را با کلمات توصیف کنم.

به محل اقامت که رسیدیم گوشی‌ام را روشن کردم.‌ ای داد بیداد! کلاسم دیر شد. سریع وارد کلاس شدم و اعلام حضور کردم. بعد معلم شاکی شد: «چرا دیر اومدی؟»
بدون این‌که چیزی بگویم دوربین را روشن کردم. تنها قسمتی از حرم را که از پنجره‌ی محل اسکان می‌توانستیم ببینیم، نشان دادم. گنبد مسجد گوهرشاد را در قاب دوربین گذاشتم. معلم‌مان که صدایش بغض‌آلود شده بود، گفت: السلام علیک یا شمس‌الشموس و یا انیس النفوس، ایهاالمدفون بارض طوس.

صلوات خاصه‌ی امام رضاع
صلوات خاصه‌ی امام رضاع
«اللَّهُمَّ صَلّ عَلَى عَلِیّ بْنِ مُوسَى الرّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏
وَ حُجّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَة  کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً   کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏
خدایا درود فرست بر علی بن‌موسی‌الرّضا، امام پسندیده‌ی با تقوای بی‌عیب و حجّتت بر هر که روی زمین و هر که زیر زمین است؛  آن راست‌گوی شهید؛ درودی بسیار و کامل و پاک و به هم پیوسته و پیاپی و در پی هم مانند برترین درودی که بر یکی از اولیایت فرستادی.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید